پدر شهید خسرو خسرویان از لحظه دریافت خبر شهادت فرزندش می گوید

پدر شهید خسرو خسرویان از لحظه دریافت خبر شهادت فرزندش می گوید :

یک ماه قبل از شهادت ایشان ؛ عروسی برادرش (رضا) بود . تمام کارها را آماده کرده بودیم . برای مراسم به خسرو زنگ زدیم و گفتیم سعی کنید برای عروسی در عید غدیر بوشهر باشی .

یک روز برادرش رضا آهی کشید و بدون مقدمه گفت : « دست نگهدارید و مراسم را عقب بیندازید ؛ من آمادگی ندارم » . ما متوجه نبودیم ؛ گفتیم شاید به خاطر کارش ایشان این تصمیم را گرفته ؛ ایشان مدیر مدرسه ای در خورموج بود .

تا اینکه یک روز برادرم سر زده ساعت 10/30 وارد خانه شد . ایشان تا حدودی از موضوع شهادت با خبر بود . او بدون مقدمه حرفهای دست و پاک شکسته می زد . آنجا بود که مادرخسرو گریه کنان و با التماس از رضا خواست که جریان را بگوید و رضا هم مجبور شد که جریان را بگوید که خسرو شهید شده است .

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر