شهادت در فرهنگ ما یک اصالت است
به گزارش نوید شاهد بوشهر، شهید مفقود الجسد «غلامرضا سلیمی فرد» یکم اردیبهشت ۱۳۴۳ در بوشهر متولد شد. وی در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی سید کان عراق به درجه رفیع شهادت رسید و پیکر مطهرش بر اثر هجم زیاد آتش در همان منطقه بر جای ماند.
متن کامل وصیت نامه شهید مفقودالجسد «غلامرضا سلیمی فرد»
بسم الله الرحمن الرحیم
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
و هرگز مپندارید آنهایی که در راه خدا کشته میشوند مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدای خود روزی وارد میشوند.
فخر و عنایت بر جوانانی باد که در راهی قدم برداشتهاند و پاسداری از مکتبی که شکستناپذیر و سر تا پیروزی است. امام خمینی (ره)
بنام خدا و بنام مولا، بنام معبود، بنام او که عشق را آفرید و بنام او که انسان را آفرید تا مطیع او باشد و بنام او که یادش و ذکرش قلوب را مطمئن میکند الا بذکر الله تطمئن القلوب و به نام او که آتش عشقش تمامی دنیا و مظاهرش را بسوزاند و بنام او که مونس دل مومنان و پناه بی پناهان آرام بخش دل رازداران، امال و هدف عارفین و معشوق و مقصود شهیدان است.
سلام و درود بر پیامبر عظیم الشان، امین خدا محمد «ص» سلام بر او که پیام خدا را آئین و رسم زندگی در راه «الله» را بما فهماند. سلام بر برای نجات محرومان و غرق شدگان در فساد دنیوی به مارساند و ائمه معصومین صلوات الله و سلام علیهم اجمعین که روش زیستن برای خدا و طریق سبیل الله و را به ما آموختند و بنام و بیاد او که منجی انسانها و مرهم دل سوختگان و امید مستضعفان حضرت مهدی موعود (عج) و درود بر امام مستضعفان و او که به کالبد فرسوده ما باد مسیح هایش روح و زندگی بخشید و حیاتی دوباره بخشید.
درود و سلام خدا و خلق خدا بر شهیدان راه اسلام و درود خدا بر آنان که به من یاد دادند چگونه در راه خدا گام بردارم. خداوندا مرا جزو دوستدارانت قرار بده، خداوندا مرا جزو اولیاءخودت قراربده.
اکنون که وصیت خود را با نام خدای شاهد و شهدا شروع کرده ام، قلم و گفتارم ناتوانتر از آن است که من گناهکار درباره شهید که این همه اجر و عظمت دارد سخن بیان آورم. کلمه «شهید» بزرگترین بار معنی را برای آنچه اکنون میخواهم و میخواستم بگویم و بنویسم در بردارد.
شهادت عبارت است از قربانی شدن قهرمانانی که در جنگها بدست دشمن کشته شده اند شهادت مرگی نیست که دشمن ما بر مجاهد تحمل کند بلکه مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب میکند.
شهادت در فرهنگ ما و در مکتب ما یک درجه است، خود هدف است، اصالت است، خود یک تکامل است، یک مسئولیت بزرگ است.
خداوندا، پروردگارا من بنده گنهکار آه چه میبینم؟ چه مییابم؟ احساس کسی را دارم که ناگهان در برابر آینه بایستد و تصویری را که در آن میبیند هیچ نشناسد. میگویند تن که میمیرد روح این جهان و همه پیوندهای این جهانی را میگسلد و بسوی عالم غیب پرواز میکند آنها که شجاعت آن را داشتند که وقتی نمیتوانستند زنده بماند مرگ را انتخاب کردند و رفتند ولی ما بیشرمان ماندیم امروز شهیدان پیام خویش را با خون نوشتند. اما بعداگر بنده لیاقت شهید شدن را داشتم و شهید شدم برایم حجله بگیرید و خرجهای دیگر نکنید، چون حضرت علی اکبر و قاسم که شهید شدند یزیدیان نگذاشتند که حتی مردم برایشان گریه کنند.
توای مادر
آیا لطف خدا دادی
وای هم شأن پاکیها
مکش آه، مزن بر سر
ز سر بردار آن تور سیاه داغداری را
به تن کن جامه اطلس
اتاقم را با مشک
و غمهای دلت را، زیر خاک گور من بگذار
من آنجا راحتم
هر چند دائم همدمم سنگ است
«ولیکن خوب میدانم»
همیشه سنگ یک رنگ است
و هم اکنون سخنی دارم با ملت قهرمان و شهید پرور ایران اسلامی:ای مردم قهرمان امام را تنها نگذارید و در او بیشتر دقیق شوید و سعی کنید تا او، را بیشتر دریابید. تنها برای مصائب امام حسین (ع) و ائمه معصومین گریه کنید، کاری نکنید که دشمنان اسلام و انقلاب از این شهادتها شاد شوند، امام عزیز این قلب تپنده اسلام و فقیه عالی قدر آیت الله منتظری را فراموش نکنید در دعاها شرکت کنید.ای جوانان نکند در بستر ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد.ای جوانان مبادا غفلت بمیرد که علی (ع) در محراب شهید شد.ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمیتواند جواب حضرت زینب (س) را بدهید و پیش روی او شرمسار خواهید بود. هر انسانی باید از این دنیا خاکی برود و حال که این بدنهای ما برای مردن آفریده شده است پس چه بهتر که این مرگ شهادت در راه خدا باشد واقعاً چقدر لیاقت میخواهد که انسان شهید شود.
ما خلق شده ایم تا آزمایش شویم و اساساً این جهان آزمایشی بیش نیست. شکر خدا را که مهلتم داد تا اسلام واقعی را بشناسم و در خاموشی و جهل از دنیا نروم و قلبم روشن و خوشحال هستم که اسلام پیروز میشود، انشاء اللهای امت مسلمان این را بدانید ما اسلحهای داریم بس بزرگ که هیچ یک از کشورهای شرق و غرب موفق به ساختن آن نیستند و نخواهند بود و آن ایمان شما و توکل شما بر خداست؛ و این را هم بدانید که این جبههها نیست که به ما نیاز دارد بلکه این ما هستیم که نیاز به جبههها داریم، چون جبهه ها، دانشگاه انسان ساز است.
پدرم:شما در حال حاضر در مراحل آزمایش ایزد دانا قرار گرفته اید، شما امتحانی را میدهید که ابراهیم و یعقوب و امام حسین (ع) چنین امتحانی را داده اند و من میدانستم که شما افتخار میکردی از چنین فرزندی.
مادرم:عاشقم و پیوسته دنبال معشوق خود یعنی خداوند و (حجتش بر زمین) حضرت مهدی (عج) روانه هستم تا پیدایش کنم. وای مادر که زحمتها برایم متحمل شدی و حقها در گردنم داری امیدوارم که مرا ببخشید و شیر پاکت با خون علی اصغر مخلوط بودحلالم کنی و از فراق حقیر ناراحت نباشی.
برادرانم:در خانه خوابیدن برایم تنگ بود و لازم دانستم که برادران رزمندهام بروم تا با گلولههای اسلحه تک تک آیههای قرآن را در رکاب آنها تفسیر کنم.
خواهرانم:از شما جز حفاظت عفت سفارش بزرگتر ندارم و این چه سفارش بزرگ و عظیمی است و بدانید که چادر سیاه شما کوبندهتر از خون سرخ من است.
خطاب به انجمنهای اسلامی و جوانان حزب الهی:برای پیاده کردن فرهنگ اسلامی کوشا باشید و سعی کنید خواهران را با فرهنگ حضرت زینب (س) و نوجوانان را با روش علی اکبر (ع) و مردان را با روش علی (ع) که مثل کارگر کار میکرد و زنان را به عفت فاطمه (س) معرفی کنید. امیدوارم که از زندگی مومنان و صدیقین عبرت گرفته باشیم و راهرو راه آنها باشیم.
والسلام پایان وصیت نامه حقیر غلامرضا سلیمی فر
انتهای پیام/