شهدا دانشجو
پنجشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۴۱
درسال 1344 متولدشد.پدرش در ديركارگري مي كرد و اوايل كودكي را به فراگيري قرآن ومذهب پرداخت. دوران ابتدايي رادردبستان آيت الله سعيدي وراهنمايي رادردبيرتان آيت الله منتظري گذراندوهمچنان كه پابه سن مي گذاشت اخلاق ورفتارش بهترمي شدوبه همه احترام مي كرد و بيشتر اوقات را مطالعه مي نمود.
زندگینامه و وصیت نامه شهید دانشجو ایرج رنجبر

زندگينامه شهيدايرج رنجبر

درسال 1344 متولدشد.پدرش در ديركارگري مي كرد و اوايل كودكي را به فراگيري قرآن ومذهب پرداخت. دوران ابتدايي رادردبستان آيت الله سعيدي وراهنمايي رادردبيرتان آيت الله منتظري گذراندوهمچنان كه پابه سن مي گذاشت اخلاق ورفتارش بهترمي شدوبه همه احترام مي كرد و بيشتر اوقات را مطالعه مي نمود. باشوق عجيبي و به جماعت ودرمسجد نمازرابه جامي آورد.

باشروع تظاهرات ضدرژيم به صف راهپيمايان پيوست ودرپخش اعلاميه هانقش مهمي داشت.پس ازپيروزي ضمن شركت وعضويت دربسيج دبيرستان طالقاني رابعنوان ادامه تحصيل انتخاب نمود. با شروع جنگ تاآنجاكه برايش مقدر بود به جبهه مي رفت وسرانجام نيز در همين راه به شهادت رسيد.

یكبار از ناحيه كمر زخمي شد و چندين بار در جبهه هاي جنوب وغرب حاضر بود.اوقات فراغت را به مطالعه مي پرداخت.

لباسهاي ساده مي پوشيد.بي ريا و مخلص ودوست داشتني بود و با همه به خوبي رفتارمي كرد.

درادامه تحصيلات وارد تربيت معلم بوشهرشد و رشته ادبيات را انتخاب كردتاينكه درسال دوم دانشگاه بودكه درجبهه فاوبه تاريخ 21/11/64 شهيد شد.

وصيتنامه شهيدايرج رنجبر

لاحول ولاقوة الابالله علي العظيم

اشهدان لااله الالله واشهدان محمدرسول الله واشهدان اميرالمؤمنين علي ولي الله

باحمدبيكران خداي راوبادرودوسلام بريگانه منجي عالم بشريت وباسبلام برامام امت رهبرمسلمانان جهان درقرن اخيروصيتنامه ام راآغازمي كنم:

قبل ازهرچيزي ازپدرومادرم مي خواهم اگراين توفيق ابدي وسعادت نصيبم شدودرراه اهداف مقدس جمهوري اسلامي وبرقراري پرچم لااله الالله وكشته شدن درراهي كه ازاولياء الله به مابه ارث رسيده است يعني شهادت درراه خدا هيچ ناراحتي به خودراه ندهيد و بدانيد جان دادن براي يك هدف والايعني اسلام عزيزكه بهترين مردان تاريخ وسرمايه هاي جامعه اسلامي مانندحسين بن علي كه حتي از سروجسم خود و آل وعيالش گذشت وسر خود به نيزه ها دا دتا دين جدش برپاي بماند بسي مايه افتخار و سربلندي دز نزد خداوند است آري جان دادن در راهي كه حسين آن خط سرخ را امضاكرد چه راهي زيباست وچه بهتر از اينكه خداوند مي فرمايد:ان الله اشتري من المؤمنين اموالهم وانفسهم بان لهم الجنة وچه مشتري بهتر از خداوند و چه قيمتي بهتر از بهشت رضوان .خداياين مرگ سرخ راكه بهترين ارمغان است ازطرف توبرايم عطا فرما و خدايا تو شاهدي اين خون كه در دشتهاي لاله كون برزمين ریخته مي شودبه رضاي تووبه خاطر دين مقدس اسلام است و از تو مي خواهم اين ذره اي كه بوجود و كرمت به لقاء تومي پيونددقبول فرمايي.خدايا اين جواناني كه درراه احياي دينت قدم برداشته اندود اين راه از سروجان خود گذشته اند پيروز بفرما و اين انقلاب را بدست صاحب اصليش صاحب زمان بسپار.

وصيتي كه به هم سن وسالهاي خودم دارم اين است كه جوانان عزيزكه سرمايه اين مملكت هستيدوتمام اميدرهبرمان به شماست .از ياري كردن انقلاب وهمراهي امام دست برنداريد زير اسعادت دنيا و آخرت شما درگرو اين امراست. مطيع دستورات اسلامي باشيد و هميشه بياد خدا كه تنها با ياد خدا دلها آرام ي گيرد فكر نكنيد چيزهايي غيراز اين باعث تسكين دلهاي شمامي گردد و اگر غير اين باشد بدانيد كه هواي نفس است ودلهاي شما حساس است بكوشيد. فقط جاي خدا باشد وجان دهيد غيرخدا را سجده كنيد با ساجدين ركوع كنيد با راكعين.

امت شهيد پرور اين نمازجمعه وامام جمعه نعمت خداوند است كه حتما اين حديث را مي دانيد كه پايي ك براي نمازجمعه گام برمي داردطرف جهنم نمي رودوهمين طوروصاياي اين برادرتان راازجان ودل عمل كنيدو باعث افتخار خانواده گراميم باشيد.خدا ان شاء الله پشت و پناهتان باشد.

به پدر و ماردم مي گويم درمرگ من ناراحت نباشيد كه خدامي فرمايدكه الذين اذااصابتهم مصيبة قالواانالله وانااليه راجعون .همگي براي مرگ آفريده شده ايم وهمگي كارواني هستيم كه بسوي مرگ مي شتابيم امايكي زودترويكي ديرترمي رود از خدا بخواهيد اين قرباني ناقابل ازشما قبول كند و صبر جليل به شما عنايت كند كه بهترين سرمايه ه اصبر در برابر مشكلات است.

اما دوستان دانشجويم كه مشغول تحصيل هستند بدانيدكه معلمي خيلي با اهميت است و اين بچه هايي كه اميد انقلابند درزيردست شما به خوبي پرورش دهيد.

 

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.

 

 

 

خاطرات

آقـاي بهـرام درويشي همرزم شهيد رنجبر از همسنگرش مي گويد :

 

از دوران كودكي با او آشنا بودم . شهيد همسايه ما بود و با او همبازي و همكلاس بوديم . شخصيتي استثنايي داشت در گرماي شديد تابستان ديّر مقيد بود كه  روزه بگيرد. در انجام فرايض ديني خيلي حسّاس بود . بيشتر ساعات روز با هم بوديم . در كلاسهاي تابستاني شركت مي كرد . به حضرت امام خميني بسيارعلاقه داشت . به روحانيت بخصوص شهيد مظلوم آيت الله بهشتي نيزعلاقمند بوده و احترام خاصي قائل بود . در انجام فريضة امر به معروف و نهي از منكر بسيار مقيّد بود . سعي مي كرد در نماز جماعت و مراسم دعاي كميل شركت نمايد . با گروهك منافقين و ضد انقلاب شديداً مخالف بود و از آنها نفرت داشت . بسيجي فعّال بود كه با تمام توان در خدمت نظام مقدس اسلامي قرار داشت . در كلاسهاي مذهبي كه از سوي روحانيون اعزامي از قم برگزار ميشد بصورت مستمر شركت مي كرد . هميشه خود را فدايي رهبر خطاب مي كرد . مي گفت ما مديون امام خميني هستيم . شهادت را آرزو مي كرد . هميشه نگران انقلاب و نظام بود . مي گفت دستهايي در كار است كه مي خواهد به انقلاب و نظام ضربه بزنند و راه مقابله با آنها را حضور فعّال در بسيج مي دانست .

 

مادر شهيد:

در خيابان اصلي شهر ديّر ، پشت ساختمانهاي عريض و طويل ، دريك كوچه تنگ و باريك ،‌به سختي ميتوان خانه اي را يافت كه روزي در يكي از محلات قديمي بندر پير ، خودنمايي مي كرد . خانه اي كه توانست رضا ، آن عاشق سر به زير غيرتمند را و برادر و معلمش حسين كه نمونه يك فرهنگي ممتاز و فعال بود به جامعه اسلامي  تحويل دهد تا الگوهــايي بـاشند بــراي شهيد دوستان و مربيان و معلمان بي ادعا . ياد هر دوشان گرامي باد . خانه اي كه شهيد در آن نشوونما يافت و در دامن مربي بزرگ خود مادر قهرمانش تربيت شد با همان سبك و سياق پا برجاست . آنها هم مثل خيلي از خانواده هاي محترم شهداي اين ديار ، روزگار را بسختي گذرانده اند . مي گويند : وقتي شهيد به دنيا آمد ما از وضعيت اقتصادي خوبي برخوردار نبوديم . او داراي استعداد بالايي بود . صحبها ، قرآن را تلاوت مي كرد . در طي سالياني كه در مدرسه بود با نمرات خيلي خوبي قبول مي شد . به معلمي عشق مي ورزيد . او بارها برادرش را كه معلم بود ديده بود كه چگونه با اشتياق همچون پروانه گرداگرد شاگردانش مي چرخد و به آنها درس زندگي مي دهد لذا او هم شيفته شد تا بتواند اين شغل گرانقدر را كه از انبياء به ارث رسيده است عهده دار شود . شهيد به بسيج خيلي علاقه داشت و شبها نگهباني مي داد در فرصت هاي پيش آمده به پدرش كمك مي كرد . او عاشق امام بود و جبهه . هروقت سربه سر او مي گذاشتيم طوري ما را در رابطه با رفتارش به جبهه قانع مي كرد كه مي گفتيم راضي هستم به جبهه بروي . يكبار كه مي خواست به جبهه برود به عزام نرسيده بود وقتي به خانه آمد ناراحت بود و يك شبانه روز غذا نخورد و با هيچكس صحبت نكرد .هيچوقت نمازش قضا نشد . هميشه نماز را بموقع مي خواند و روزه مي گرفت . از هر لحاظ ممتاز و نمونه بود . صبور ، مؤدب و با معرفت بود . هم در خانواده تك بود و هم در فاميل . از بوشهر كه برمي گشت روزه بود . مي گفتيم نبايد روزه بگيري مي گفت سئوال گرفته ام گفته اند كه آنجا هم مي تواني روزه بگيري . شهيد دانشجوي تربيت معلم بوشهر بود و در حين تحصيل بود كه از بوشهر به ديّر آمد و با بچه هاي ديّر به جبهه اعزام شدو در عمليات والفجر 8 به شهادت رسيد .

پيوسته دلم دم به رضاي تـــو زند

جان در بدنم نفس براي تو زند

 

بــرخـاك مزار من اگر گياهي رويد                    

از هر شاخه آن بوي وفاي تو زند

 

 

 

 

 

 

 



منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده