يکشنبه, ۰۲ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۷
سال ها پیش کودکی بودم / سخت درگیر کودکی هایم / پدرم اتفاق سبزی بود/ در نهان خانه تماشایم
پدر از خون تو نمی گذرم


نویدشاهد:
سال ها پیش کودکی بودم
سخت درگیر کودکی هایم
پدرم اتفاق سبزی بود
در نهان خانه تماشایم
سال ها، سال های دیگر بود
سال های خروش و خشم و تفنگ
سال های گذشتن از دریا
سال ها، سال های آتش و جنگ
پدرم اتفاق سبزی بود
پا به پای درخت ها در باغ
زیرا ایوان شب، شب سنگین
اتفاقی عزیز مثل چراغ
 پدرم قد کشید تا خورشید
من ولی، در حیاط سرگردان
در زدند و دو سبز پوش، دو مرد...
 پدرم رفت در پی مردان
پدرم رفت، من ولی ماندم
زیر ایوان شب، شب سنگین
پدرم گریه مرا بوسید
بوسه ای گرم، بو سه ای خونین
پدرم رفت و آسمان لرزید
پشت پروانه های باغ شکست
زیرا ایوان بی ستاره شب
آخرین شعله چراغ شکست
من از آن سال های بی بر گشت
بوی خون و ستاره آوردم
با خیال خودم بزرگ شدم
جامه تازه ای به تن کردم
چشمی انداختم به عکس پدر
جامه تازه بوی ماه گرفت
روح من چون پرنده ای کوچک
زیر چتر پدر پناه گرفت
پدرم خون تازه ای بر برف
پدرم عطر تازه ای در باد
 پدرم اتفاق سبزی بود
که نیفتاده، اتفاق افتد
خواند زیر درخت های بهشت
آخرین نامه مرا پدرم
آخرین سطر نامه ام این بود:
پدر! از خون تو نمی گذرم!

سروده: ابراهیم قبله آرباطان – آذربایجان شرقی
منبع: کتاب زخم سیب (مجموعه اشعار برگزیده پانزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس)، حسین اسرافیلی، نشر صریر

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده