وصیت نامه درس آموز شهید دانش آموز «عبدالله ادریسی»
به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ شهید دانش آموز «عبدالله ادریسی» سال ۱۳۴۵ در خانوادهای مذهبی در برازجان دیده به جهان گشود. از همان اوایل کودکی دارای اخلاقی نیکو وپسندیده بود تحصیلات دوره ابتدایی خود را از ۶ سالگی در آغاز کرد وپس از گذارندن دوره ابتدایی به دوره راهنمایی راه یافت.
وی به علت علاقه زیادی که به مدرسه داشت تحصیلات خود را همچنان ادامه داد وبدین ترتیب وارد دبیرستان شد و یکی از افراد فعال انجمن اسلامی آن دبیرستان به شمار میرفت.
«شهید ادریسی» از لحاظ درسی شاگردی ممتاز بود همراه با تحصیل علم علاقه زیادی به عبادت وشرکت در مجالس دینی از جمله نماز جمعه وجماعات مطالعه کتابهای مذهبی داشت.
با اینکه تنها فرزند پسر خانواده بود اوایل سال ۱۳۶۲ از طرف بسیج مرکزی سپاه پاسداران برازجان جهت آموزش نظامی به شهرستان کازرون اعزام وپس از دوره آموزشی مجدداً در پایگاه مقاومت خاتم النبیاءبرازجان فعالیت خود را ادامه داد.
در حین کارهای نظامی فعالیتهای فرهنگی از قبیل کتابخانه وغیره را نیز به عهده میگرفت او همواره مایل بود که در کنار رزمندگان اسلام در جبهههای نبرد حق علیه باطل شرکت داشته باشد لذا در مورخه ۱۱ بهمن ماه ۱۳۶۲ به جبهه اعزام شد و در تاریخ ۳ اسفندماه ۱۳۶۲ در تنگه چزابه به آرزوی دیرینه خود که همانا شهادت بود رسید.
پایگاه خبری نوید شاهد بوشهر به مناسبت سالروز شهادت شهید عبدالله ادریسی متن کامل وصیت نامه اش را منتشر میکند.
«رب اشرح لی صدری ویسر لی امریواحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی».
پروردگارا گشاده کن برای من سینه ام را وآسان کن برای من کام را وبگشای گره از زبان من که بفهمند گفتار مرا.
با درود وسلام به پیشگاه امام زمان (عج) ونائب برعدل وحقش امام خمینی (ره) وبادرود به رزمندگان سلحشور جبههها، آنان که روز و وشب خود را در راه حفاظت از انقلاب اسلای صرف کرده وبدون هیچگونه چشم داشتی ایثارگرانه سنگرها را خالی نکرده و برای دشمن زبون ایجاد مزاحمت میکنند
و همچنین درود و هزاران سلام نثارپدران و مادرانی که این چنین فرزندانی در دامن پر مهر ومحبت خود پروراندندکه امروزه با خون خود نهال انقلاب را آبیاری مینمایند ودر حقیقت امروز ما هر چه دارم از خون شهداء به ارث برده ایم. ان شاالله
خداوند آنان را بیامرزد که این چنین با اهدای هستی وجود خود تداوم انقلاب اسلامی را تضمین نمودند. بنام الله پاسدار خون شهیدان.
اینجانب عبدالله ادریسی وصیتنامه خود را با این سخن آغاز میکنم که این مزاحمت ما هم از جانب بارتعالی وهم ازجانب شما آمرزیده شود.
چه بکشید وچه کشته شوید پیروز ید «امام خمینی (ره)».
این سخن و رهنمود امام از گوش من بیرون نرود واز هیاهو نیفتد مگر آن لحظهای که آخرین دم حیات را بکشم. با درود به امت همیشه در صحنه وشهید پرور امیدوارم که درگام هایتان همچون گذشته استوار وبا هر گامی که ان شاالله در راه الله است پتکی محکم بر سر دشمن ذلیل واردآورده وحقانیت خودرا هر چه بیشتر به جهان عالم ثابت نمائید. شما ایثارگران چنان این آزمایش الهی را به نحو احسن و گامی به فرجام رسانید و به پایان میبرید که آن زمان حسین بن علی (ع) این یاران را داشت میشد گفت با پیروزی کفر بنای اسلام مستحکمتر میگردید وبسیاری ازمشکلات امروز حل شده بود.
