زندگینامه و وصیت نامه بسیجی شهید اکبر رضانیا

شهید اکبر رضانیا

که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد

روز ما را زشب تیره بتر خواهی کرد

که خبر داشت که یک شهر در اندیشه تو

تو نهان از همه آهنگ سفر خواهی کرد

زندگینامه

بسیجی شهید اکبر رضانیا فرزند صفر در سال 1338 ه. ش در خانواده ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود، وی از همان اوایل زندگی با آهنگ دلنواز قرآن آشنا گردید و با رفتن به مکتب خانه با عشق و علاقه وافر توانست آیات شریفه قرآنی را بیاموزد و همزمان با تحصیل در دبستان رودکی نظر آقا مشغول گردید که بعلت فقر مالی و مشکلات اقتصادی و بی بضاعتی خانواده اش مجبور به ترک تحصیل و مشغول به اشتغال به کارگری پرداخت ، شهید با وجود اینکه در دیار غربت زندگانی خویش را با داشتن دو فرزند کوچک (حمزه – ابوذر) سپری می کرد به ندای حضرت امام راحل لبیک گفته و با پیوستن به کاروان محمد رسول االه (ص) به جبهه ی حق علیه باطل رهسپار گردید و تا اینکه روز موعود فرا رسید و در عملیات کربلای 4 دلیرانه بر سپاه خصم زبون یورش برده و به درجه رفیع شهادت نایل گشت که سرانجام پس از 11 سال پیکر پاک و مطهرش در جمع شهدای روستایش به خاک سپرده شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون

خدای عز و جل را شاکریم که توانستیم جرعه ای از دریای محبت و رحمت حضرت حق را شکر گوئیم. سلام و درود بی پایان من بر آن رهبر فرزانه خمینی بت شکن که افتخار به من حقیر عنایت کرده تا سرباز کوچکی برای حفظ اسلام ،قرآن و ناموس کشورم باشم در راه حق برای پایداری اسلام ناب محمدی بجنگم. و درود و سلام بر مادر و پدر بزرگوارم که چنین مرا تربیت کرده تا پای به پای رزمندگان با دشمن جنگ کنم. پدر و مادر بزرگوارم زبان و خط من عاجز از سپاسگذاری و قدر دانی از شماست که در سرما و گرما زحمت ها به پایم کشیدید. همین جای خوشحالی است که در هنگام خداحافظی از شما ، برای من دعا کردید و حلالیت را از شما طلبیدم احسنت بر چنین صلابت و استواری و از شما می خواهم که در رفتن من قطره ای اشک نریزید و بیائید اشکهایتان را برای اهل بیت و سالار شهیدان جاری کنید .صبرتان چون ایوب دعایتان چون نوح فرجتان چون یعقوب و قیامتان چون حسین باد و بار دیگر از شما خالصانه حلالیت طلبیده و وصیت دوم را نثار همسر با وفا و قدردانم کرده که از شرمندگی ایشان جز همین را گفته که انشاءالله اجرت با فاطمه زهرا و زینب کبری (س) باشد. و از ایشان خالصانه خواسته که فرزندانم حمزه و ابوذر را در امر تعلیم و تربیت بدقت کوشیده و آنان را همچون پدر که فرزندانش را چون نگین در دست پرورش دهد. وصیت بعدی من خدمت برادرانم که مرا حلال کنید و شما را توصیه می کنم به اطاعت از قرآن و اسلام و سخنان گهر بار حضرت امام و زندگیتان را را ساده نگه دارید و امامان را سیره و روش قرار دهید و ان شاء الله هر کجا هستید یا رسیدید خدمتگذار مردم خصوصاً محرومین و فقرا باشید و شما را به احترام به پدر و مادر و اطاعت از آنها سفارش می نمایم. وصیت من بر خواهران دلسوزم که همیشه و همه جا در زندگی چند روزه ام مرا تنها نگذاشته و از آنها خالصانه حلالیت طلبیده و سفارش می کنم شما را به حجاب و الگو قرار دادن حضرت زینب (س) چه در مصیبت برادر و فرزندان و چه در حجاب پوشیدن و قائل شدن یک زن، وصاصای من به اقوام و خویشان و همسایگان و خصوصاً مردم خوب و عزیز روستا که مرا حلال کنند به بزرگواری خود مرا ببخشند و از همگی شما التماس دعا دارم.

کوچک همگی شما اکبر رضانیا

منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر