يکشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۵۶
شهيد عبدالحميد غلامي در سال 1347 در شهرستان تنگستان (اهرم) در يك خانواده متدين و مسلمان ديده به جهان گشود .براي اوين بار در مهرماه سال61 عازم جبهه گرديد. شهيد در تاريخ 1365/10/29 هنگام وضو در كشيدن مسح سر مي رفت تا خود را محياي راز و نياز با معبود خويش كند. ناگهان از ناحيه سر تركش خورد و نماز و عبادت را در خون خود به جاي آورد و به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
زندگینامه و وصیت نامه

نام و نام خانوادگي : عبدالحميد غلامي

نام پدر : احمد

نام مادر: روشن حيدري

تاريخ تولد:1347/01/12

شماره شناسنامه: 4286

يگان اعزام كننده : بسيج سپاه پاسداران

محل تولد:اهرم

محل سكونت : اهرم

شغل : دانش آموز

تاريخ شهادت: 1365/10/29

عمليات: كربلاي5

مسئوليت زمان حادثه: معاون دسته

محل شهادت: شلمچه

محل دفن :بهشت اكبر اهرم

سن:18 سال

وضعيت تحصيل:ديپلم

وضعيت تاهل: مجرد

 

 

زندگي نامه شهيد عبدالحميد غلامي

شهيد عبدالحميد غلامي در سال 1347 در شهرستان تنگستان (اهرم) در يك خانواده متدين و مسلمان ديده به جهان گشود .در دوران تحصيلي ابتدايي خود را در مدرسه شهيد مدرس به پايان رساند و دوره راهنمايي را در مدرسه قدس اهرم با موفقيت به اتمام رسانده ،از همان اوائل كودكي به دين  و مذهب و علاقه فراوان داشت اخلاق و رفتارش سر مشق ديگر همسالانش بود كلاس دوم راهنمايي بود كه عشق به جهاد و دفاع از حريم مقدس اسلم او را شور ديگري در سر پروراند با آن جثه كوچكش عازم ميادين نبرد حق عليه باطل گرديد براي اوين بار در مهرماه سال61 عازم جبهه گرديد و روح سرشار از عشق به جهاد و شهادت  كه از سالار شهيدان آموخته بود وي را وادار نمود تا در جبهه ها حاضر شود. از  كلاس دوم راهنمايي تا چهارم نظري در جبهه ها حضور پيدا كرد.

شهيد غلامي نه تنها در جبهه جنگ رزمنده اي سلحشور و بي باك بود بلكه در سنگر درس و مدرسه نز شاگردي زبده بود به طوري كه هر وقت از مرخصي بر مي گشت كتاب درس را  كه بهترين مونسش بود، به مطالعه مي پرداخت. شهيد طي سه سال در كلاس چهارم نظري درس مي خواند يعني در مقطع دبيرستان يك سال جهش تحصيلي داشت. ايشان هم در جبهه نبرد با كفار بعثي و هم  در جبهه مدرسه و هم برخورد اجتماعي از نظر اخلاق  اسلامي در منطقه ما زبانزد خاص و عام بود در اكثر مناطق جنگي حضوري مستمر و تجربيات نظامي مفيدي به دست آورده بود از تك تيراندازي و آر پي جي زني و تيربارچي و قايق راني و تبليغاتي گرفته تا فرماندهي و شناسايي و غواصي، ايشان در عمليات هاي بدر، كربلاي سه و چهار و پنج و والفجر هشت شركت فعال داشت شهيد در اين اواخر در گروه شناسايي فعاليت داشت او با وجود جثه كوچكش ولي  با ايماني محكم و استوار و روحي بزرگ مثل شير بشير پهن دشت شب را با نور فروزان خود مي شكافت و از موقعيت دشمن زبون اطلاعات كسب مي كرد تا رزمندگان اسلام بتوانند به راحتي از موانع ايزايي دشمن عبور كنند و آن ها را شكست دهند. شهيد در تاريخ 1365/10/29  هنگام وضو در كشيدن مسح سر مي رفت تا خود را محياي راز و نياز با معبود خويش كند. ناگهان از ناحيه سر تركش خورد و نماز و عبادت را در خون خود به جاي آورد و به درجه رفيع شهادت نائل آمد. ما نمي خواهيم  به شهيد اخلاق تصنعي بدهيم زيرا شهيد كه اكمل درجات معنوي است آنچه و مطلوب او بود، به آن رسيده اما آنچه مهم است اداي وظيفه اي است كه بر گردن داريم البته اين زواياي كوچكي از زندگي سرشار از عشق و محبت او به اسلام است تا مشقي باشد نمونه خروار.

