زندگینامه شهید ابوالفضل طاهری
زندگينامه
شهيد ابوالفضل (عباس ) طاهري
گرمرد رهي ميان خون بايد رفت از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي براه در نه و هيج مترس خود راه بگويد سرنگون چون بايد رفت
شهيد ابوالفضل طاهري سال 1345 در خانوادهاي مذهبي در برازجان ديده به جهان گشود. از سن 4 الي 5 سالگي هنگام نماز در مسجدي كه نزديك منزلشان بود حاضر ميشد و پس از نماز با نمازگزاران مشافحه مي نمود . در سن 6 سالگي به مدرسه رفت و تا كلاس اول نظري دانش آموخت شهيد طاهري آنچه ميگفت عمل ميكرد اگر چه به قيمت جانش تمام ميشد وي در مسجد هميشه با نماز و دعا و كلام خدا موانست عجيبي داشت و مهرائمه اطهار (ع) در پوست و گوشت او عجين شده بود علاقه خواصي به رحانيت داشت و مهر ائمه اطهار از مولايش امام حسين (ع) را همواره مد نظر داشت او قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در بازار و خيابان همراه دوستانش نگهباني ميداد و ميگفتند غرض است كه اموال مسلمين را نگهبان حجت الاسلام حسيني بود شهيد محمد در مدرسه نيز كه پس از مسجد يكي از بزرگترين سنگرهاي انقلاب است با منافقين ومنحرفان مبارزه ميكرد. جنگ تحميلي كه شروع شد .چهار بار به جبهه حق عليه باطل رفت و در مرحله چهارم به همراه برادرانش جان بر كفش پس از جلوگيري نفوذ بعثيون و كشتن عده اي از مزدوران آمريكا عاقبت در مورخه 60/11/21 به فيض شهادت كه آرزوي ديرينه اش بود نائل آمد . شهيد ابوالفضل (عباس ) آرزو داشت كه طلبه شود و علوم اسلامي را فرا گيرد دو بار نيز عازم قم شد ، كه در حوزه عليه ثبت نام نمايد ليكن بعلت كمي سن موفق نگرديد او آرزو داشت كه عمامه بر سر گذارد و در آخر به آرزوي خود رسيد زيرا هنگام نبرد مانند همنامش حضرت اباالفضل العباس (ع) تير دشمن به چشمش اصابت كرد و موقع دفنش بخاطر جلوگيري از خونريزي سرش را باندپيچي كردند كه بمانند عمامه در آمد و در آخر با چنين شكلي به لقاي معبود شتافت .
منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر