
ناگفته هایی از خبرنگار شهید «فرشته باقری»/ دختری که نخواست از نام پدرش استفاده کند
به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ روز خبرنگار، فرصتی برای تجلیل از مجاهدان عرصه خبر است؛ آنانکه در میدان اطلاعرسانی، با جان و دل کار میکنند. در میان آنها، شهید فرشته باقری چهرهای متفاوت و مثالزدنی است. او نه فقط یک خبرنگار، بلکه انسانی مؤمن، فروتن و آرمانخواه بود. در این گفتوگو، فرشته حاجیزاده، دبیر خبرگزاری دفاع مقدس، که سالها با او همکاری داشت، از خاطرات و منش کاری این شهیده گرانقدر میگوید.
خانم حاجیزاده، شما سالها با شهید فرشته باقری همکاری داشتید. از نخستین خاطراتتان با او بگویید.
یادم هست یکبار همراه فرشته برای پوشش برنامهای به معراج شهدا رفتیم. همانجا با حالتی جدی به من گفت: «من آرزوی شهادت دارم.»
راستش را بخواهید خیلی این حرفش را جدی نگرفتم. گفتم حالا تا آقایان شهید شوند، بعد نوبت ما خانمها میرسد! ولی حالا که به آن روز فکر میکنم، میبینم فرشته از صمیم قلبش این آرزو را داشت.
گویا در مواجهه با اخبار مقاومت هم واکنش خاصی داشت.
بله. آن روزی که خبر شهادت سید حسن نصرالله از تلویزیون پخش میشد، فرشته به شدت منقلب شده بود. مدام میگفت: «بچهها صبر کنید، شاید هنوز تأیید نشده باشد…» اصلاً نمیخواست این خبر را باور کند. میگفت: «ما وظیفه جهادی داریم. باید برای جهاد برویم لبنان و فلسطین.» و باز هم من و دوستان میگفتیم که فعلاً این کارها برعهده مردهاست. اما فرشته واقعاً دغدغه داشت.
از نحوه برخوردش با مسئولان و مصاحبهها هم خاطرهای دارید؟
بله، یادم هست یک بار قرار بود با یک شخصیت رده بالای سیاسی مصاحبه کند، اما موفق نشد. از او خواستم تماس بگیرد و بگوید دختر «سرلشکر باقری» است. شاید کمک کند؛ ولی خیلی محکم گفت: «هرگز چنین کاری نمیکنم. حتی اگر دو روز پشت در منتظر بمانم، از نام پدرم استفاده نمیکنم.» این جمله هنوز در گوشم مانده. او اهل ریا یا استفاده از نام پدرش نبود.
به نظر میرسد او خبرنگاری متواضع و بیادعا بوده است.
دقیقاً. همینطور بود. ما ۶ سال با هم کار کردیم و حتی یک بار هم ندیدم پشت سر کسی حرف بزند. حتی اگر از کسی ناراحت میشد. در مواقعی که حتی نیم ساعت برای برنامهای به بیرون میرفت، مرخصی میگرفت، برای اینکه کسی نگوید بین او و دیگران فرقی هست.
در کار تحریریه چه خصوصیتی داشت؟
اگر بخواهم فرشته را در یک جمله توصیف کنم، میگویم از کار خبرنگاری هیچوقت چیزی کم نمیگذاشت. هر وقت و هر جا که آفیش میشد، بی چون و چرا میرفت و گزارش تهیه میکرد.
شاید اگر کس دیگری بود، میگفت من نمیروم. اما فرشته همیشه در صحنه بود.
خاطرهای از منش شخصی و اخلاقی اش به یاد دارید؟
بله. یکبار با هم برای دیدار مقام معظم رهبری دعوت شده بودیم. کمی دیر رسیدیم و جایی در بخش جلو باقی نمانده بود. خانواده فرشته هم آمده بودند و یک جای خالی در ردیف جلو داشتند.
فرشته به راحتی میتوانست همانجا بنشیند، اما گفت: «من با شما آمدهام، دلم میخواهد کنار شما و مردم بنشینم.»
اگر خودم بودم، شاید میرفتم جلو مینشستم. اما او اینطور نبود؛ همیشه ساده، مردمی و متواضع.
و در پایان اگر بخواهید یک جمله درباره شهید فرشته باقری بگویید…
ما فرشته را از دست دادیم و جای خالیاش همیشه حس میشود. اما خوشحالم که او به آرزویش رسید؛ «شهادت».
فرشته یک خبرنگار واقعی با تعهد، با نجابت، و با روحیه جهادی بود. روز خبرنگار امسال، بیحضور او برایمان غریبتر از همیشه است، اما یاد و راهش همیشه در دل ما زنده خواهد ماند.
انتهای پیام/آ