 

 

وصيت نامه  شهيد عبدالحميد غلامي

 

 ولاتقولوا لمن يقتل في سبيل الله امواتا بل احياء و لكن لا تشعرون

كساني كه در راه خدا كشته مي شوند مرده نخوانيد بلكه آنها زنده اند ولي شما درك نمي كنيد.    (قرآن كريم)

با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامي و بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران ياري دهنده مستضعفان و نابود كننده مستكبران ، حضرت  آيت الله العظمي امام خميني و با سلام و درود به روان پاك شهيدان انقلاب اسلامي از صدر تا كنون خصوصا شهداي گمنام  وصيت خود را اين چنين آغاز مي كنم:

من داوطلبانه و عاشقانه به سوي جبهه هاي نبرد حق عليه باطل مي شتابم، و براي ياري دينم و  وطنم و اسلام و براي اينكه نداي اين پيرجماران را لبيك گفته باشم، براي چندمين بار به سوي جبهه روانه مي شوم هر روزي كه از عمر اين انقلاب خونين مي گذرد عاشقان پاك باخته بيشتري به خيل كاروان شهدا مي پيوندند و حسين وار از همه هستي خود براي رضايي خدا مي گذرند شهدا خون خود را پاي درخت انقلاب نثار مي كنند تا اسلام پايدار بماند آنها شهيد شدند ولي مرده نيستند بلكه نظاره گر اعمال ما هستند كه چگونه  از حرمت خون هاي بناحق ريخته اشان پاسداري مي نمائيم .

اي امت شهيد پرور تنگستان !  به منافقين كور دل اعلام كنيد كه يكي از جوانان ما به شهادت مي رسد ملت ما بيدارتر و هوشيارتر مي گردد. اسلام شهيد داده تا انقلاب به پيروزي رسيد اگر اسلام شهيد نمي داد كه پيروز نمي شد. ملت ما ملتي است كه از شهادت نمي هراسد و از مرگ ترسي ندارد اين دشمنان هستند كه از مرگ ترس دارند. اي دشمنان بدانيد اين انقلاب كه با خون هزاران شهيد بدست آمده و به ثمر رسيده است ديگر قابل عقب راندن نيست ديگر ملت ما هوشيارند و فريب اين جنايتكاران را نخواهند خورد.

اين ملت ملتي است  كه دست خداي تبارك و تعالي بر سر آن مي باشد خوفي از شهادت ندارند و اين ملت پيروز است. اسلام مانند درختي است كه براي به ثمر رسيدن به آب احتياج دارد و ما جوانان هستيم كه بايد در راه اسلام خون بدهيم و آن را به ثمر برسانيم و ان شاءالله به ياري خداوند تعالي دشمنان  اسلام را نيست و نابود خواهيم كرد و بر آنها پيروز خواهيم شد .

اي پدر و مادرم!‌پيامم را به شما مي گويم. مرا حلال كنيد و با بزرگواري خودتان مرا ببخشيد كه نتوانستم زحمات شما را جبران نمائيم و پدر و مادرم اگر به شهادت  رسيدم مبادا براي من اشك بريزيد كه دشمنان اسلام شاد شوند.

از تو مادرم مي خواهم كه زينب وار كه در سوگ حسين دشمن را خوار و زبون كرد تو هم آنچنان باش و به خويشاوندان بگوئيد لباس مشكي براي من نپوشند و اما سخني چند با شما اي برادران دارم. من رفتم و از شما مي خواهم كه پس از رفتن من راه مرا كه همان راه اسلام حقيقي است ادامه دهيد و امام را تنها نگذاريد و اما اي خواهرانم از شما مي خواهم كه همچون زينب صبور و شكيبا باشيد و مبادا پس از مرگ من تزلزلي برايمان شما وارد شود همچون كوه استوار باشيد كه سرانجام حق بر باطل پيروز است و حجابتان را رعايت كنيد كه همين حجاب رعايت كردن شما مشت محكمي مي باشد بر دهان دشمنان.


ای پدر و مادر من تنها به شما تعلق ندارم فرزند اسلام هستم و سرباز جانباز خميني هستم و هميشه بعد از نمازهايتان دعا براي امام و رزمندگان كنيد، و قدر اين پير جماران نائب مهدي را بدانيد و او را فراموش نكنيد شما از خداوند بخواهيد كه اسلام عزيز را تا انقلاب مهدي نگهدار.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع :

کتاب : انوار شفق

ناشر: کنگره بزرگداشت سرداران و 2000شهید استان بوشهر

تاریخ نشر: 1384/12/07

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده