زیارت عاشورا تا شهادت؛ روایت همرزم شهید «آلویی» از آخرین لحظات
به گزارش نوید شاهد اصفهان، ابوالفضل، همرزم دیرین شهید مدافع وطن «عباس آلویی کاشانی»، با چشمانی خیس اما صدایی استوار، لحظات شهادت دوستش را در حملات رژیم صهیونیستی روایت کرد:
تجمع چند نفره ممنوع بود. چهار پنج متر با ماشین فاصله داشتیم. ماشین رو زدند...
بچههایی که نزدیک ماشین بودند درجا افتادند...
من و عباس کنار هم بودیم...
افتادیم...
دو متر باهم فاصله داشتیم.
عباس سلام های زیارت عاشورا را می خواند...
اَلسَّلامُ عَلی الحُسَین...
گفتم عباس خوبی؟ سالمی؟
بند بعدی سلام را داد. وَ عَلی عَلیّبنِالحُسَین
رفیقم نفسهای آخرش را میکشید و نمیتوانستم کاری کنم.
وَ عَلی اَولادِ الحُسَین وَ عَلی اَصحابِ الحُسَین...
سلامهایش را داد...
درد زیادی داشتم. نمیتوانستم حرکت کنم.
از اطراف صداهای نامفهومی به گوشم میخورد. شنیدم که می گفتند بدن عباس سرد شده...
بدنِ سرد شده خبر از شهادت میداد...
ابوالفضل که برای پاکسازی ترکشهای اسرائیلی دو بار زیر تیغ جراحی رفته بود، با وجود جراحات عمیق جسمی و روحی، اشک نمیریزد؛ اما روایتش چشمان هر شنوندهای را خیس میکند. وی در پایان با گشودن جلد اول نهجالبلاغه اهدایی شهید آلویی، به نوشته او اشاره میکند: ببینید جمله آخرش را... ببینید شهادت چطور برای عباس بادا شد و برای من ماند تا روز مبادا...
انتهای پیام/