نسلی که تو را ندید اما آوازهات را شنید
به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ سیده زهرا موسوی نوه ی آزاده و جانباز«حاج محمد جواد حمید فرد» دلنوشتهای را خطاب به حضرت امام خمینی (ره) نوشته است که به مناسبت رحلت جانسوز آن امام راحل برای علاقمندان منتشر میگردد.
«حاج محمد جواد حمید فرد» آزاده و جانباز دوران انقلاب و رزمنده دفاع مقدس، متولد ۱۳۲۶ در شهرستان کازرون بود.
مبارزات این مجاهد از سال ۱۳۴۲ همزمان با شروع قیام مردم قم آغاز گردید و به صورت مخفیانه با گروههای مبارز مسلمان همکاری مینمود.
در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ بعد از نماز آیت الله اراکی در مدرسه فضیه قم شروع به تظاهرات و گفتن شعار کردند که در ۱۷ خرداد ماه همان سال توسط کمیته ضدخرابکاری بازداشت و بعد از بازجویی توسط ساواک به زندان اوین منتقل میشوند.
وی در کنار بزرگان و رجال سیاسی در زندان اوین به سر میبردند و شکنجههای زیادی را متحمل شدند و تا دو ماه قبل از بهمن ماه ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و تا پیروزی انقلاب فعالیت او ادامه داشت.
وی در سن ۷۰ سالگی در تاریخ ۳ فروردین ۱۳۹۷ قلب مبارزش در این دنیا بر اثر جراحات از طپش ایستاد و به یاران شهیدش پیوست.
ای آفتاب ما، چگونه میتوان تصویری از وجودت را خلق نمود که قلم در مقابل شکوهت عاجز است وشرمسار. چگونه میتوان از خورشید فروزانی سخن گفت که گرمابخش دلهای مُرده و یخ زده زمینیان بود. او که با کلام ملکوتیاش «عالم محضر خداست» حضور حضرت حق را در عرصه گاه هستی به همگان نمایانْد تا زشتیها و پلیدیها از ارض الله پاک شود، او که پرچم ناب محمدی را در عرصه گیتی برافراشت و ندایِ عدالت نبوی را در مقابل طاغوتیان زمان به گوش جهانیان رساند. ای مهر هستی آفرین!با تو؛از آن هنگام که گوهران نایاب سخنت، چراغ هدایتی بود در ظلمات و گمراهی، و وحشت و اضطرابِ زمانه سخنها دارم. از آن هنگام که دستهایت نوازش دهنده ی یتیمان در میان سرگردانی و تنهایی بود. حضورت تسلّادهنده ی قلوب شکسته ی پیران و امیدی بود بر دلهای پریشان جوانان، ای هادی طریق عرفان ای که سینه چاکت رزمندگان و بسبجیانت بودند از آن هنگام که در بستر بیماری، چگونه با معبود خویش نجوا کرده و دیدن چهره جمال دوست را انتظار میکشیدی نجواها دارم.
در آن هنگامی که فرشتگان و شقایقهای سرخی که چراغ سعادت را به دستشان داده بودی؛ به زمین آمده و برای به آسمان رفتنت دست افشانی مینمودند، زمینیان چشمهای شان به آسمان دوخته و دستهای شان به بارگاه الهی گره خورده بود. صدای” امن یجیبشان” هستی را فرا گرفته بود تا خورشید قلبهای شان غروب نکند.
و ای روح خدا چگونه در باورمان میگنجید که دیگر نوای کبریائیت به گوش نمیرسد و جهانی را سکوت فرا گرفته است!چگونه در باورمان میگنجید که در سجاده سبز عرفانیت، عطر روح خدا را نمیتوان حس کرد!
ای زنده ی همیشه تاریخ! هنوز غم فراقت در قلوب عاشقانت سکنی گزیده و سیلاب اشک از دیدگان جاریست. هنوز بسیجیانت نوای عزایت را سر می دهند و سوگوارت هستند.
ای کاش با ما بودی تا اشک حسرت بر گونه هامان جاری نمیگشت و ما هنوز عزادار عروجت هستیم ای بزرگمرد تاریخ ساز که کلامت لرزه بر اندام مستکبران جهان می انداخت سی و چهارمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی تسلیت باد.
دلنوشته از: سیده زهرا موسوی