نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات از شهید
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (14)
ابراهیم مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمه های شب با بی سیم تماسی گرفتم و گفتم: داش ابرام چه خبرا؟
کد خبر: ۳۹۵۵۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۵

خاطرات شفاهی شهدای گمنام (13)
برای شناسایی به عمق مواضع دشمن رفتیم. با عبور از ارتفاعات به منطقه «دشت گیلان» رسیدیم. منطقه دارای دو جاده نظامی بود که شدیدا حفاظت می شد.
کد خبر: ۳۹۵۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۵

خاطراتی بسیار زیبا از شهید علی اوغان با موضوع حجاب
این حجاب ارزش دارد، چون تو آن را با فکر انتخاب کردی، نه از روی اجبار
کد خبر: ۳۹۵۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۳

وقتی در آمریکا زندگی می کرد، متوجه شد مسلمانان به ویژه ایرانی ها همان گوشتی را مصرف می کنند که بقیه ی آمریکایی ها می خوردند.به فکر ذبح شرعی و اسلامی افتاد.
کد خبر: ۳۹۵۴۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۳

عروج عاشقانه شهید «امید علی و ایرج آموخت» از آن جمله است. پدر و پسری که ماهها در جبهه های جنگ تحمیلی حضور داشتند و کمتر یکدیگر را می دیدند، اما در آخرین فصلی که تصمیم گرفتند با هم و در یک جبهه، به جنگ با دشمنان انقلاب اسلامی بروند، در آغوش هم به شهادت رسیدند.
کد خبر: ۳۹۵۴۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۳

همین که این جمله را گفتم دیدم شهید ایرانمنش، تابوت را روی زمین گذاشته و شروع کردند به گریه کردن.
کد خبر: ۳۹۵۳۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۸

در آستانه سالروز شهادت فرماندهان شهید نیروی هوایی:
«عباس دوران» در 20 مهر 1329 به دنیا آمد. او جهت تکمیل دوره خلبانی در سال 1349 به آمریکا اعزام شد و در سال 1351 به ایران بازگشت. در 22 تیر 1358 با «نرگس خاتون (مهناز) دلیرروی فرد» ازدواج کرد.
کد خبر: ۳۹۵۲۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۷

گفت: اینها گل بودند و رفتند، ما چی هستیم؟ سال بعد دقیقا همان جایی که نشان داده بود به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۳۹۵۲۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۷

لزوم اهمیت به خمس و مشارکت های مالی
ریز حساب و کتابم روتوش یادداشت می کنم تا هر سال سر وقت خمسش رو بدم
کد خبر: ۳۹۵۱۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۶

شهدای مدافع حرم استان گیلان، شهید جمال رضی:
راوی خاطرات همرزم شهید جمال رضی؛ یه روزی جمال اومد پادگان گفت سپاه داره استخدام می کنه اگه اجازه بدین مرخصی بگیرم برم کارهای جذب انجام بدم.
کد خبر: ۳۹۵۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۵

درب اولین منزل ایستاد گره گونی را باز کرد پلاستیکی را کنار در گذاشت چند مرتبه درب را کوبید و سریع رفت.در باز شد. زنی پلاستیک کنار در را برداشت به بیرون سرک کشید و برگشت .
کد خبر: ۳۹۵۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۴

دیار آفتاب - کتاب زندگینامه و خاطرات شهید حبیب حسنی با حضور مسئولان، خانواده های معظم شهدا، کارکنان و دانش آموزان دبیرستان شهید بهشتی دلیجان رونمایی شد.
کد خبر: ۳۹۵۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۴

محمد گفت: « نترس! مي خواهم بوی باروت و فشنگ به مشام فرزندم برسد!» همان شب همه دور هم نشسته بوديم و محمد كه گویی می دانست اين آخرين ديدار است.
کد خبر: ۳۹۴۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۱

خاطران همسر شهید
همسر شهید «حشمت الله ملکی» گفت: در جایی که من احساس کردم همسرم بسیار عصبانی می شود اما او در نهایت صبوری رفتار کرد و من ازاین رفتار شهید برای یک عمر زندگی خودم درس گرفتم .
کد خبر: ۳۹۴۷۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۴

خاطرات شفاهی شهدای گمنام (شماره 6)
قرار شد حاج احمد به عنوان نماینده نظام راهی سوریه شود. برای کمک به نیروهای سوریه و لبنان در نبرد با اسرائیل. قمستی از نیروهای لشگر را نیز برای این کار آماده کرد.
کد خبر: ۳۹۴۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۱

خاطرات شهید محمد اصغریخواه به روایت داستان
کتاب «منتظر یوسف باش» به قلم سیده نسا هاشمیان از سوی نشر شاهد منتشر شده است. این کتاب راوی خاطرات نویسنده و همسر شهیدش در دوران زندگی خودش از تولد تا زندگی با همسرش از قبل و بعد از جنگ است.
کد خبر: ۳۹۴۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۷

خاطرات شفاهی شهدای گمنام (3)
سالهای اول دهه پنجاه را فراموش نمی کنم. مسابقات قهرمان کشتی جوانان بود. ابراهیم در اوج آمادگی به سر می برد. وزن هفتاد و چهارکیلو. در مسابقات قهرمانی تهران همه حریفان را از پیش رو برداشت. بیشتر آنها را با ضربه فنی!
کد خبر: ۳۹۴۳۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۷

برای پرکردن دندان وقت ندارم؛ اگر شهید شدم که به درد ما نمیخوره. اگر زنده موندم بعد از عملیات میرم پرش میکنم.
کد خبر: ۳۹۳۹۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۶

دوستان ديگر روحيات او را مي‌شناختند. همه از خنده به خودشان مي‌پيچيدند.
کد خبر: ۳۹۳۸۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۲

خاطرات فرمانده شهید کاظم فتحی زاده از عملیات های مختلف
کد خبر: ۳۹۳۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۱