زندگی‌نامه شهید «غلامرضا سلیمی‌فرد»
يکشنبه, ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۱۹
شهید مفقودالجسد «غلامرضا سلیمی‌فرد» استعدادش در مسايل تربيتی و درسي، او را بين آموزگاران و دانش آموزان، سرآمد نشان می‌داد؛ به همين دليل او را يكی از افتخارات مدرسه می‌دانستند و به سبب همین شايستگی وی در دوران جنگ از طرف فرمانده ی خود، ارشد گروهان شد.

به گزارش نوید شاهد بوشهر، شهید مفقودالجسد «غلامرضا سلیمی‌فرد» یکم اردیبهشت ۱۳۴۳ در سحرگاه روز بیست و یکم رمضان همزمان با شهادت حضرت علی (ع) در خانواده‌ای با ایمان و مذهبی به دنیا آمد.

افتخارات یک شهید مفقودالجسد از دوران مدرسه تا جبهه های جنگ

از همان اوایل کودکی، از هوش و استعداد خارق العاده‌ای برخوردار بود. حب خاندان نبوت با قلب و روحش درآمیخته و از او انسانی با هوش، کنجکاو و مذهبی ساخته بود.

قرآن را در همان کودکی فراگرفت و تحصیلات ابتدایی را در دبستان «طالقانی» آغاز کرد. استعداد و نبوغ او در مسایل تربیتی و درسی، او را بین آموزگاران و دانش آموزان سرآمد نشان می‌داد؛ به همین دلیل، او را یکی از افتخارات مدرسه می‌دانستند. پس از پایان تحصیلات دبستانی وارد دوره تحصیلی راهنمایی شد و با تلاش ادامه داد.

با اوج گیری انقلاب شکوهمند اسلامی، تنفر خود را از رژیم اعلام کرد. دوره‌ی دبیرستان را در شهر برازجان ادامه داد و عضو فعال انجمن اسلامی آن شهر محسوب می‌شد.

با شروع جنگ تحمیلی، با شوق فراوان بار‌ها متقاضی عضویت در سپاه شد، ولی به دلیل آن که شخصیت والای او را نمی‌شناختند و متأسفانه، حضور عواملی در سپاه، بدون تحقیق او را رد کردند. کسی که نمازش شبش ترک نمی‌شد و با مطالعات مذهبی با اسلام آشنایی کامل داشت تا آنجا که می‌توانست در بین دوستان و آشنایان به تبلیغ دین می‌پرداخت و همیشه سعی می‌کرد نماز خود را به جماعت برگزار کند.

وی بار‌ها در جبهه‌های کردستان و سرپل ذهاب و در عملیات‌های محرم و خیبر شرکت فعال داشت. در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۶۴ عازم پادگان آموزشی کرمان شد و به سبب شایستگی و برجستگی که داشت، از طرف فرمانده‌ی خود، ارشد گروهان شد و با اتمام سه ماه دوره‌ی آموزشی به تهران منتقل شد.

در آن جا نیز تلاش و کوشش را از یاد نبرد و اوقات خود را صرف یادگیری مهارت‌های فنی و ورزش کرد، در آموزشگاه فارابی تهران ثبت نام کرد و موفق به کارت مهارت فنی رادیو و تلویزیون ش و به ورزش تکواندو روی آورد و به دلیل قد بلندی که داشت سر آمد دیگران شد.

شهید سلیمی فرد پس از یک ماه، عازم منطقه‌ی حاج عمران شد و در گروهان دوم از گردان ۱۹۲ لشکر ۲۳ نیرو‌های مخصوص با رسته‌های نظامی خدمت کرد.

چند روز قبل از اینکه عملیات «قادر» آغاز شود، وصیت نامه‌ی خود را می‌نویسد و آن را در پاکت بزرگی می‌گذارد و برای خانواده پست می‌کند.

با شروع عملیات قادر در نیمه شب، همراه با دیگر همرزمان به نبرد با دشمن بعثی پرداخت در آن عملیات آتش دشمن بسیار سنگین بود.

صبح روز ۱۸ شهریور ۱۳۶۴ بنا به روایت همرزمش «جمشیداحمدی»، شهید «غلامرضا سلیمی فرد» به درجه رفیع شهادت نائل آمد و بر اثر هجم زیاد آتش، پیکر پاکش در محل «سید کان عراق» بر جای ماند.

شهید «غلامرضا سلیمی فرد» قبل از شروع عملیات در عالم خواب دیده بود که در عملیاتی سنگین در حال نبرد با عراقی هاست و آتش و گلوله مثل باران می‌بارد ولی به کسی اصابت نمی‌کند فقط یکی از گلوله‌های آر پی جی به پای او برخورد می‌کند و پایش قطع می‌کند و نمی‌توانند او را برگردانند.

چند سال پس از شهادت ایشان، مادر گرامی‌اش خانم «جیران پناهی» که به حق در پرورش چنین فرزند پاکی تأثیرات بسیاری داشته، دار فانی را وداع می‌گوید. پدرخانواده، شبی پسر را در خواب می‌بیند که در جای بسیار سرسبز و وسیعی در حال تلاوت قرآن است. پدر را که می‌بیند به او سلام می‌کند و می‌گوید: «پدر! خیلی تلاش کردم تا مادرم را نزد خودم بیاورم!»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده