زندگینامه و وصیت نامه شهید سهراب بذله
سهراب بذله
نام پدر: حسين علي
تاريخ تولد: 1343/8/1
محل تولد: خوش مكان
تاريخ شهادت: 65/11/7
محل شهادت: شلمچه
محل دفن : خوش مكان
زندگي نامه شهيد
شهيد سهراب بذله در تاريخ 1343/8/1 در خانواده اي مذهبي و مأنوس با قرآن و احكام با تقوا در روستاي خوش مكان پا به عرصه وجود گذاشت. سهراب پس از گذراندن 6 سال از عمر شريف خويش وارد دبستان شد. دوره ابتدائي را در دبستان منوچهري خوش مكان سپري كرد. و براي ادامه تحصيل در دوره راهنمايي راهي برازجان گرديد. دوره راهنمايي را در مدرسه راهنمايي فرخي برازجان با موفقيت پشت سر گذاشت و با پايان يافتن دوره راهنمايي مقارن با آغاز حركت چند ميليوني مردم ايران و لبيك آنان به نداي رهبر عظيم الشأن انقلاب حضرت امام خميني(ره) جهت مبارزه با طاغوت زمان بود. سهراب اولين نوجواني بود كه به صف تظاهر كننده گان و مبارزان پيوست. سهراب دست از تحصيل كشيد و به فرمان پير جماران كه به امر تشكيل بسيج وارد بسيج شد و از بنيان گزاران پايگاه مقاومت خوش مكان بودند. نوجوانان زيادي جذب بسيج گرديدند و آموزش هاي لازم را فرا گرفتند. با شروع جنگ تحميلي ، سهراب ديگر تحمل و صبر نداشت كه دشمن بعثي خاك ميهن اسلامي را مورد تهاجم خويش قرار دهد. لذا همراه ديگر برادران بسيجي راهي جبهه هاي نبرد شد و در منطقه عملياتي گيلان غرب به فعاليت رزمي پرداخت. پس از گذشت 3 ماه در آن منطقه به منزل بازگشت و در سپاه پاسداران برازجان ثبت نام كردو براي فراگيري فنون نظامي در پادگان شهيد مسگر شيراز عزيمت نمود. در مدت 3 ماه آموزش هاي لازم را فراگرفته و به زادگاهش برگشته و پس از 10 روز استراحت ، مجدداً به جبهه هاي نبرد اعزام شد و در همين اثنا عمليات رمضان شروع شد كه در اين عمليات ، سهراب موج خورده و از ناحيه گردن مورد اثابت تركش قرار مي گيرد. و به توصيه پزشكان ادامه معالجه در منزل صورت گرفت. سهراب به علت موج زدگرفتگي و زخمي كه از ناحيه گردن برداشنه بود، حدود يك سال توان رفتن به جبهه را نداشت. وي با اصرار خانواده در سال 61 با دختري از خانواده اي مذهبي و متعهد به اسلام و انقلاب ازدواج كرد. و حاصل اين ازدواج يك پسر دختر و دو دختر است. ايشان ده روز بعد از ازدواج در سال 62 به جبهه اعزام گرديد.و سمت معاونت گردان به فرماندهي حسن خواجه را به عهده داشتند. 9 ماه در منطقه بودند. گه گاهي مرخصي 1 روزه مي گرفتند و به ديدار خانواده مي آمدند. پس از گذشت اين مدت حدوداً 4 ماه يا بيشتر ، سرپرستي خانواده شهيد صادق علي پور كه اقوام همسرش بود را بر عهده داشت. ولي نتوانست در محل بماند و راهي منطقه عملياتي فاو شد و در آنجا فرماندهي بسيجيان را كه در آن خط مستقر بود بر عهده گرفت. و در همين موقع عمليات كربلاي 4 آغاز شد. دو همرزمش بنام هاي اسماعيل بازياري و احمد فقيه در منطقه عملياتي كربلاي4 مفقود الاثر شدند. سهراب به اتفاق پدر و عموي شهيد اسماعيل بازياري چند روزي در منظقه به جستجوي آنها پرداختند ولي اثري از آنان نبود. سهراب هنوز در منطقه عملياتي بود كه عمليات كربلا 5 آغاز شد و سرانجام در همين عمليات در تاريخ 65/11/7 در منطقه شلمچه بر اثر تركش به كتفش به درجه رفيع شهادت نائل آمد. و به آرزوي ديرينه خويش رسيد.
