معرفی کتاب کودکان؛
يکشنبه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۰۴
کتاب «اتل متل یه دختر که اسمش اعظمه» زندگی واقعی اعظم دختر شهید «محمد نجفی» است که ویژه کودکان به قلم نویسنده حوزه ایثار و شهادت محمد کاظم اتابک به چاپ رسید.

به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ کتاب «اتل متل یه دختر که اسمش اعظمه» زندگی واقعی اعظم دختر شهید «محمد نجفی» است که در قالب اتل متل ویژه کودکان نگاشته شده است.

شهید «محمد نجفی» ازشهدای دفاع مقدس بوشهر در سال ۱۳۳۰ متولد شد. وی یکم مرداد ۱۳۶۲ در عملیات والفجر۲ و در مناطق عملیاتی حاج عمران پیرانشهر به شهادت رسید.

کتاب«اتل متل یه دختر که اسمش اعظم» ویژه کودکان منتشر شد

این کتاب یکی از کتاب‌هایی است که در قالب شعر ادبیات پایداری برای فرزندان شهدا به قلم نویسنده حوزه ایثار و شهادت «محمد کاظم اتابک» سروده شده است.

محمد کاظم اتابک نویسنده این کتاب، شعر و ادبیات کودک و نوجوان را یکی از مهمترین شاخه‌های ادبیات فارسی و از شاخه‌های تاثیرگذار دانست و عنوان کرد: یکی از تاثیرات جنگ تحمیلی عراق و ایران، تولد ۸ سال دفاع مقدس است که می‌توان به موضوعاتی از قبیل دلاوری، جانبازی، شهید و شهادت، روحیه مقاومت، اعتقاد و پیروزی که از مفاهیم مهم شعر کودکان و نوجوان است، پرداخت.

وی در ادامه گفت: از این‌رو پرداختن به دفاع مقدس در این حوزه به عنوان گنجینه‌ای سرشار از ایثار، ازخودگذشتگی و جانفشانی‌های رزمندگان یک ضرورت غیرقابل انکار است. بنده که افتخار این را دارم سالها در حوزه دفاع مقدس قلم می‌زنم و قریب به ۴۰ عنوان کتاب در این زمینه به رشته تحریر درآورده‌ام بر آن شدم تا به خلق کتاب «اتل متل یه دختر که اسمش اعظمه» بپردازم.

اتابک در خصوص چگونگی و حکایت خلق این اثر اضافه کرد: داستان بر این قرار است که روزی اعظم دلش برای پدر شهیدش تنگ شده و برایش بی قراری می کند، مادر اعظم نیز برای خرید به شهر برازجان رفته است. اعظم در کنار دیوار منزل شان در کوچه ساعت ها منتظر می نشیند تا مادرش از بازار برگردد. مادرش وقتی برمی‌گردد و می‌بیند که اعظم در آفتاب داغ در کوچه نشسته است، او را در آغوش می‌گیرد، اعظم بهانه پدرش را می گیرد، مادرش به او می گوید که حالا هوا گرم است و آفتاب تند است، عصر با هم می ریم در کنار پدرت.

کتاب«اتل متل یه دختر که اسمش اعظم» ویژه کودکان منتشر شد

ظهرآن روز بعد از خوردن ناهار در حال استراحت بودند که اعظم بی تاب بابایش می شود، وقتی می بیند مادرش خواب است با پای برهنه به سوی گلزار شهدا می دود در راه اتفاقی برایش می‌افتد. به مزار پدرش که می رسد قبر او را در آغوش می‌گیرد، آنقدر گریه می کند که خوابش می‌برد.

مادرش وقتی از خواب بیدار می شود دخترش را نمی بیند.هر طرفی می گردد ولی پیداش نمی کند. حدس می‌زند که به گلزار شهدا رفته است.

کتاب«اتل متل یه دختر که اسمش اعظم» ویژه کودکان منتشر شد

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده