شهید تیرماه;
پنجشنبه, ۱۴ تير ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۲۹
در روز سیزدهم آذر ماه سال 1342 در خانواده ای متدین و مذهبی بدنیا آمد.در تاریخ 60/9/27 از طرف بسیج سپاه به جبهه اعزام شد و مدت 3 ماه در جبهه چزابه بود که بعداز سه ماه به خانه برگشت و بعداز آن جهت خدمت مقدس سربازی به تاریخ 61/8/18 به خدمت اعزام شددر تاریخ 63/4/14 به شهادت رسید.
فرازی از زندگینامه و وصیت نامه شهید علی رضا بحرینی

 

زندگینامه شهید  علیرضا بحرینی

در روز سیزدهم آذر ماه سال هزارو سیصد چهل و دو در خانواده ای متدین و مذهبی بدنیا آمد که والدینش نام او را علیرضا نامیدند شهید علیرضا تا سن هفت سالگی در دامان پدر ومادر تربیت را اموخت در سن هفت سالکی به دبستان گذاشت و تا کلاس دوم در دبستان یل تحصیل کرد و به جهت اینکه خانواده اش مجبور به ترک زادگاه خود شده بودند به شهر بوشهر آمدند و در دبستان فخردائی سنگی به ادامه تحصیل پرداخت.

شهید علیرضا از همان دوران کودکی علاقه عجیبی به اسلام داشت و به اسلام عشق میورزید و علاقه وافری به نماز مخصوصاٌ نماز جماعت داشت وهمیشه در نماز جماعت شرکت می کرد او در تمام مراسم مذهبی شرکت فعال داشت. بعداز پایان تحصیلات ابتدایی به مدرسه راهنمایی 22 بهمن رفت و دوره راهنمایی  را در آنجا به اتمام رساند. در کلاس دوم راهنمایی که مصادبق با اوج گیری انقلاب اسلامی بود در تمام مراسم ها و تظاهرات ها شرکت فعال داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی به پاسداری از انقلاب اسلامی پرداخت و شب ها با بقیه همرزمانش که همزمان تعدای از آنها به شهادت رسیده اند به گشت زنی در کوچه های محل پرداختند با تشکیل بسیج سپاه و مقاومتهای محلات به آنان پیوست تا از انقلابی که ثمره خون هزاران شهید گلگون کفن بود پاسداری نماید.

شهید علیرضا عاشق امام زمان بود در جشنهای نیمه شعبان فعالانه شرکت می کرد. همیشه دلش می خواست که این مراسم بنحو احسن برگزار شود با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران او برای دفاع از خاک میهن اسلامی و رفتن به جبهه آرام و قرار نداشت و همیشه آرزوی رفتن به جبهه را داشت تا اینکه بعداز طی آموزش چهل روزه در اصفهان در تاریخ 60/9/27 از طرف بسیج سپاه به جبهه اعزام شد و مدت 3 ماه در جبهه چزابه بود که بعداز سه ماه به خانه برگشت و بعداز آن جهت خدمت مقدس سربازی به تاریخ 61/8/18 به خدمت اعزام شد و در این مدت سربازی چندین بار به جبهه رفت. شهید علیرضا عاشق جبهه بود و همیشه آرزو داشت که در جبهه باشد. بعداز اتمام مدت خدمتم سرابزی دوره احتیاط آغاز شدو که او به گردان قدس پیوست و عضو گروهان جندالله شد و با اینکه به او پیشنهاد کرده بودند در محل دیگری غیر از جبهه باشد ولی او نپذیرفت و خود داوطلبانه تقاضای شرکت در جبهه را می نماید وبعداز مدت زیادی که در جزیره مجنون بود عاقبت در تاریخ 63/4/14 به آرزوی خود که تقرب به درگاه الهی بود رسید و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

روحش شاد و یادش گرامی  و راهش پررهرو باد. 

 

 

 

 وصیت نامه شهید علی رضا بحرینی

 با دورد بر امام عصر و نائب برحقش پیر نشسته جماران و ابراهیم زمان در هم کوبنده کاخ مستکبران ، حامی رزمندگان عزیز در اصل به اهتزاز در آوردن پرچم صاحب الزمان (عج) و با درود وسلام به رزمندگان اسلام که فداکاریهای خود را فای این انقلاب و اسلام عزیز می کنند وبا دورد وسلام به شهیدان بخون خفته.

اینجانب سرباز وظیفه علیرضا بحرینی عضو گردان جندالله وصیت نامه خود را شروع می کنم . امروز روزی است که قیام پیامبر اسلام و حسین (ع) توسط روح خدا خمینی بت شکن تجدید گشته است .و انیجانب بر حسب وظیفه شرعی که دارم و می بینم که جنگ بین دو جناح حق  و باطل درگیر است. به ( هل من ناصرینصرنی ) حسین (ع) و فرزنداش امام خمینی لبیک گفته ، گرچه کوچکتر از آنم که بخواهم ادعای پیروی از مکتب حسین (ع) کنم ولی این انتخاب عالی را میپذیرم تا رستگار شوم من نمی دانم عازم کدام جبهه هستم ولی انشاالله به هر جبهه ای که بروم هدفم بر چیدن کفر است . هدفم بر علیه آنهایی است که در مقابل اسلام و قرآن و انقلاب می باشند. من تا آخرین نفس وتا آخرین قطره خونم از اسلام در جبهه دفاع خواهم کرد چون این سخن رهبر عظیم الشان حضرت امام خمینی را فراموش نکردم که فرموده  ملتی که از شهادت ترسی ندارد  پیروز است. کسی از شهادت مکتب اوست ترسی ندارد.  و اما سخنی با خانواده ام و سلام به تو ای پدر مهربانم به تو ای مادر مهربانم . که برای من بیخوابی کشیدید. مادر مرا ببخش از اینکه نامه ام خون آلود است . زیرا چیزی که باعث نوشتن این نامه شد یک تکه چوب و مقداری  از خون جوانان تیر خورده درروی دشت وبیابان سربفک کشید می باشد، نوشته شده است. مادر امیدوارم من را ببخشی چون حقی که برتو برگردن من داری هیچکس دیگر ندارد. سلام بر توای خواهر مهربانم امیدوارم که همچون بانوی صدر اسلامی به اسلامی ومسلمین خدمت کنی و سلام بر شما برادران خوب و مهربانم شما هم امید است مرا ببخشید. و سلام بر شما فامیل هایی از مادر و پدرم و تمامی آشنایان و دوستان هلالی و بوشهری امید است شما هم به نوبت مرا ببخشید درآخر از شما ملت حزب الله می خواهم که دعا برای امام را فراموش نکنید . در ضمن مقداری پولی که در بانک دارم مادرم آنرا نزد امام جمعه ببرند تا برای رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل مصرف شود و جنازه ام را در بهشت صادق دفن نمائید.

 

والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته                

 بنده حقیر خداسرباز کوچک اسلام علیرضا بحرینی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران بوشهر

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده