زندگینامه شهید «عبدالامیر احمدزاده»
شنبه, ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۲۲
شهید «عبدالامیر احمدزاده» قبل از شهادتش در بین دوستانش می گفت: شهید عزادار نمی‌خواهد، بلکه پیرو می‌خواهد»؛ مبادا پس از من شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنید، بلکه راهم را که راه امام حسین (ع) است ادامه دهید و با ایمان و توکل، هرچه بیشتر خود را برای هرگونه فداکاری آماده کنید.

به گزارش نوید شاهد بوشهر، «عبدالامیر احمدزاده» ۲۴ تیرماه سال ۱۳۴۰ در بندر ریگ از توابع شهرستان گناوه در استان بوشهر به دنیا آمد.

شهید عزاداری نمی‌خواهد،بلکه پیرو می‌خواهد

 

وی پس از گذراندن دوره ابتدایی، جهت ادامه تحصیل به شهر‌های شیراز و اهواز رفت و در طول مدت تحصیل در شهر اهواز همزمان با اوج‌گیری مبارزات مردم ایران علیه نظام شاهنشاهی، به سیل خروشان ملت پیوست و در جلسات مذهبی شرکت فعال داشت و از جلسات سخنرانی روحانیونی همچون آیت‌الله «بهشتی» و حجت‌الاسلام «محسن قرائتی» و دیگر علما بهره گرفت.

«عبدالامیر» بسیار ساده‌زیست بود و همواره به محرومان و فقرا می‌اندیشید تا حدی که در شب‌های ماه مبارک رمضان، افطاری خود را بین نیازمندان تقسیم می‌کرد.
در تحصیل علم و دانش فردی موفق بود و به ورزش علاقه خاصی داشت و یکی از بهترین و درخشان‌ترین چهره‌های سرشناس ورزش منطقه خود به ویژه در رشته فوتبال بود که حتی شایستگی بازی کردن در تیم‌های کشوری را نیز داشت.
«عبدالامیر» در تظاهرات‌های خیابانی و پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) فعالیت چشم‌گیری داشت و در دوران قبل از انقلاب نیز شیفته حضور در مجالس روضه‌خوانی و عزاداری اهل بیت (ع) بود و همیشه دوستان خود را به سوگواری حضرت سیدالشهداء (ع) می‌برد.
در سال ۱۳۵۹ موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آن به بندر ریگ بازگشت و به فعالیت‌های سیاسی مذهبی خویش در واحد بسیج سپاه ادامه داد و در زمانی که وارد بسیج شد، شب‌ها علاوه بر این‌که نسبت به‌ حضور به‌موقع در پست نگهبانی خود حساس بود، به جای دیگران نیز این کار را انجام می‌داد.
تقوا، اخلاص، ایثار و عشق به خدا، از خصوصیات بارز وی بود و این خصوصیات به‌خوبی در رفتار و منش «عبدالامیر» مشهود بود.
وی علاقه خاصی به خواندن نماز اول وقت و مسجد داشت و دائم از خدا و اهمیت نماز و ذکر ائمه اطهار (ع) سخن می‌گفت و در پاکیزه نمودن مسجد همیشه پیش‌قدم و پیشتاز بود و تأکید فراوانی نیز بر حفظ و رعایت حجاب داشت.
«عبدالامیر» بسیار صبور بود و به مادرش سفارش می‌کرد که اگر خبر شهادتم را برایت آوردند، همان لحظه خدا را شکر کن و هیچ‌گاه ناراحتی و گریه نکن زیرا منافقان و دشمنان انقلاب خوشحال می‌شوند.

وی همواره می‌گفت: شهید عزاداری نمی‌خواهد،بلکه پیرو می‌خواهد مبادا پس از من شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنید، بلکه راهم را که راه امام حسین (ع) است را ادامه دهید و با ایمان و توکل، هرچه بیشتر خود را برای هرگونه فداکاری آماده کنید.
عقیده‌اش این بود که رفتن به جبهه را تنها برای یاری کردن احکام اسلام انتخاب کرده است و اگر شهید شد، خونش را فدای راه مریدان امام روح‌الله هدیه کرده است.
وی مدام شعار «تا خون در رگ ماست،خمینی رهبر ماست» را با خود زمزمه می‌کرد و عشق و علاقه شدید به اسلام و زیارت امام خمینی(ره) داشت که در یک سفر به تهران به آرزویش رسید.
وی علاقه خاصی به خواندن کتاب‌های مذهبی و آثار شهیدان«مطهری» و «بهشتی» داشت و رفقای خود را برای خواندن این کتاب‌ها، با دعوت به منزل ترغیب و تشویق می‌کرد.
همزمان با آغاز جنگ تحمیلی شور و شعف خاصی برای حضور در جبهه در وی نمایان شد و با وجود تمام ممانعت‌ها،به جبهه اعزام شد. سرانجام «عبدالامیر احمدزاده» در روز ۱۷ شهریور۱۳۶۱درجبهه «کوشک» بر اثر اصابت ترکش خمپاره، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده