آقای سلطان پناهی از غذای جبهه می گوید ....
آقای سلطان پناهی از غذای جبهه می گوید :

در فاو در گردان ثارالله ناوتیپ كوثر ؛ خط پدافندی خور عبدالله مستقر بودیم . كنار ما لشكر ثارالله كرمان مستقر بود و من مسئول گرفتن غذا بودم .

هر روز موقع غذا نزدیک آخرین پست نگهبانی لشكر ثارالله می ایستادم و وقتی ماشین غذا می آمد به لهجه كرمانی كه شبیه لهجه بوشهری هاست ؛ می گفت : «ثارالله » ؛ من هم می گفتم : « ثارالله » و غذا می گرفتیم و آن هم چه غذایی .


البته رزمندگانی كه در ناوتیپ كوثر و امیرالمومنین خدمت كرده اند می دانند كه چقدر امكانات كم بود. خلاصه مدتها گذشت تا اینكه آنها متوجه شدند و یک ایست بازرسی در آخرین سنگر زدند و ما را مجبور كردند كه با غذای خودمان بسازیم. 

راوی : آزاده علی سلطان پناهی




خاطرات طنز در جبهه از زیان ازاده علی سلطان پناهی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده