خاطراتی از پدر شهید عبدالرحمن یاعلی مدد
پدر شهید نامدارفرد از نحوه پیدا کردن جسد فرزندش می گوید :
پیکر فرزندم پس از شهادت در منطقه ی سوسنگر ؛ 5 ماه مفقود بود . تا اینکه یکی از دوستان ؛ در همان منطقه خواب می بیند که جسد شهید یاعلی مدد و چند نفر از یارانش در منطقه ی سوسنگرد زیر خاک است . شهید به خواب دوستش می آید و می گوید : « این قدر دنبال من نگردید ؛ من همین جا در همین منطقه هستم » .
صبح که می شود برای پیدا کردن اجساد ؛ چند نفر به همراه دو لودر به منطقه می روند . چندین ساعت تلاش می کنند و جسدی پیدا نمی شود . یکی از راننده ها خسته می شود و دست از کار می کشد و بر می گردد. ولی راننده دوم به کار خود برای پیدا کردن اجساد ادامه می دهد تا اینکه بعد از ساعتها تفحص ؛ یکباره راننده از بالای لودر پرت می شود و به زمین می خورد . افرادی که شاهد ماجرا بوده اند ؛ به طرف راننده می دوند و راننده با حیرت می گوید : درون بیل لودر را نگاه کنید . وقتی می روند و درون بیل را نگاه می کنند ؛ می بینند چهار جسد است که یکی از آنها متعلق به عبدالرحمن بوده است .
پدر شهید یاعلی مدد از توجه شهید به مسائل شرعی می گوید :
یک روز ازمرخصی برگشته بود و ما تازه سهمیه ی 4 نفر کوپن شورا گرفته بودیم . وقتی دید ما سهمیه ی چهار نفر گرفته ایم ؛ با ناراحتی به من گفت : « چرا سهمیه ی 4 نفر کوپن گرفته اید ؟ من که پیش شما نیستم ؛ این کار صحیح نیست و باید سهمیه ی یک نفر کم شود » . خودش به شورا رفت و سهمیه ی یک نفر را کم کرد .
پدر شهید یاعلی مدد از تحصیلات شهید می گوید :
از فرزند شهیدم هر چه بگویم کم است . او یکی از شاگردان ممتاز دانشگاه و زبانزد خاص و عام بود. وی بدون آزمون وارد دانشگاه شد و به ادامه ی تحصیل در رشته ی مهندسی عمران پرداخت . سپس در تربت جام در هیات هفت نفره ی واگذاری زمین ؛ مسئول تقسیم اراضی بین مردم شد . فرزندم خیلی دوست داشت عدالت پیاده شود و سعی می کرد آنچه رضای خداست ؛ انجام گیرد .
منبع : بنیاد شهید و امورایثارگران استان بوشهر