نوید شاهد - «به دلیل اینکه سنش برای اعزام کم بود با اعزام او به جبهه مخالفت می‌شد اما او از شوق دستیابی به شهادت، همچنان تلاش خود را برای حضور در جبهه می‌کرد به طوریکه با دست بردن در شناسنامه خود در تاریخ آن تغییر ایجاد کرد. نکته جالب آنکه مسئول اعزام خودم بودم و وقتی شناسنامه‌اش را دیدم خنده‌ام گرفت و به شوخی به او گفتم: که می‌خواهی سر من را هم کلاه بگذاری، من که میدانم تاريخ تولدت کی هست. او مصمم به چهره‌ام نگاه کرد و گفت: شما شناسنامه می‌خواهید این هم شناسنامه دیگر چه کار به باقی‌اش دارید.» آنچه خواندید بخشی از سخنان "ناصر قشونی" برادر شهید "حمید قشونی" در گفتگو با نوید شاهد خوزستان است، شما را به خواندن متن کامل این گفتگو دعوت می‌کنیم.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهادت مرگی است انتخاب شده، مرگی که انسان به سوی آن می‌رود نه آنکه به سوی انسان بیاید و اهمیت و ارزش شهید و شهادت نیز از همین جا سرچشمه می‌گیرد؛ و در این راستا تکریم و تعظیم شهیدان، تلاش مقدسی است در برافراشتن پرچم‌های سرخ استقلال و آزادی بشریت، از یوغ ذلت و اسارت و گام بلندی است در راستای احیای ارزش‌های مکتب توحید و عدالت؛ زیرا که، «شهادت، مرگ در راه ارزش‌هاست» و هر شهید، مشعلی است که در بلندای عزت و سرافرازی یک ملت، جاودانه می‌درخشد.

در این میان زنده نگه داشتن یاد، نام و خاطره شهیدان تداوم انقلاب است؛ رنگ و بوی ایثار و شهادت باید در جامعه گسترش یابد و به این دلیل باید یاد و خاطره شهدا برای نسلهای جدید بیان شود تا همگان از این نور پرفیض بهره ببرند.

در این راستا گفتگویی با "ناصر قشونی" برادر شهید "حمید قشونی" انجام شده است؛ شهیدی که در 21 بهمن ماه سال 1364 در عملیات والفجر هشت گردان کربلا از لشکر 7 ولیعصر خوزستان به فیض شهادت نائل آمد.

او  که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در شهر ویس به همراه دیگر دوستانش به عضویت بسیج مستضعفین درآمده بود، بخش مهمی از زندگی اش را در بسیج و مآموریت های مختلف آن سپری کرد.

شهید حمید قشونی، تشنه شهادت بود و با وجود سن کم تمام تلاش خود را برای حضور در جبهه‌های جنگ و نبرد انجام داد تا سرانجام به آرزوی دیرینه خود دست یافت.

در ادامه گفتگوی نوید شاهد خوزستان را با برادر این شهید می‌خوانید.

نوید شاهد خوزستان: لطفا خودتان را معرفی کنید؟

ناصر قشونی: بنده ناصر قشونی فرزند حسنعلی، متولد مهرماه سال 1343 و برادر شهید حمید قشونی هستم و در حوزه نشر ارزش‌های دفاع مقدس فعالیت می‌کنم.

نوید شاهد خوزستان: از ویژگی‌های اخلاقی و رفتار برادر شهیدتان برایمان بگویید.

ناصر قشونی: شهید حمید قشونی دارای روحیه بسیار بالا و اخلاق نیکو و فردی سر به زیر بود و همینطور آدمی بسیار خوش رفتار و با اخلاص بود. او فردی شجاع و نترس بود که همیشه حامی افراد ضعیف بود.

نوید شاهد خوزستان: شهید حمید قشونی چگونه به جبهه اعزام شد؟

ناصر قشونی: ایشان پس از طی کردن دوره‌های آموزش نظامی در پادگان شهید محلاتی شهر مسجد سليمان به جبهه اعزام شد. البته برادرم اصرار زیادی برای حضور در جبهه داشت و دائما در حال راضی کردن مادرم برای اعزام بود.


 به دلیل اینکه سنش برای اعزام کم بود با اعزام او به جبهه مخالفت می‌شد اما او از شوق دستیابی به شهادت همچنان تلاش خود را برای حضور در جبهه می‌کرد به طوریکه با دست بردن در شناسنامه خود در تاریخ آن تغییر ایجاد کرد. نکته جالب آنکه مسئول اعزام خودم بودم و وقتی شناسنامه‌اش را دیدم خنده‌ام گرفت و به شوخی به او گفتم: که می‌خواهی سر من را هم کلاه بگذاری، من که میدانم تاريخ تولدت کی هست. او مصمم به چهره‌ام نگاه کرد و گفت: شما شناسنامه می‌خواهید این هم شناسنامه، دیگر چه کار به باقی‌اش دارید.

نوید شاهد خوزستان: مادرتان با اعزام شهید حمید به جبهه موافق بودند؟

ناصر قشونی: مادرم ابتدا راضی به اعزام او نبود و به حمید می‌گفت: عجله نکن فعلا برادرت ناصر در جبهه حضور دارد و برادرت محمود نیز تازه در جبهه جانباز شده است. اما حمید در جواب میگفت من وقتی تشیع جنازه شهدا را میبینم غبطه میخورم که چرا خانواده ما شهيد نداده است. سرانجام خود مایه ی افتخار خانواده شد و به فيض پر برکت شهادت نائل آمد.

نوید شاهد خوزستان: آخرین بار که شهید حمید را دیدید، حال و احوال روحی‌اش چگونه بود؟

ناصر قشونی: یادم می آید آخرین بار که دیدمش زمانی بود که به مرخصی آمده بود. روحیه اش مثل همیشه پر شور و معنوی بود اما این بار فرق می کرد و شدیدا تحت تاثیر جبهه قرار گرفته بود و طوری بود که گویی چیزی در جبهه جا گذاشته باشد و گمشده‌ای دارد. بیشتر اوقاتش را به جای آنکه در خانه باشد و در ایام مرخصی به استراحت بپردازد در کنار دوستانش به فعالیت در بسیج می‌پرداخت. حتی در خانه کمتر غذا میخورد و می گفت الان معلوم نیست دوستانم در جبهه چه غذا هایی میخورند که من در خانه غذای گرم بخورم.


نوید شاهد خوزستاناز احساسات خود در زمان شهادت برادرتان بگویید؟

ناصر قشونی: خب، طبیعی است که لحظات و دوران سختی را سپری کردم، سخت است کسی خبر شهادت برادرش را بشنود، اما از اینکه او با شهادت و در راه دفاع از اسلام و ناموس و وطن از دنیا رخت بر بسته است و به آرزویش رسیده است دلم را آرام میکرد و غبطه میخوردم که چرا من شهيد نشدم و برادر کوچک ترم چه معامله ای باخدا کرد که چنین از من پیشی گرفت.

 نوید شاهد خوزستانخانواده شما دوری او را چگونه تحمل می‌کنند؟

ناصر قشونی: قطعا دوری از عزیزان سخت است و صبر زیادی می خواهد اما از آنجا که عزیز شهید ما به آرزویش رسیده است و طبق آیات و روایات وارده می دانستیم که مقام شهدا، مقام والایی هست و اکنون برادرمان به چنین درجه و مقامی رسیده است، باعث ایجاد آرامش در قلب داغ دیده ما می شد.

نوید شاهد خوزستان: شما یکی از فعالان نشر ارزش‌های دفاع مقدس هستید. این فعالیت‌ها چه ارمغانی دارد؟

ناصر قشونی: این فعالیت‌ها ضمن معرفی فرهنگ و شهادت و ایثار به جوانان بهره های معنوی زیادی برای خود بنده و همه فعالین عرصه نشر ارزش های دفاع مقدس دارد و باعث حفظ ارتباط معنوی ما با همرزمان شهید مان می شود. البته صرف نظر از هرگونه آورده معنوی که می‌تواند این فعالیت ها را داشته باشد، این وظیفه ای است که بر دوش ما بازماندگان جبهه و جنگ سنگینی می کند. خدا را شاکرم که توانستم قدم کوچکی در این راه بردارم و کتابی از خاطرات و زندگی نامه شهدای قهرمان شهر ویس را تالیف و به چاپ برسانم.


نوید شاهد خوزستان: چه پیامی برای جوانان دارید؟

ناصر قشونی: به نظر بنده پیام همان است که شهدا گفته‌اند: «پشتیبان ولایت فقیه باشیدبه خصوص امروز که در فتنه ها و حوادث مختلف به سر می بریم و در آماج حمله‌های روانی و فرهنگی دشمن قرار داریم و کشور در موفقیت خاصی قرار دارد، بیش از پیش این پیام ماندگار شهدا برای ما اهمیت دارد و حرف همان است که شهدا گفتند.

نوید شاهد خوزستانو آخرین سخن با خوانندگان نوید شاهد؟

ناصر قشونی: آخرين حرف این است که نگذاریم ارتباط ما و شهدا و فرهنگ جهاد و ایثار قطع شود و اگر بخواهیم راه را گم نکنیم باید از شهدا، این ستارگان درخشان کمک بگیریم که فرمود: « وباالنجم هم تهتدون»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده