شهید حسین صافی، خردسالترین شهید استان بوشهر
شهید حسین صافی در سال 1348 در خانوادهای فقیر، تهیدست، مذهبی و صاحب كمال و فضل و ادب در روستای درهبان از توابع بخش ریز در شهرستان جم دیده به جهان گشود.
*شهید صافی در خانوادهای مذهبی و صاحب كمال به دنیا آمد
جد ایشان مرحوم حاج شیخ محمدحسین صافی از علما و فضلای به نام منطقه و مردم آن روزگار برای فراگیری علم و دانش و معرفت دینی از اطراف و اكناف به مقدمش میشتافتند و از خرمن دانش وی خوشهچینی میكردند؛ وی مسلط بر ادبیات فارسی و عرب است و آثار مكتوبی با خط بسیار زیبا بر جای گذاشته است كه در دست گردآوری و چاپ است و شاعری چیرهدست، توانا و ماهر بوده و اشعاری بسیار زیبا سروده است و از نوحهها و مرثیههای ایشان در مراسمات محرم و صفر و در مجالس روضهخوانی استفاده میكنند و اخیراً یكی از كتابهای ایشان به نام اشعار گلزار و سفرنامه حج ایشان به چاپ رسیده و اینك موجود است.
پدر شهید صافی نیز دارای كمال معرفت و به لباس علم و تقوی مزین بوده و از اساتید بنام قرآن بوده و مردم روستا از سالهای دور برای تعلیم و فراگیری قرآن از محضرش استفاده میكردهاند.
*شهید صافی در هشت سالگی قرآن را به طور كامل تلاوت كرد
شهید صافی از همان دوران كودكی در نزد خانواده مذهبی، تعلیمات دینی و اسلامی را فرا گرفت و در سن هشت سالگی قرآن را به طور كامل و صحیح تلاوت میكرد؛ وی از دوران كودكی صاحب اخلاق اسلامی و مذهبی و رفتاری شایسته و پسندیده بود و همین خصوصیات شهید باعث شده بود كه نظر تمام مردم را به سوی خود جلب كند؛ در سن هشت سالگی بر اثر ذوق و علاقه سرشاری كه نسبت به فراگیری علم داشت پدرش در سال 1355 او را به دبستان دانش روستای درهبان كه بعد از شهادت ایشان به نام دبستان شهید صافی نامگذاری شد ثبتنام كرد؛ در مدرسه از لحاظ اخلاق و رفتار مورد تحسین اولیاء و مربیان بود و برای دانشآموزان الگو و سرمشق بوده و در زمینههای درسی یكی از زبدهترین دانشآموزان بودند.
*همواره علیه رژیم طاغوت راهپیمایی میكرد
با آغاز تظاهراتها علیه نظام شاهنشاهی، حسین نیز به همراه پدر و پسر عمههایش یعنی شهیدان شیخ حسین و شیخ حسن شهابی كه از ظلمستیزان و پیشگامان بیداری مردم شهرستان جم بودند و هنوز طنین صدا و كلام آنان بر منبرها، مجالس و محافل به گوش میرسد در تظاهراتها شركت میكردند و همیشه در مساجد حاضر بودند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری بتشكن دوران و ابراهیم زمان حضرت امام خمینی (ره) شهید صافی در بسیج ثبت نام كرد؛ او شبها را به نگهبانی در بسیج مشغول بودند و روزها به درس و مدرسه میگذراندند و در ایام تعطیلات مدرسه روزها را برای امرار معاش به كارگری مشغول بودند.
*در 12 سالگی به آرزویش كه شهادت بود رسید
ایشان به شهادت علاقه وافری داشتند و از آنجا كه نوجوانی با جرأت و نترس بود برای رفتن به جبهه داوطلب شد و با گروهی از برادران و دوستانش راهی جبهههای حق علیه باطل شدند؛ برای ایشان زندگی كردن بر روی كره خاكی معنا و مفهومی نداشت و همیشه جمله «كونو لظالم خصما و للمظلوم عونا» بر زبان داشت؛ وی با اعزام به جبهه در عملیات حصر آبادان شركت كرد و با پیروزی برگشت و باز هم نتوانست دور از جبهه زندگی كند و دلبستگی خاصی بین او و جبهه بود؛ در نگاه پر نفوذش هزار راز و رمز نهفته و به افق دور دست همیشه نگاهش مجسم بود؛ برای دومین مرحله عازم جبهههای نبر شد و سر انجام به آنچه فكر میكرد و آرزویش بود و با گلوی بریده شده (بر اثر تركش خمپاره) سرافرازانه در تاریخ 7/9/1360 و در سن 12 سالگی در جبهه بستان و در عملیات طریقالقدس به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
*وصیتنامه شهید صافی
نگذارید فرزند پیامبر(ص) غریب و تنها واقع شود
بعد از 1400 سال یكبار دیگر ندای حق از مشرق زمین از حلقوم فرزندی از فرزندان پاك پیامبر و از سلاله مطهر حضرت زهرا (س) در جهان طنینانداز شد، برادران و خواهران عزیزم اینك من و شما در پیشگاه خداوند مورد آزمایش قرار گرفتهایم؛ نگذارید یك بار دیگر فرزند پیامبر(ص) غریب و تنها واقع شود؛ برادران و خواهران عزیزم من به عنوان سربازی كوچك بر خود واجب میدانم به فرمان امام عزیزم به جبهههای حق علیه باطل بشتابم و تا آخرین قطره خون بر علیه متجاوزین به میهن اسلامی مبارزه كنم و شما نیز این فرمان را لبیك بگوئید و راه شهادت را ادامه بدهید تا فردای قیامت در پیشگاه خداوند و شهدا سرافكنده نباشید.
*نگذارید ضد انقلاب از گریه شما سوء استفاده كنند
اما پدر و مادر عزیزم اگر من شربت شیرین شهادت را نوشیدم مرا حلال كنید و نگذارید ضد انقلاب از این گریه شما سوء استفاده كنند، بلكه شاكر به درگاه خداوند باشید كه این قربانی كوچك را از شما پذیرفت و سلام مرا به همكلاسیهایم برسانید و بگوئید حسین نگذاشت امامش تنها بماند و شما نیز نگذارید امام عزیزمان تنها بماند، او را یاری كنید و به جبهه بروید و بر علیه مزدوران مبارزه كنید و اگر شهید شدید كه همیشه زنده میمانید و اگر شهید نشدید به درس و مشقتان برسید؛ چون اسلام به فراگیری علم و دانش تأكید كرده است و پیام شهدا را به نسلهای آینده منتقل كنید و نگذارید شرق و غرب در زمینههای علمی و فرهنگی از شما جلو بیفتند.
*خواهرانم حضرت زینب(س) را الگوی خود قرار دهند
به خواهران عزیزم سفارش میكنم كه حضرت زینب(س) را الگو و سرمشق خود قرار دهند و حجاب اسلامی را رعایت كنند كه سعادت دنیا و آخرت در گرو همین اعمال است و به برادرانم توصیه میكنم كه به پدر و مادرم احترام و آنها را یاری كنند و راهم را ادامه دهند.
ضمناً اگر شهید شدم پدر و مادرم مرا در جوار شهدا دفن كرده تا آنان مرا نیز شفاعت كنند.