وصيت نامه شهيد
به نام خدا و درود به پيامبر بزرگ اسلام و منجي عالم بشريت مهدي موعود و نايب بر حقش خميني بت شكن چند كلامي را به عنوان وصيت به خانواده ام و امت شهيد پرور ايران در اين كاغذ مي نويسم. كه اميد است شما خانواده عزيزم و امت شهيد پرور، جامع عمل براي انجام اين وصيت بپوشيد. اي پدر ومادر عزيزم ، گر چه مرگ من براي شما خيلي سخت است ولي بايد تحمل كنيد. و ازخدا بخواهيد كه به شما صبر عطا كند. چون ما از طرف خدا آمده ايم و بايد به سوي او باز گرديم. ما چيزي از خودمان نداريم هر چه داريم از خداست و خداي نكرده يك وقتي حرفي نزنيد كه اجرتان ضايع شود. شما بايد افتخار كنيد كه توانسته ايد
فرزندي را تربيت كنيد كه در راه خدا كشته شود و در همه كارهايتان از خداي تبارك و تعالي كمك بگيريد و از فرمايشات امام امت خميني بت شكن اطاعت كنيد. كه تنها راهي كه انسان را به طرف خدا سوق مي دهد راه امام امت است ودر مجلس عزاداري من كاره هايي كه روح مرا آزرده مي كندانجام ندهيد. نمي گويم گريه نكنيد گريه كنيد ولي يادتان به مظلوميت امام حسين (ع) در روز عاشورا باشد گريه كنيد چون ما از امام حسين (ع) يارانش عزيز تر نيستيم و به برادرانم وصيت مي كنم كه راه مرا ادمه دهيد تنها در راه انقلاب حركت كنيد و به همسرم وصيت مي كنم كه فرزندانم را خوب تربيت كند و به آنها بگويد، پدرتان را دشمنان اسلام كشتندند تا از همين كوچكي با دشمنان اسلام دشمني كنند. و وصيتم به امت ايران اين است كه گوش به فرمان امام باشد و هر فرمايشي كه امام كرد اطاعت كنند و جبهه ها را خالي نگذاريد و وصيتم به اهلي روستاي خوش مكان كه اميد وارم عمل كنند . اين است كه بسيج را خالي نكنند. كه اين بسيج است كه تمامي ابرقدرت ها از اسم آن هم مي ترسند و تمامي دشمنان اسلام را به زانو در آورده است و در پايان پيروزي اسلام و مسلمين را از خداوند متعال خواهانم . خدايا ، خدايا تا انقلاب مهدي خميني رانگه دار، از عمر او بكاه و بر عمر رهبر افزا.
مصاحبه
يكي از بزرگ ترين آرزوهايي ايشران كمك به مردمخ و پيروزي انقلاب بود تا سرانجام در همين راه به شهادت رسيد. شهيد هميشه دوست داشت كه فرزندانشان فردي مهم در جامعه باشند و درس هايشان را بخوانند تا افراد تحصيل كرده اي در جامعه باشند و تنها انتظاري كه شهيد از من داشتند خوب تربيت كردن فرزندانمان بود. شهيد نماز هايش را سر وقت مي خواند و حتي الامكان در نمازهاي جماعت شركت مي كردند . ايشان پيرو رهنمون هاي امام خميني(ره) بودو هميشه به توصيه هاي ايشان توجه مينمود. با رو حانيت رابطه خوبي داشت.
خصوصيات اخلاقي شهيد
شهيد سهراب بذله با خوشرويي و اخلاق خوش همه را به خود جذب مي كرد ايشان علاوه بر اينكه به پدر ومادر خودش احترام مي گذاشت به پدر ومادر من نيز همان طور نيز احترام مي گذاشت. شهيد طوري در روستا برخورد مي كرد كه همه مردم روستا از ايشان به خوبي ياد مي كردند. شهيد زندگي بسيار ساده اي داشت و اصلاً به ماديات اهميت نمي داد. ايشان هميشه عاشق جبهه و جنگ و روحانيت بود . وي وقتي كه به مرخصي مي آمد به ديدن اقوام و آشنايان مي رفتند و تا حدودي هم مطالعه مي كردند. ايشان هعميشه در كارهاي خانه به من كمك مي كردند.
منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر