شهید شهریور ماه;
دوشنبه, ۱۲ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۳۰
شهید یدالله زیارت زاده در سال ۱۳۴۶ در شهرستان گناوه دیده به جهان گشود.در سال ۱۳۶۵ جهت دفاع از میهن اسلامی عازم خدمت مقدس سربازی شد و در تاریخ 1366/6/26 به شهادت رسید.
زندگینامه شهید یدالله زیارت زاده

 

شهید یدالله زیارت زاده

 

نام پدر : عباس

 

تاریخ تولد : ۱۳۴۶/۵/۱

 

تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۶/۲۶

 

محل تولد : بندر گناوه

 

محل شهادت : سومار

 

آرامگاه : گناوه

 

 

 

زندگی نامه

شهید یدالله زیارت زاده فرزند عباس در سال ۱۳۴۶ در یک خانواده مستضعف و مذهبی در شهرستان گناوه دیده به جهان گشود .در سن ۷ سالگی به مدرسه پا گذاشت و تا کلاس چهارم ابتدایی به تحصیل ادامه داد و سپس جهت کمک به پدر و امرار معاش زندگی مجبور به ترک تحصیل شد وبه کار ماهیگیری پرداخت .

 او در سال ۱۳۶۵ جهت دفاع از میهن اسلامی عازم خدمت مقدس سربازی شد و پس از مدتها نبرد با کفار بعثی در مورخه ۶۶/۶/۲۶ در منطقه عملیاتی سومار به درجه رفیع شهادت نائل آمد .

 

 

خاطرات شهید

 

خاطراتی از زبان پدر شهید

 

بعد از اینکه شهید شد موقع هفته‌اش رسید و شب جمعه خواب دید‌م که امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای و چند تا از سادات توی خواب من آمدند.

و امام خمینی اول در منزلم آمد و من می‌خواستم دستش را ببوسم و امام نگذاشت که من دست او را ببوسم و او صورت من را بوسید و در خانه من قرآن خواند و یک یکی صورت من را بوسیدند و رفتند و تا چهلمش رسید و دوباره آنها آمدن توی خوابم صورت من را بوسیدند و فاتحه خواندند .

 

اعتقاد به شهادت فرزندم

 

بعد از شهادت شهید خواب دیدم تا امام خمینی و امام خامنه‌ای با تعدادی از سادات برای فاتحه به منزل من آمدند تسلیت گفتند و فاتحه خواندند و رفتند و چهلم شهید هم آمدند . من آن موقع متوجه شدم شهید راه خوبی رفته و شهید است و خوشحال شدم و افتخار می‌کنم که فرزندم در راه خدا شهید شده است .

 

عشق به امام حسین(ع)

 

به امام حسین (ع) و مراسم محرم عشق و علاقه خاصی داشت یادم هست همیشه در مراسمات محرم زنجیر می‌زد و می‌گفت تا زنده هستم باید برای امام حسین (ع) عزاداری کنم .

 

خاطراتی از زبان مادر شهید

 

خبر از شهادت

 

پسرم از موقعی که بدنیا آمد پسر خیلی خوب و فقیری بود و من از کودکی نماز و راه اسلام را به او یاد دادم و گفتم به بزرگترها احترام بگذار و وقتی که بزرگتر از خود را دیدی به او سلام بگو . او از کارهای من سرپیچی نمی‌کرد و کل خانواده از او راضی بودند و وقتی که به سن ۱۸ سالگی رسید به سربازی رفت و تا دو ماه سربازی می‌کرد و ۱۵ روز به مرخصی آمد. و به جبهه رفت و دوباره که از جبهه آمد به ما گفت که من خواب دیده‌ام که در میدان امام خمینی دارند می‌گویند که ید‌الله زیارت زاده شهید شده است و به همسرش می‌گفت که روزی نامه من به دست شما می‌رسد که من شهید شده‌ام و چند روز دیگر به مرخصی آمد که مریض شده بود و به او یک مرخصی داده بودند. و موقعی که حالش خوب شد به جبهه رفت و چند مدت دیگر برگشت و همه ما را بوسید و دوباره به جبهه رفت . و بعد از ۱۸ روز نامه‌اش به دست ما رسید که در جبهه سومار شهید شده است، و در نامه‌اش نوشته بود که پدر جان دیگر منتظر من نباش و من افتخار می‌کنم که پسر من در راه رضای خدا و رهبری جانش را فدا کرده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده