میجنگم چون حسین (ع)
شرح زندگی
شهید شهسوار تندید که در خانه به اسم شهریار صدا زده میشد در تاریخ ۱۳۳۲/۵/۳ در روستای دردان ـ دشتستان به دنیا آمد . در دوران کودکی پدر خود علی را از دست میدهد . پس از مدتی به همراه مادرش به گناوه نقل مکان کرده و مدتی در منزل خواهر خود زندگی میکنند و بعد از مدتی مشغول به کار شده و از قبل آن خانهای اجاره کرده و همراه مادرش در آن زندگی میکنند . به علت فقر و نداری مجبور می شود تحصیل خود را نیمه کاره رها کرده (دوره راهنمایی ) و به سر کار برود .
بعد از خدمت مقدس سربازی به کار ملوانی مشغول می شود بعد از مدتی با خانم کبگانی ازدواج نموده و حاصل ازدواج آنها پنج فرزند به نامهای علیرضا ، حسین ، حسن ، فاطمه و معصومه می باشد.
بعد از تولد فرزند پنجم آماده رفتن به جبهه می شود و پس از حضور در جبهه های نبرد در عملیات والفجر هشت در منطقه فاو در سال۶۴ شرکت نموده و به درجه رفیع شهادت نائل میگردند .
وصیت نامه
بسم رب الشهداء والصدیقین
إِنَّ اللّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْض تَمُوتُ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ سوره لقمان :۳۴
آگاهى از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل مى کند، و آنچه را که در رحم ها (ى مادران) است مى داند، و هیچ کس نمى داند فردا چه به دست مى آورد، و هیچ کس نمى داند در چه سرزمینى مى میرد؟ به درستى که خداوند عالم و آگاه است!
وصیت نامهام با نام کسی آغاز میکنم که زندگیام ، حیاتم ، روزیم ، و مرگم بدست اوست و از اینکه مقلد امام خمینی هستم بسی مفتخرم و از اینکه به ندای هل من ناصرا ًینصرنی که بار دیگر از نوای دل نواز و شوق بر انگیز روح و روانم امام عزیزم ، جان جانم ، قلبم ، نور چشمم امام خمینی بر خواست لبیک گفتم خوشبخت و خوشحالم، و ای آنهایی که دل به دنیا بستهاید و زرق و برق دنیا شما را فریب می دهد بدانید که جای همه انسانها در دل خاک است.
خوب چه بهتر که تا دور نشده است به خود آیید و به وصف کاروان راهیان کربلای حسینی بپیوندید به خدا عقب میمانید . مال دنیا شما را وسوسه نکند و بدانید که من آگاهانه با دیدی وسیع این راه را انتخاب کردهام و هیچ فشاری در میان نبود من میتوانستم در رفاه و آسایش زندگی کنم ولی آیا در آخرت فقط از آسایش و آرامش و لذایذ دنیا سئوال می شود ؟
و همه شما می دانید که چنین چیزی نیست اولین سوالی که میکنند این است که عمرت را چگونه سپری کردید که در پاسخ همه ما شرمنده و سر افکنده هستیم ولی هنوز هم دیر نشده میتوانید عمر سپری شده را جبران کنید . و قلب امام زمان (عج) را از خود شاد نمایید . شما که خود را کر و لال قلمداد می کنید پنبه بی تفاوتی را از گوش خود بیرون آورید . چقدر زشت است که به کشور اسلامی حمله شده باشد و ما لاف مسلمانی بزنیم و عکس العملی از خود نشان ندهیم و من بر خود ننگ دانستم که در خانه بنشینم و فقط تلویزیون و رادیو گوش بگیرم ، که رزمندگان چه می کنند .
تا توان دارم میجنگم و نمیگذارم که زیر دست و پای یک آدم خدا نشناس برویم . میجنگم چون فرزند جنگم ، میجنگم چون علی جنگید میجنگم چون حسینم جنگید میجنگم چون کشورم در حال جنگ است و من که از فرزندان علی ابن ابی طالب رشید تر نیستم شهادت که نزد علی (ع) از شیر پستان مادر شیرین تر است آدم باید از معنی این جمله مولای متقیان بفهمد که بسی اندرزها در آن نهفته است و من معنای این جمله را شنیدم و راهش را پیمودم .
منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر