شهید «امیر گره‌گشا» در قسمت اول وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «ادامه دهنده راه شهدا و پشتيبانی بی‌چون و چرا از امام و روحانيت داشته باشید.»

توصیه یک شهید: ادامه دهنده راه شهدا باشید

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید امیر گره‌گشا، یادگار «محمدحسين» و «مقدسه» هجدهم بهمن ماه سال ۱۳۳۹ در شهرستان تهران ديده به جهان گشود. او تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. سال ۱۳۶۴ ازدواج كرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. این شهید گرانقدر بيست و يكم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ با سمت معاون گردان عمار و ياسر در فاوعراق بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسید. پیکر وي در بهشت‌زهراي زادگاهش قرار دارد.

فرازی از قسمت اول وصیت‌نامه شهید «امیر گره‌گشا» را در ادامه مرور می‌کنیم:

«بسم الله الرحمن الرحيم»

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا»

«ستايش خداي را که ما را بدين خود هدايت فرمود و اگر او ما را هدايت نمي کرد ما هدايت نمي‌شديم.»

خدايا؛ از زمانی که به خود آمدم سعی داشتم در راه تو قدم بردارم و ميدانم که خطاهای بسياری از من سر زده و بسی عذر از خطا دارم.

خدايا؛ تو خود شاهدی که از گذشته خويش نادم و پشيمانم و از زمانی که پايم به جبهه‌ها کشيده شد، اميد روزی را داشتم که قلم عفو بر جرايم اعمالم بکشی و دوست داشتم که در اين بين امانتی را که به من سپرده بودی و وديعه‌ای بود نزد من به خودت باز گردانم ولی در اين ميان موانعی بر سر راه داشتم و آن همان سيم‌های خاردار ميادين مين و کانال‌های بود که مانع می‌شد، مهمتر از آن همين موانعی که شيطان وجودم و هوای نفسم برايم ايجاد کرده بود ولی بايد از اين ميگذشتم مشکل بود و در توان خود نمی‌ديدم بايد خودت کمک می‌کردی و با اين قصد که خودت دستم را ميگيری حرکت می‌کردم. «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» را شعار حرکت خويش قرار دادم و اين حرکت من بود حالا حرکت تو وعده «ادعونی استجب لکم» را به من دادی و من هم امن يجيب را سر می‌دهم.

خدايا؛ با همه اين توصيفات به بخشش و لطف و کرم تو چشم دوخته‌ام خودت ميدانی در اين دنيای فانی ديگر هيچ چيزی را نمی‌بينم که دلم از آن رضا باشد فقط و فقط تو را ميخواهم و اميد زيادی به اين مقصود خود دارم ميدانم چه موجودی هستم و در مقابل ميدانم تو چه هستی آخر خدايا؛ «لا تُعامِلنا بِعَدلِک» با من از روی عدالت معامله نکن. عاملنا به فضلک از روي فضل و بخشش خودت معامله کن. خدايا؛ ببخش. خدايا؛ ببخش. خدايا؛ ببخش.

اما شما خانواده عزيزم از شما پدر و مادر عزيزم نهايت تشکر را دارم که مرا رهنما بوديد و کمکم کرديد و توصيح من به شما خواهران و برادران ادامه دهنده راه و پشتيبانی بی‌چون و چرا از امام و روحانيت و در خط امام صبر و تحمل در برابر مشکلات داشته باشید. لباسهايم را به جنگ زدگان و کتابهايم را به کتابخانه مسجد تحويل دهيد.

والسلام علي من اتبع الهدي:

ما مرد نبرديم چه برنا چه پير

در مکتب ما مرگ حقير است حقير

فرمان حسين است به رزمنده شير

مردانه بجنگ يا که مردانه بمير.

ادامه دارد...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده