روایتی کوتاه از خواهر شهید "اکبر روندی"؛
نوید شاهد - فرحناز روندی خواهر شهید "اکبر روندی" می‌گوید: «یک روز غروب شهید اکبر روندی در حالیکه شاخه درخت انگوری در دستشان بود به منزل آمدند من از ایشان پرسیدم که این شاخه درخت چیست؟ ایشان در پاسخ من گفتند: این شاخه درخت را می خواهم بکارم که اگر من شهید شدم، وقتی که این درخت بزرگ شد و میوه داد، مردم از میوه آن بخورند و برایم فاتحه بفرستند.»


به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛
شهید اکبر روندی در سال 1343 در منطقه قصرشیرین چشم به جهان گشود و پس از گذراندن دوران کودکی جهت تحصیل علم وارد مدرسه شد و تحصیلات خود را تا مقطع دبیرستان ادامه داد و همزمان با انقلاب اسلامی و تجاوز دشمن بعثی با اندیشه های رهبر انقلاب همراه شد و در تاریخ 1363 به عضویت بسیج در آمد و سپس در تاریخ 65 مجدداً به عضویت رسمی سپاه در آمد و جهت دفاع از مرز و بوم میهن اسلامی عازم جبهه های جنگ شد تا در نهایت درتاریخ 16 مرداد ماه 1366 در عملیات نصر 7 در منطقه عملیاتی ابوالفتح جام شهادت را سر کشید.

برادرم با کاشت یک درخت سالهاست که در ذهن ها ماندگار است



*روایتی کوتاه از خواهر شهید اکبر روندی

یک روز غروب شهید اکبر روندی در حالیکه شاخه درخت انگوری در دستشان بود به منزل آمدند من از ایشان پرسیدم که این شاخه درخت چیست؟ ایشان در پاسخ من گفتند: این شاخه درخت را می خواهم بکارم که اگر من شهید شدم، وقتی که این درخت بزرگ شد و میوه داد، مردم از میوه آن بخورند و برایم فاتحه بفرستند و الان آن شاخه به درخت بزرگی تبدیل شده و سالهاست که میوه می دهد و کسانیکه از میوه آن استفاده می کنند، برای آن شهید بزرگوار فاتحه می فرستند.

انتهای پیام/
منبع: پرونده فرهنگی شهدا - اداره هنری، اسناد و انتشارات- استان کرمانشاه

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده