
وصال مادر و فرزند در آغوش شهادت
به گزارش نوید شاهد گیلان، این داغ، نه ساده بود و نه قابل توصیف؛ گویی بخشی از جان مادر در آن تابوت آرمیده بود. مادر با پایی زخمی از نخستین ترور، اما دلی مشتاق، خود را به خانه ابدی فرزند رساند. تنها خواسته او، یک آغوش بود؛ آغوشی که میخواست بار دیگر جانش را در جان پسرش بیابد.
نجواهای آرام و لبریز از عشق و راز میان مادر و پیکر شهید، لحظهای ماندگار رقم زد. در تصاویر مراسم، مادری دیده میشود که غرق در دعاست و سپس همان آغوش سوگگرفته، پر از زمزمههایی است که تنها میان یک مادر و فرزند شهید معنا دارد.
در مسیر تشییع، مادر بر زمین نشسته بود اما دلش در آسمان پر میکشید؛ تصویری که گویی قلب خودش را در آغوش گرفته بود.
به گزارش هما اکبری در روایت میدانی خود، خداوند به حرمت شفاعت بیدریغ شهید حمیدرضا، دعای این مادر را مستجاب کرد و نه فقط مادر، بلکه پدر و خانواده نیز به قافله آسمانی این شهید پیوستند.
داغی که میتوانست جانکاه باشد، به بهاری جاودانه تبدیل شد. لبخند پنهان شهید در قاب وداع، راز این وصال را فاش میکند؛ وصالی که هر مادری را به روزی امیدوار میکند که دیگر جدایی معنایی نخواهد داشت.