سخنان تآمل برانگیز شهید انقلاب بوشهری در تظاهرات علیه رژیم پهلوی
به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ شهید «عباس سلیمیفرد» اول شهریورماه سال ۱۳۳۶ در خانوادهای مسلمان و متعهد به ارزشهای اسلامی در شهرستان دشتستان از توابع استان بوشهر متولد شد. با صدور فرمان تاریخی بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، مبنی بر ترک سربازخانهها، عباس هم که قلبش برای انقلاب میتپید، محل خدمت خود را ترک کرد و به زادگاهش بازگشت. در آنجا همراه سایر مردم، در تظاهرات و راهپیماییها علیه رژیم طاغوت شرکت کرد و در پخش اعلامیهها و شعار نویسی بر روی دیوارهای شهر به صورت شبانه روزی همت گماشت و سرانجام در روز ۲۳ بهمن ماه ۱۳۵۷ درست یک روز بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب در میان تظاهرکنندگان، در میدان «شهرداری» سابق «شهید چمران» فعلی و در شهرستان دشتستان مورد اصابت گلولهی مزدوران واقع گشت و به شهادت رسید.
سخنرانی شهید «عباس سلیمیفرد»، پیرامون امپریالیسم، کمونیسم و اسلام و روابط بین آنها، در تظاهرات علیه رژیم منحط پهلوی در تاریخ ۷ بهمن ماه ۱۳۵۷ در شهرستان دشتستان توابع استان بوشهر
امپریالیسم یا سرمایه داری که اکنون دولت آمریکا مروجش میباشد به ایران نیز سرایت کرده است. ثروتها را یک جا جمع میکنند و این در حالی است که عدهی زیادی از فقر و بیچیزی جان میدهند. امپریالیسم در ایران نیز که یک کشور اسلامی است، رسوخ کرده است. کسانی، با این همه مال و منال و در رفاه و آسایش زندگی میکنند و کسان دیگر، در زاغههای سوت و کور و سرد به زندگی ادامه میدهند.
روی سخنم با شماست! میخواهم بگویم که اگر امپریالیسم خوب بود، «آمریکا»، با آن همه سرمایه، با آن همه پولی که صرف رفت و آمد آپولو میکند، رقم کلانی که معادل یک سال درآمد سرانه «ایران» است، چرا هنوز گرسنه دارد؟ چرا فقط در سال ۱۹۶۷ میلادی، بیش از ۶۵۷ هزار اتوموبیل به سرقت میرود و بیش از ۱۳۰ هزار نفر به جرم سرقت دستگیر میشوند؟ چرا بیش از میلیونها نفر در این کشور بیکارند؟ برادران! بدانید که مکتب امپریالیسم راهی برای ورود به اسلام ندارد مگر آنکه شخص خائنی، همچون شاه ملعون در کشورهای اسلامی بر تخت نشیند و سلطنت کند و قانون اسلام را زیر پا گذارد و مردم را از راه اصلی که رسیدن به حق و حقیقت است باز دارد.
امپریالیسم فقط به درد آمریکا میخورد تا «اناسیس» نامی پیدا شود و صاحب بزرگترین کشتیهای نفتکش جهان شود. در مقابل مکتب امپریالیسم، مکتب کمونیسم قرار دارد و فلسفه «کارل مارکس»، با این مضمون که تمام افراد روی کره خاکی، با هم برابرند. اگر برابرند پس چرا ما با قرار دادن مادیات، بین آنها فرق میگذاریم؟
آیا آنان که در رفاه زندگی میکنند انسانند و آنان که در فقر زندگی میکنند انسان نیستند؟ ما با این کار، مادیات را در مقابل آنان قرار دادیم و معنویات را از آنان گرفتهایم. راه و چاره چیست؟ راه و چاره این است که با مساوی کردن همه افراد، این ظلم را که موجب تحقیر نیز میشود برطرف کنیم. حال سؤال من این است که آیا در این مکتب، یکنواختی خسته کننده نیست؟ آیا این، خود ظلمی نیست افزون بر ظلمی دیگر؟ «مارکس» و «لنین» و «استالین» مروجش میشوند و اکنون بیش از ۵۰ کشور حزبی به نام «حزب کمونیست» دارند.
حال، به اسلام و قانونش میرسیم که در برابر این دومکتب، سرافرازتر قد علم میکند و گویای حق است و حقیقت! قانون اسلام با یکنواختی و سرمایهداری میجنگد، و به کمونیسم روی خوش نشان نمیدهد چرا که بر حق نمیگوید. آیا افرادی که زیاد زحمت میکشند با افرادی که کمتر زحمت میکشند برابر هستند؟ آیا این قانون، حق است؟ آیا این قانون برطرف کننده ظلم است؟ اسلام با امپریالیسم هم کنار نمیآید و خمس و زکات را در برابرش قرار میدهد و اعلام میدارد که آن کسی که زحمت بیشتری کشیده است باید مزد بیشتری دریافت کند و آن که کمتر زحمت میکشد، مزد کمتری! و، چون با این کار هم ممکن است امپریالیسم رشد کند.
بنابراین از درآمدها مقداری را به عنوان خمس و زکات، برای توسعه فرهنگ و به طور کلی کارهای خیر، به مصرف میرساند و این جاست که حق کسی پا یمال نمیشود و فقیری یافت نمیشود، امّا اگر اکنون میبینید که در ایران، که مسلمانان در اکثریت هستند، بیش از نیمی از مردم گرسنهاند و در گوشه و کنار هر خیابان چند نفر را میبیند که دست بیچیزی به سوی این و آن کس و ناکس دراز میکنند. علمی که در دین اسلام منع شده است. هیچ کدام به خاطر ضعف و ناتوانی اسلام نیست، بلکه به خاطر دست نشاندهی کشور آمریکا است.
این شاه خائن، قوانین اسلام را نادیده میگیرد و هر کاری میکند. این شاه ملعون، امپریالیسم را توسعه میدهد. پس نابود باد شاه خائن! و درود تمام ملت ایران، بر رهبر بت شکن، نایب الامام، امام خمینی (ره) ارج مینهیم انقلاب مردم ایران را و نه انقلاب به اصطلاح شاه و مردم را، که حقیقت انقلاب شاه مردم بود.
انقلابی در جهت پیشرفت، در جهت رفتن به سوی تمدن بزرگ. البته نه آن تمدن بزرگی که در کتاب «بیمحتوی و پوچ (به سوی تمدن بزرگ) نوشته شده «حیف» از قلم «محمد رضا» آورده شده، این انقلاب را باید ادامه داد تا آن جا که به هدفش نایل آید. ای آزادی خواهان! نباید گذاشت، این انقلاب در مقابل ظلم و ستم به سستی گراید. زیرا این بیگانگان هستند که سود میبرند و دست نشانده آنها دوباره با زور و فشار، کاخ ظلم و ستم و فساد را بر مردم آزادی خواه ایران میگستراند. آگاه باشید که هدف شاه ملعون، هدف بیگانگان است. درود تمامی ملت آزاد منش ایران بر رهبر عالیقدر، نایب الامام، امام خمینی و برروان پاک شهیدان راه حق و نفرین بر شاه و رژیم دیکتاتوریش و صلوات بر محمد وآل محمد!
انتهای پیام/