به مناسب سالروز شهادت شهید پرویز انگالی:
پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۷
بهش گفتم:بگذار تا مراسم حنابندان را برایت بگیرم، اما او وسایلش را جمع و جور کرده بود تا برود جبهه. می‌گفت: من باید بروم. نمی توانم بمانم. خودم هم تعجب کردم؛ چون او همیشه به حرف‌های من گوش می‌داد...)ادامه این خاطره از «مادر شهید انگالی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد بوشهر بخوانید.

به گزارش نوید شاهد بوشهر؛یکی از خاطرات به یادماندنی برای مادر شهید «پرویز شهید انگالی»از شهدای شهرستان دشتستان، اطاعت پذیری او و اهمیت دادن به حرف پدر و مادر است.

مادر می‌گوید: «بین ما در محله مان مرسوم است که شب قبل از عروسی، داماد را حنا می‌بندند.»

من هم مثل همه مادرها آرزو داشتم خودم پای فرزندم را حنا ببندم، ولی او اجازه نداد.

بهش گفتم: بگذار تا مراسم حنابندان را برایت بگیرم، اما او وسایلش را جمع و جور کرده بود تا برود جبهه.

می‌گفت: من باید بروم. نمی توانم بمانم.

خودم هم تعجب کردم؛ چون او همیشه به حرف‌های من گوش می‌داد.

خلاصه سوار موتور پسر همسایه مان شد و رفت.

همان کسی که او را برده بود، می‌گفت: شهید پرویز در بین راه گریه اش گرفت. می‌گفت باید برگردم و حرف مادرم را گوش کنم، نکند دلش شکسته باشد.

چند ساعت نشد که دیدم پسرم برگشت. به من گفت: مادر هر چی تو بگی انجام میدم. برو حنا خیس کن. همسایه‌ها و قوم و خویش هم خبر کن»

حنابندان شهادت

تصویر آرامگاه شهید در بهشت سجاد شهرستان دشتستان

حنابندان شهادت

منبع:کتاب هزار و یک دلیل سرخ، ص ۱۸۰ و ۱۸۴

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده