خاطراتی از شهید «علی ژاله»؛
به هنگام نبرد با برخورد هر گلوله بر زمین کمرش را خم میکرد و گردنش را پایینتر از کمرش میآورد و بعد از انفجار با یک حالت خاصی خودش را صاف میکرد و میگفت: بچه دیدی؟! میخواست بکشدمان. این حالت را همه رزمندگان به یاد دارند چون بارها تکرار شده بود.