شهیدی روستازاده با دلی پر از عشق الهی
به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ شهید «محمود بهرامی» فرزند غلامعلی در سال ۱۳۴۷ در روستای بنیون از توابع بخش مرکزی شهرستان تنگستان چشم به جهان گشود. گر چه در خانه محقر و گلی و ساده روستایی چشم باز نمود، اما با قلبی پاک و دلی مالامال از عشق به ذات مقدس الهی روحش را صفا وجلا داده بود. تا با درخشندگی روح الهی و قدسی خود خانه را گستردهتر از دنیا نماید.
روحیه بالای مذهبی و عشق به دین و مذهب و پیامبر و امامت و صفای باطنی که در قلب و روح پدر و مادر، موج میزد، در فرزند و میوه دل آنها محمود تجلی یافت و موجب شد تا این نوجوان پر شور همواره در راه اسلام و صراط مستقیم الهی گام گذارد.
شهید بهرامی با اینکه مقطع راهنمائی را با موفقیت پشت سر گذاشته بود و به تحصیل علاقه داشت، اما ضمیر باطنش طنین و نوای دیگری داشت. فضای سرشار از عطر جبههها و خیل عظیم شهیدان همراه با قافله سالار شهیدان که مملکت ما را عطرآگین و مملو از شور و نشاط کرده بود، روحیه دفاع از کیان این مرز و بوم را در وی افزایش میداد.
فکرش همواره برای تجدید حیات اسلام و حفظ و نگهداری انقلاب اسلامی و عزت مسلمین و تلاش برای نابودی کفر و استکبار جهانی که در ارتش بعثی صدام ظهور کرده بود، او را عاشق جبهه و جهاد کرد. راهش را پیدا کرد و به هدف مقدس و پاکی که آرزویش را تشکیل میداد رسید.
شهید عاشقانه لباس مقدس پاسداری از اسلام و ایران را پوشید و دوره سربازی را در کمیته انقلاب اسلامی بوشهر انتخاب کرد. گرچه هنگام تحصیل با کتاب و دانش سر و کار داشت، اما جهاد مقدس در راه خدا همواره سرلوحه راه زندگی خود قرار داده بود.
به جبهه اعزام شد تا همچون دیگر مدافعان مرزهای ایران اسلامی دین خویش را به میهن و اسلام و عقیده اش ادا نماید. شهید هنگامی که به مرخصی میآمد در بین هم سن و سالانش نمونه بود. دوستان دانش آموز خود را برای حفظ مرزهای وطن از تهاجم بیگانگان تشویق و آنان را به وظایف خویش آگاه مینمود.
همواره سعی مینمود به عنوان یک مبلغ دینی و مذهبی در روستای خود در بین جوانان و هم سالان خود ایفای نقش نماید و در این راه چهره واقعی و اسلامی خود را به نمایش گذارد. همین روحیه ایثارگری و اخلاص و ایمان به آخرت و قیامت و معاد بود که او را عاشق شهادت نموده بود و تا پای جان از هدفی که داشت دفاع کرد.
شهید محمد بهرامی عاشق لقاء پروردگار بود. همانطور که در حدیث شریف قدسی آمده که: من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته. خداوند نیز عاشق خود را در پیشگاه با عظمت خود فرا خواند و جسم پاکش با خون سرخش آغشته و رنگین شد. لبیک گویان در کربلای شلمچه در مورخه ۱۶ مردادماه ۱۳۶۶ دعوت حق را با نثار خون خود پاسخ داد. عشق به یاری حضرت سیدالشهدا را، چون اسماعیل ذبیح الله در قربانگاه عاشقان، سبکبال و سبکبار و آرام نشان داد وبه ملأ اعلی پرکشید وجمله پرمعنای یالیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما را به واقعیت مبدل ساخت.