وصیت نامه شهید مدافع حرم «حسن غفاری» به همراه دستخط شهید منتشر شد؛
شهید مدافع حرم «حسن غفاری» در وصیت نامه اش می نویسد: بارالها؛ از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، غلامی آقا سیدالشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می‌کند، نوکری و خادمی و خدمتگزاری به سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین (ع) می‌باشد.

بارالها؛ خواهم سرباز سیدالشهدا(ع) را می خواهم!
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید حسن غفاری در روزهای نزدیک پائیز که درختان چادر هزار و یک رنگ بر سر می کنند در 25 شهریور سال 61 برای چند صباحی زندگی زیبا در این دنیا متولد شد. در روزهای سرد زمستان سال 85 پیوند آسمانی اش را با خانم فاطمه امینی بست و حاصل این ازدواج زیبا مهلا و علی است. اول تیر سال 94، به همراه شهید علی امرایی و شهید حمیدی خمپاره به خودروشان اصابت می‌کند و هر سه آسمانی می‌شوند.

خاطره ای در مورد شهید مدافع حرم حسن غفاری قبل از شهادتش آخرین روزی که ایران بود (سه شنبه) آمد حرم حضرت عبدالعظیم. مثل همیشه خندان. هر خادمی رو که میدید میگفت دعا کنید شهید بشوم.

آمد نزد من به عنوان مسول خدام افتخاری حرم و در خصوص غیبتهاش صحبت کرد، به وی گفتم از سوریه چیزی لازم دارم میتوانی برای من بیاوری؟ گفت بله و مشخصات وسیله مورد نیازم را گفتم و شروع به ادامه صحبت کردیم در آخر که میخواست خداحافظی کند برگشت گفت محمد جان بعید میدانم اینبار برگردم ولی اگر برگشتم چشم. همان روز عصر رفت و روز یکشنبه خبر شهادتش به ما رسید. تمام خادمین حرم حیرت زده به یکدیگر نگاه و گریه میکردند... در همان دیدار به ما گفت به شهید کجباف زنگ زده بود برای اعزام، برگشته به او گفته پنجشنبه عقدکنون دخترم هست و یکشنبه میآیم.

یکشنبه آمد و پس از چند روز شهید شد. جنازه اش جایی بود که نمیتوانستیم بیاوریم و در تمام این مدت فکر دختر شهید کجباف بودم در این لحظه شروع به گریه کرد و از خدا طلب شهادت کرد نمیدانست پس از چند روز دختر خودش هم داغدار پدر میشود بدون آنکه عقدکنان آن را ببیند.

گفت دعا کن شهید بشوم به شوخی گفتم تو جوونی اجازه بده حسین شهید بشود. گفت نه دیگه کاری تو این دنیا ندارم. کمی نگران علی فرزند یک و نیم ساله خود هستم که آن هم فدای سر اهل بیت و حضرت آقا ... گفت همه عشقم اینکه آقا شاد باشه. رفت و وقتی وصیت نامه اش باز شد دیدند در آن نوشته همه دنیا را با یک لبخند سید علی خامنه ای عوض نمیکنم.

وصیت نامه شهید مدافع حرم «حسن غفاری» را در ادامه می خوانید؛

بسم رب الشهدا و الصدیقین
یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک رضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی، و ادخلی جنتی

بوی شهادت می‌کند مستم، از ازل مرا، بر مویت بستم
بی‌قرارم من ای حسین (ع) جانم

آری! این است وعده الهی، بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف‌هایم را به روی کاغذ می‌آورم. تنها فقط خودت می‌دانی که چه شور و غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج می‌زند.

دیگر هیچ‌چیز در این دنیا مرا آرام نمی‌کند جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو. تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را درک می‌کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را برعلیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم.

خدای من! تو از دل بنده‌هایت آگاه و باخبری، چگونه می‌توانم ساکت نشسته و زندگی‌ام را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است. آیا می‌توانم چشمانم را به روی این همه جنایت‌ها که بر محبین اهل‌بیت (ع) می‌آورند ببندم.

خدای من! دوستانم یک به یک می‌روند من راست، راست برای خود می‌گردم آرامش و قرار ندارم. خدای من! دیگران شاید فکر کنند من شهادت را برای بهشت می‌خواهم، ولی نه!

ای معبود من! در این لحظه، مکان و زمان از تو می‌خواهم اگر جان بی‌ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودت من خواستی مرا در بهشت خود جای‌دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، غلامی آقا سیدالشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می‌کند، نوکری و خادمی و خدمتگزاری به سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین (ع) می‌باشد.

بارالها؛ خواهم سرباز سیدالشهدا(ع) را می خواهم!

ای خدای خوب و مهربانم، خودت خوب می دانی که من بنده ناشاکری نیستم، ولی آیا دنیایی که پر از ظلم و جور است می توان در این دنیا زندگی نمود؟ آیا دنیای بدون حسین(ع) و فاطمه(ص)، دنیای قشنگی است؟ و...

ای مردم عزیز و بهتر از جان، من حقیرتر از آنم که بخواهم شما را نصیحت نمایم. ولی از شما می خواهم؛ با امام زمان(عج) خود رفیق باشید و کاری نکنید، که وجود قطب عالم امکان آزرده خاطر شود. من هر چه در این دنیا دیدم، کمتر دوستی با امام زمان(عج) را مشاهده نمودم. خودم را می گویم هر چه در این دنیا خواستم، از او گرفتم. ولی آیا امام زمان خود را خواستم؟ ای وای بر من.

ای مردم شما را قسم می دهم به آن چیزی که ایمان دارید، نائب بر حق امام زمان(عج)، حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) را همانند امام علی(ع) خانه نشین نکنید. چرا که در این دنیا تنها چیزی که مرا آرام می نمود، نگاه زیبا و قشنگ و پر درد این آقا بود.

نکند حفظ علی بر همگان عار شود *** نکند حق علی در عمل انکار شود *** محرم راز علی، نخل و دل و چاه شود *** لیلی خصم زبان، نقش رخ یار شود

باور کنید من این آقا بزرگوار را اینگونه می بینم؛

برای رسیدن به امام زمان(عج) باید اول با مقام معظم رهبری(مدظله العالی) پیمان بست و به او اراده قلبی داشت. فرض بر این است که امام زمان(عج) را نماز بدانیم، کسی که وضو (یعنی ارادات به رهبرم ندارد، می تواند نماز بر پا نماید. آیا نماز بدون وضو و طهارت، نماز اشت؟).

ای مردم قد رهبر خود را بدانید و در همه حال یار و یاور او باشید و نگذارید ایشان غصه بخورد. تا انشاالله ایشان این انقلاب را به صاحب اصلی آن حضرت بقیه الله العظم(عج) تحویل نماید. انشالله.

منبع: «درعا» خاطرات زندگی شهید مدافع حرم «حسن غفاری»

سایت شهید حرم

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده