شهید مرداد ماه;
چهارشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۵۶
شهيد نعمت الله نوروزي در سال 1347 دیده به جهان گشود.در سالهاي 1365 و 1366 هم به جبهه رفته بود .در سال 1367 در منطقه عملياتي جنوب شلمچه به شهادت رسيد
فرازی از زندگینامه شهید نعمت الله نوروزی

نام و نام خانوادگي : نعمت الله نوروزي

نام پدر : احمد  سبزه

نام مادر: خديجه نوروزي

تاريخ تولد :1347/1/7

شماره شناسنامه :791

شغل : پاسدار

محل سكونت : اهرم

محل تولد : روستاي خائيز بنيون

تاريخ شهادت: 67/5/6

يگان اعزام كننده : بسيج سپاه پاسداران

محل شهادت : شلمچه

محل دفن : بهشت اكبر اهرم

سن:20  سال

وضعيت تحصيل : ديپلم رشته علوم انساني

عمليات : لبيك يا خميني

مدت حضور در جبهه : 6 ماه

مسئوليت زمان حادثه : پاسدار رسته تير بار چي

وضعيت تاهل : مجرد

 

 

زندگينامه شهيد نعمت الله نوروزي

 

شهيد نعمت الله نوروزي فرزند احمد سبزه و نام مادرش خديجه نوروزي بود  دوستان و افرادي كه با شهيد ارتباط داشتند از جمله :خضر خالدي ،محمد زاده (شاعر) و اكبر سپهري.

دو برادر به نام هاي محمد و حسين دارد و چهار خواهر كه دو نفر از آنها در روستاي عالي حسيني تشكيل خانواده داده اند و ديگري در اهرم همسر اكبر سپهري مي باشد. و خواهري هم كه هنوز در خانه نزد مادرش مي باشد.

شهيد متولد 1347 بود .در سال 1367 در منطقه عملياتي جنوب شلمچهه به شهادت رسيد محل دفن بهشت اكبر اهرم مي باشد. البته در سالهاي 1365 و 1366 هم به جبهه رفته بودند . دوران ابتدايي را در زادگاهش خائيز(بنيون) تا سال سوم ابتدايي و سالهاي چهارم و پنجم را در روستاي عالي حسيني گذراند و سپس همراه مادر و برادرانش به شهر اهرم آمدند تا سال اول دبيرستان هم در اهرم بود .البته شهيد 9 ساله بود كه از خائيز به روستاي عالي حسيني ،  بنا به خواهش قوم و خويشان مهاجرت كرد. قبل از اعزام به خدمت سربازي به استخدام سپاه در آمد.

 

 قسمتي از سفارشات و وصاياي شهيد 

اينجانب نعمت الله نوروزي فرزند احمد ، شهادت مي دهم به يگانگي خداوند باري تعالي و شهادت مي دهم به حقانيت نبوت و پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد (ص) و حقانيت ائمه معصومين (س) و شهادت مي دهم به حقانيت نائب الامام حضرت آيت الله خميني . و به خاطر اطاعت از فرمان او به جبهه هاي حق عليه باطل رفته ام و مي‌روم و خواهم رفت زيرا جانشين حضرت ولي عصر در زمان غيبت آن محب خداست .

و سفارش مي كنم همه اعضاء خانواده ام ، دوستانم و همه شيعيان كه فرمان آيت الله الموسوي الخميني را اطاعت كنيد زيرا سعادت اسلام و ملت اسلام و شما در گرو اطاعت از او است و با جان و مال در راه حفظ اسلام ناب محمدي تلاش و كوشش كنيد ، زيرا همه دشنان بسيج شده اند كه انقلاب اسلامي ايران را كه مايه اميدي است براي همه مستضعفان ريشه كن كنند . پس لازم است هوشيار باشيم  و از پاي ننشينيم .

سفارش ديگر من اين است هر كسي به طريقي برگردن من حق دارد مرا حلال كند و مرا ببخشد خصوصاً از مادرم كه بعد از خداوند يگانه موجودي است كه او را دوست دارم ، مي‌خواهم كه مرا حلال كند و مرا ببخشد و در رثاي شهادت من صبر و حوصله و تحمل به خرج دهد زيرا خداوند وعده داده است كه صابرين را اجر عنايت مي فرمايد .

همه شما عزيزان را به خداوند بزرگ و منان مي سپارم.                                                                                   نعمت الله نوروزي  

 

 

 

سجاياي اخلاقي شهيد نعمت الله نوروزي  

او در سن 13 الي 14 سالگي بود كه پدرش را از دست داد .ولي  با ياري خداوند و مادر بزرگوارش  توانست همچون ديگر جوانان استوار و مقاوم بماند ادامه تحصيل داده و علاوه بر رشد علمي و فرهنگي  خود به تزكيه روحي و تهذيب نفس خود بپردازد.

شهيد هر چند سن و سال كمي داشت اما بيشتر با آدم هاي بزرگتر از خود از لحاظ سن و سال ارتباط داشت . نمونه اش آمد و رفت با شاعر شهر اهرم آقاي محمد زاده داشت كه از ايشان سؤال شد كه چه طور شهيد با شما ارتباط داشت؟ گفتند نعمت الله مي آمد پيش ما از مسائل شرعي و احكام دين اعتقادات ،‌سؤال مي كرد . او مي گفت دوستان من شهيد شده اند. از مادرش سؤال شد . دوستانش چه كساني بودند گفت دو نفر از برادرانش كه به شهادت رسيده بودند نام برد : شهيد ابراهيم ماندگار و شهيد محمود بهرامي .

آري ! دوستان نعمت الله شهيدان بودند. به خيل دوستان پيوست او نيمه شب محرمانه بلند مي شد . نماز شب مي خواند و سعي مي كرد كسي از نماز شش بويي نبرد و با خداي خود راز و نياز خصوصي داشت و او منتظر شهادت در راه خدا بود بدين لحاظ خود براي خود قاب عكس بزرگ مي سازد وقتي از او مي پرسند چرا قاب عكس درست كردي مي گويد براي تشيع جنازه ام است و او :

مصداق عملي رجالُ صدقوا ما عا مدد الله عليه فمنهم من قضي نهبه و منهم من ينتظر

بود و او منتظر شهادت بود . بعد از خانه و مدرسه ، سومين جايگاه او مسجد بود . عبادت و راز و نياز با خداي خود. غير از بحث هاي ديني و  عقيدتي و اخلاق اجازه بحثي ديگر در مجلسي كه او بود به كسي نمي داد . او به خداي خود دل داده بود و خداوند خريدار جان او . اهل شوخي و مزاح در حد شرعي و  ديني آن بود نه در حد افراط و تفريط .

اهل قرائت قرآن بود قرآن را در مكتب خانه سستي و در مدرسه ياد گرفته بود و با صداي حزين و آرام قرآن مي خواند و دعا مي خواند.

با بچه هاي كوچه در منزل بازي مي كرد و شوخي مي كرد. حتي كمك مي كرد تا بزرگتر ها كارها را انجام دهند . تا اينكه اواخر جنگ سال 1367 در منطقه جنگي شلمچه به فيض شهادت نائل آمد. وقتي خبر شهادتش را شنيديم خيلي ناراحت شديم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




منبع :

کتاب : انوار شفق

نویسنده : حسین حیدری

ناشران: دریانورد، کنگره بزرگداشت سرداران و 2000 شهید استان بوشهر

سال چاپ: 1384

 

 

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده