زندگینامه و خاطرات شهید محمد ری شهری
نام ونام خانوادگي شهيد : محمد ريشهري
نام پدر: احمد
تاريخ تولد : 1338
محل تولد : روستاي دهقايد
تاريخ شهادت : 60/12/6
محل شهادت : آبادان
نام عمليات : درگيري با دشمن
محل دفن: بهشت رضوان دهقايد
زندگي نامه شهيد:
محمد ريشهري فرزند احمد در سال1338 در روستاي دهقايد چشم به جهان گشود.در سن8 سالگي به مدرسه رفت و پس ار طي دوره ابتدائي در روستاي دهقايد،دوره راهنمايي را در شهر برازجان سپري كرد و سپس در سال 59 در هنرستان صنعتي بوشهر شروع به تحصيل در رشته صنايع فلزي نمود.وي در تابستان به كارگري مي پرداخت. به كتاب هاي مذهبي و سياسي علاقه نشان مي داد.در طول انقلاب از طريق پخش اعلاميه عليه حكومت به مبارزه بر خواست.بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل سپاه،شهيد ريشهري هم ادامه تحصيل داد و هم عضو ذخيره سپاه بود و پس از اخذ ديپلم رسماً به استخدام سپاه درآمد و در تعاوني سپاه جهت سركشي به خانواده هاي شهداء اقدام مي ورزيد.
شهيد ريشهري چون خدمت به انقلاب اسلامي براي او فرقي نداشت در ارتش جمهوري اسلامي به عنوان سرباز وظيفه گردان 208 امداد فارس مشغول به خدمت شد و در تاريخ60/10/9 عازم جبهه حق عليه باطل گرديد و بالاخره در جبهه آبادان در تاريخ60/12/6 با اصابت تركش خمپاره بعثيون شربت شهادت نوشيد.
«خاطره اي از شهيد»
برادر شهيد:
مدرسه تازه شروع شده بود تقريباً دوهفته اي بود كه به كلاس مي رفتيم اوج انقلاب و مبارزات سياسي بود ما در مقطع متوسطه درس مي خوانديم جايي كه بيشترين فعاليت هاي انقلابي از آن جا شروع مي شد.مأمورين نظام شاهنشاهي(ساواك) فعاليت ها را به دقت زير نظر داشتند و گاه گاه به تعقيب ما مي پرداختند.اما تصميم خود را براي مبارزه كامل تا آخرين لحظه گرفته بوديم و از اين تعقيب ها و ترفندها نمي ترسيديم.يكي از جنبه هاي مبارزه ما پخش اعلاميه هاي امام خميني(ره) در روستاهاي دور و نزديك بود كه با حضور فعال و تصميم گيري هاي شهيد به خوبي انجام مي شد. با توجه به نبود ماشين تكثير براي تهيه اعلاميه ها و تكثير و آماده سازي آن ها همه اين كارها با دست و به طور مخفيانه صورت مي گرفت و از آن جا كه تنها خطاط ما شهيد بود بيشتر زحمات را وي متحمل مي شد و با وسواس دقيق به نوشتن اعلاميه ها مي پرداخت.
شرح زندگي شهيد از زبان مادرش:
شهيد در ايام كودكي با دوستان خود بسيار مهربان بود و بعد از اين كه به راهنمايي رفت دوش به دوش ما كار مي كرد.با همكاري پدرش به تحصيل هم ادامه مي داد و هميشه در تلاش بود كه چگونه مي تواند رضايت پدر و مادرش را جلب كند و هم به كارهاي فني در منزل مي پرداخت.بعد از دوره راهنمايي براي ادامه تحصيل به هنرستان فني بوشهر رفت و در آن هنرستان هم درس مي خواند و هم با سپاه پاسداران همكاري داشت.در پخش فيلم با سپاه همكاري مي كرد و بعد از ديپلم صنعتي به خدمت سربازي اعزام شد و چون عشق و علاقه اي به انقلاب داشت از طرف ژاندارمري به منطقه جنگي اعزام و در سال 1360 در آبادن به درجه رفيع شهادت نايل شد.
رفتار و اخلاق شهيد:
شهيد ريشهري سرباز دلاور انقلاب و كسي كه عشق به پير طريقت امام خميني(ره) را تا ژرفاي روحش احساس مي كرد.از آنجا كه طعم تلخ فقر و تهيدستي را چشيده بود،انساني صبور و قانع بود و به مبارزه خود براي پيروزي انقلاب آن هم با قاطعيت تمام ارزش قائل بود.وي با توجه به تحصيل در هنرستان صنعتي در مسائل فني سر رشته اي تمام داشت تا آن جايي كه در اين زمينه اقدام به ابتكارتي از خود نمود،از جمله شاگردان ممتاز مدرسه بود. خواندن قرآن را در مكتب خانه هاي محلي قبل از اين كه به مدرسه برود ياد گرفت و در قرائت قرآن توانا و در آموزش آن نيز فعال بود.
شهيد ريشهري با خضوع و فروتني كه داشت بسيار مورد احترام پدر و مادر بود. خانواده براي او احترام خاصي قائل بودند.عنايت به تعصبي كه بر آرمان و اعتقادات خود داشت و آن مبارزه تا پيروزي نهايي كفر و ضرورت نابودي استكبار بود.منبع : بنیاد شهید و امورایثارگران استان بوشهر