ولی امروز هم دیر نیست وحکومت حسین دارد با یاری ایزد تعالی جان میگیرد ومی رود تا زمینه ساز حکومت عالم گیر وعدالت گستر امام (عج) باشد. آخرشما فرزندان مکتب حسین هستید وفرزند مکتب حسین لحظهای در راه مبارزه با کفر غفلت وآسودگی بسر نمیبرد و مطمئناً شما آرام نخواهید گرفت مگر آنروز که اسلام جهانگیر شود وچه خوب اگر عادت داشته باشیم آنروز از شمار کسانی باشیم که امام زمان (عج) را یاری میکنند.
برادران و خواهران تکامل الهی انسان در سیر تکاملی خویش سیری را طی میکند که نهایت آن الله است وآخر هر زندگی به او ختم میشود. اگر وقت آن رسیده باشد که رخت از جهان بربسته وبرویم اگر در اعماق دریاها و یا بالای ابرهاباشیم بالاخره مرگ ما را فرا خواهد گرفت همان طور که اگر بقیهی از این عمر باقی باشد اگر در میان آتش سوزان گرفتارآئیم رشته عمر ما هرگز از هم نخواهد گسست چنانچه خداوند آتش را برای ابراهیم سرد گردانید.
بارپروردگارا لحظهای که این جسم بی جان و بی حرکت مرا در میان قفسهای از چوب قرارداده و بروی دست حمل کنند تا به خانه تارک قبر انتقال دهند مرا از لطف وکرم بی انتهایت محروم وبی بهره مساز که سخت محتاجم. آنانی که دل به علائق دنیوی خوش کرده اند ودنیا را هدف قرارداده و آخرت را رها ساخته اند بدانند که این دنیا گذرگاهی بیش نیست ارزش دلبستگی ندارد. پس چه بهتر آنکه قبل از اینکه مرگ اجباراًبه سراغ ما بیاید ما کشته شدن در راه خدا که همانا شهادت است را استقبال کنیم.
البته نه منظور این است که بروید خود را از بین ببرید. بلکه مراد اینست ترس از مرگ مختص کسانی است که زندگی وحیات رافقط مختص این جهان میدانند. امام علی (ع) میفرماید: انس واشتیاق من نسبت به مرگ از علاقه طفل به پستان مادر بیشتر است. این حقیقت را امروزه بسیجیان ۱۳ ساله ما نیز درک کرده اند. پس چه بهتر که ما نیز از این امر مهم یعنی نبرد با کفر استقبال کنیم شاید سعادت مقرب شدن را دریابیم.
اما سخنی باپدر ومادر شهدا وپدر ومادر خودم وآن این استای پدر وای مادر شهید قدرخود را بدان چرا که فرزندت با اینکار دین خود را به اسلام وشما ادا کرده و حقیقتا خوب وفا کرده پدر و مادر این دنیا زندان است مگر تو میخواهی فرزندت تا آخر عمر درزندان باشد.
مطمئاً که اینطور نیست چرا اگر اینطور باشد مرا فرزندخود ندانستهای پس صبر پیشه سازید که مرگ هیچ نیست مادر مرا ببخش نتوانستم طی شانزده سال هفده ساله عمرم پاسخگوی زحمت شما باشم. مرا حلال کنید وبه دیگر مادران شهدا نظر کن واز آنان درس مقاومت فرا گیر و از روی تأسف بر مرگ من گریه مکن چرا که سعادت من دراین بوده است.
واما توای پدر تو نیز بر من بی اندازه حق داری اگر جایی مرتکب خطایی شده ام که از من دلگیر شدهای به بزرگواری وعظمت روح خود مرا ببخش از خدا آرزوی بخشش گناهان شما را دارم.
ضمناً سخن دیگرم با امت شهید پرور اینست که صحنه را خالی نکنند ونماز جماعات وجمعهها را پرشور بدارندامروز سر همین نماز است ودر دعاها، دعابرای رزمندگان، دعای برای ظهور مهدی (عج) ودعا برای فراموش نکنید به امید پیروزی هرچه سریعتر حق بر باطل.
والسلام علیکم ورحمه الله برکاته.
عبدالله ادریسی
یکشنبه ۱۳۶۲/۹/۱۳
انتهای پیام/