فرازی از زندگینامه و وصیت نامه شهید محمد درایی
نام و نام خانوادگي : محمد درائي
نام پدر:حسن
تاريخ تولد: 42/1/1
محل تولد: بوشهر
ميزان تحصيلات: دوره دبيرستان
شغل پشت جبهه: كارگر
وضعيت تاهل: متاهل
تعداد فرزندان : 2
عضويت: بسيجي
تاريخ شهادت: 67/5/7
محل شهادت: اروند كنار
محل دفن: بوشهر
زندگينامه
شهيد محمد درايي در سال 1342 در خانوادهاي مذهبي و فقير چشم به جهان گشود. دوران ابتدايي و راهنمايي را در مدرسهي محلهي بهبهاني به پايان رساند و پس از آن وارد دبيرستان شد.
دوران دبيرستان او مصادف شد با انقلاب اسلامي. بعد از پيروزي انقلاب، پدر شهيد با خانوادهي خود به روستاي اجدادياش «چاهكوتاه» برگشت و به همين سبب، محمد مجبور شد مدرسه را نيمهتمام رها كند. محمد در روستا كارگري ميكرد و از اين طريق دوش به دوش پدرش به امرار معاش خانواده كمك ميكرد.
جنگ كه شروع شد، شهيد به جبهههاي نبرد رفت و در يكي از عملياتها زخمي شد. او بعد از زخميشدن، به بوشهر برگشت و در ادارهي راه و ترابري بوشهر ـ قسمت ماشين آلات ـ مشغول به كار شد. ايشان در سال 1365 ازدواج نمود كه حاصل آن دو فرزند ـ يك پسر و يك دختر ـ بود.
شهيد محمد درايي در سال 1366 به استخدام شركت نفت خارگ درآمد. وي همواره در انديشهي رفتن به جبهه بود و پس از آنكه در سال 1367 از طريق محل كارش عازم جبهه شد، در تاريخ 67/5/17 به مقام رفيع شهادت نائل آمد و به هدف بزرگي كه داشت، دست يافت.
وصيت نامه
اذا السماء انفطرت و اذا الكوكب انتثرت و اذا البحار فجرت واذا القبور بعثرت. علمت نفس ما قدمت و اخرت، يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم (سوره انفطار)
آنگاه كه آسمان بشكافد و پاره گردد و آنگاه كه ستارگان فرو ريزند و آنگاه كه درياها درهم كشانند و آنگاه كه گورها برشورند، هركس آنچه را پيش فرستاده و آنچه پس انداخته است بداند. اي آدمي! چه چيز تو را نسبت به پروردگار و بزرگواري بخشندهات فريفت و مغرور ساخت.
بدانيد كه اين قرآن همان خيرخواه و نصيحتگويي است كه فريب و خيانت در آن راه ندارد و راهنمايي است كه جز به راه راست، راهي نميرود و خير دهندهاي است كه دروغ نميگويد.
هيچ كس با قرآن ننشست، جز آنكه به او افزوده شد و چيزي از او كاسته نگرديد. بصيرت و هدايتش افزون شد و گمراهي و نابينايياش كاسته گرديد. و بدانيد كه پس از قرآن، به هيچ راهنمايي نياز نماند و پيش از قرآن، هيچ كس از هدايت بي نياز نبوده است.
پس درمان دردهاي خود را از آن بجوييد و در سختيها از آن كمك بخواهيد؛ زيرا در اين قرآن شفاي بزرگترين دردها كه همان كفر و نفاق و تباهي و گمراهي است، ميباشد. (نهج البلاغه)
«ملتي كه شهادت براي او سعادت است، پيروز است.» (امام خميني)
درود بر رهبركبير انقلاب اسلامي و سپاس من به تمامي امت شهيدپرور ايران.
اينجانب جان نثار محمد درايي با اهداي جان خود ميروم تا كفر و نفاق را ريشهكن كنم. اگر چه يك گل نميتواند بهار باشد، ولي قطعاً اميدي براي بهار است.
تنها خواهشي كه اين حقير دارد اين است كه هميشه ياور اسلام و مسلمين باشيد. امروز افتخار ما اين است كه در راه عقيدهاي جهاد ميكنيم كه به حقانيت آن كاملاً آگاهيم. غير از اين برايتان راهي نميماند؛ يا پيروز ميشويم يا شهادت را چون اسلحهاي مرگبار بر سر دشمن فرود ميآوريم. خدايا من را در راهت ثابت قدم دار!
پدرم! مادرم! از صميم قلب سلام ميكنم. مرا ببخشيد! من به آرزوي شهادت و به اميد جهاد در راه خدا و امام امت ميروم.
و تو اي مادرم! همچون كوه استقامت كن و لحظهاي از ياد خدا غافل مباش و زينبوار با ناملايمات دست و پنجه نرم كن. خدا پشتيبانتان! ما را از دعا فراموش نكنيد!
دوستانم! خداحافظ! رهرو اسلام و امام باشيد. خدايا وقتي به خاكم ميسپارند، يادم باش؛ چون من هميشه به يادت بودهام. زندهباد پيشمرگان روحالله! خدا يار و ياورتان باد!
منبع : بنیاد شهید وامورایثارگران استان بوشهر