افتخار جاویدان اطاعت مطلق از ولایت فقیه است
به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ شهید محمد خالدی، در سال ۱۳۳۶ در روستای نرکو، از توابع شهرستان دیّر، در خانوادهای مومن و متدین دیده به جهان گشود. با شکل گیری بسیج به ارتش بیست میلیونی امام پیوست و با حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل وفاداری خود را به نظام و انقلاب به اثبات رساند. پس از مدتی در تاریخ ۳۰ آبان ماه ۱۳۶۱ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در این لباس مقدس، واحد بسیج را برای خدمت برگزید.
در آخرین مرحله حضورش در جبهههای نبرد حق علیه باطل، پس از سالها تلاش و کوشش، با حملهی مجدد دشمن بعثی به جنوب و اشغال بخشی از خاک میهن اسلامی، پس از پذیرش قطعنامه، با وجودی که تازه از خط مقدم جهت استراحت برگشته بود، جهت رویارویی با بعثیون متجاوز، به همراه یارانش در گردان امام حسین (ع) به صحنه نبرد شتافت و پس از نبردی جانانه در تاریخ ۱ مردادماه ۱۳۶۷ به فیض عظمای شهادت نائل آمد.
متن وصیت نامه «شهید محمد خالدی»
بسم الله الرحمن الرحیم
و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشّر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون. «قرآن کریم»
ما از خداییم و به سوی او بازگشت میکنیم. سلام بر مهدی رهایی بخش محرومان و سلام بر نماینده مهدی- امام خمینی – رهبر کبیرمان. پدر دلسوز بیچارگان؛ و سلام بر شهیدان، ادامه دهندگان راه حسین و سلام بر پدر و مادر مهربانم که عمری برایم زحمت کشیدید و مرا نیکو تربیت کردید.
پدر تو میدانی که خون شهید درخت تنومند اسلام را آبیاری میکند و من میخواهم اگر خدای خدای متعال قبول کند خون خود را به پای این درخت که میرود تا جهانگیر شود بریزم و چند کلمه با امت شهید پرور دارم:ای امت دلاور اسلام: بدانید تنها راهی که میتواند برایتان افتخار جاویدان بجای گذارد اطاعت مطلق از ولایت فقیه است؛ و دوم برادران پاسدار: سفارشم به شما این است:شما فردای بزرگی دارید که هر کدامتان باید گردانندگان یک شهر و یا یک کشور باشید. لازم آن است که شبانه روز کسب معرفت کنید تا بتوانید پیام اسلام را به جهانیان برسانید.
سوم پدر و مادرم را سفارش میکنم که بعد از مرگ من هیچگونه ناراحتی نکنید که اگر ناراحت باشید من هم ناراحت میباشم.
چهارم، اما توای همسرم: فرزندانم را طوری تربیت نما که ادامه ادهندگان راه پدر باشند و اسلحه خونین مرا از زمین بر دارند و تا پیروزی نهایی با پیوستن به خودم راهم ادامه دهند.
در پایان از دست اندرکاران بنیاد شهید میخواهم که اگر ممکن بود جنازه مرا از مقابل بسیج مستضعفین و یا در بسیج عبور دهند تا این ساعت آخر و این دم آخر نیز گرد و غبار پای بسیجیان بر جنازه من بیفتد تا شاید خداوند مرا در قیامت همنشین بسیجیان قرار دهد که خدا میداند من زیاد شوق خدمت در بسیج داشتم و هیچ وقت از خدمت در بسیج سیر نمیشدم. بار خدایا ما را با شهدای بسیج محشور بگردان.
هم چنین از دست اندرکاران تشییع جنازه ام میخواهم که هم در تشییع و هم در مراسمات اگر دیدید که بر اثر گرمی و یا سردی هوا نا مساعد بود مراسمات مرا نیز مختصر و کوتاه بگیرید، زیرا راضی نیستم که مردم حزب الله برای خاطر من به رنج و زحمت بیفتند.
جنازه ام را در قبرستان –شاهزاده ابوالقاسم- دفن نمایید، در نزد دیگر شهدا، در پایان عرض میشود که این آخرین وصیت نامه و از کاملترین وصایایم میباشد که در آخرین بار که به جبهه اعزام شدم نوشته ام و از همین وصیتنامه جهت قرائت در بین مردم استفاده شود.
محمد خالدی- ۱۳۶۶/۲/۱۷
منبع:معاونت فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر