بدر

بدر

سردار شهید «مهدی باکری»؛ شمس بی نشان « بدر »

او را باید «شمس الحق تبریزی» غریب مجنون و هور خواند. این خورشید بی‌نشان و بی‌مزار « بدر » که آب‌های دجله، به رنگ خونش، با هر طلوع و هر شفق، صبح می‌کنند و به شب می‌نشینند، اسطوره سلوک شهادت‌طلبی است. کسی که وقتی خبر شهادت برادرش؛ سردار بزرگ و نام‌آوری دیگر: «شهید حمید باکری» را شنید، گفت: «من به وصیت و آرزوی حمید که باز کردن راه کربلا بود، همچنان در جبهه‌ها می‌مانم و به خواست و راه شهید ادامه می‌دهم تا اسلام پیروز شود.»

شهید شانزده ساله که با قرآن مانوس بود

شهید «احمد اسحاقی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. از او روایت شده است: «او با قرآن مأنوس و در فراگیری احکام دین کوشا بود و فراگیری این عوام را به همه سفارش می‌کرد.»
سیری در کلام شهید «حسن میعادی»؛

افتخار می‌کنم فدای دین و وطنم شوم

شهید «حسن میعادی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است:«اگر پیروزی به دست نیاورم دیگر سودی ندارد چرا که باید زیر بار ظلم زندگی کنیم، شهید شوم افتخار می‌کنم چرا که فدای دین و وطنم می شوم.»

عملیات های هشت سال دفاع مقدس (اسفند ماه)

تشریح عملیات های انجام شده در اسفند ماه در طول هشت سال دفاع مقدس توسط نوید شاهد استان مرکزی منتشر گردید.

مادر شهید «اصغرزاده مرغملکی» به فرزند شهیدش پیوست

نوید شاهد - حاج خانم «جهان خدابخشی سورشجانی» مادر شهید «الیاس اصغر زاده مرغملکی» دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
در وصیت‌نامه شهید عملیات بدر مطرح می‌شود:

فقط پرهیزگار و باتقوا است که به مقام شهادت می‌رسد

نوید شاهد - «شهید ابوالحسن اصلانی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه اش چنین بیان می‌کند: «هر شخصى نمى‌تواند به مقام شهادت دست يابد، بايد آنقدر پرهيزگارى و تقوا داشته باشد كه به لیاقت شهادت دست پیدا کند.»

مقبره شهدای گمنام دانشگاه تفرش را بشناسیم

مونس شهیدان گمنام حضرت زهرا(س) می باشند. نوید شاهد استان مرکزی مقبره شهدای گمنام واقع در دانشگاه تفرش را برای مخاطبین خود معرفی کرده است که به مطالعه آن می پردازیم.

از درگیری‌های خیابانی تا « بدر »

شهید «مرادعلی مرادی» از شهدای دوران دفاع مقدس است او مبارزات خود را از درگیری‌های خیابانی علیه رژیم پهلوی آغاز کرده است و در عملیات پیروزمندانه بدر به شهادت رسید.

شهادت فصلی پرافتخار

شهید «سیدکمال ولدی‌صومعه‌سرایی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه خود چنین می‎نگارد: «اگر بناست همه چيز دنيا با مرگ پايان يابد چه بهتر كه شهادت به افتخار آخرين فصل زندگى انسان باشد.»

نگاهی به زندگی شهیدی از عملیات بدر | پیکرش ده سال بعد در شرق دجله کشف شد

شهید "قنبرعلی رفیعیان" در آخرین ماه پاییز سال 45 در سمنان به دنیا آمد. پدرش مهدی و مادرش کشور نام داشت. وی اسفند سال 63 در عملیات بدر که در شرق رود دجله عراق انجام گرفت شهید شد و پیکرش پس از ده سال به وطن بازگشت. نوید شاهد سمنان زندگی این شهید گرانقدر را برای علاقمندان منتشر می کند.

گذرى بر زندگى سردار شهيد سيد مطيع مطيعى

شهيد سيدمطيع مطيعى فرزند سيدتقى در تاريخ بيست و پنجم تير ماه 1345 در جويبار، از ذُرّيه سادات كه اولين فرزند خانواده و چشم و چراغ پدر و مادر بود به دنيا آمد.او كه در ايّام انقلاب، نوجوانى بيش نبود، همگام با انقلابيون به تظاهرات ضد رژيم پرداخت و فرياد تظلّم سر داد چرا که تفكر انقلابى اش، تحت تأثير انديشه هاى امام خمينى(ره) و شهيد مطهرى بود.

نگذارید دل شکسته خانواده شهدا شکسته‌تر شود

وصیت دیگر به هم سنگران دانش آموز که درستان را آن چنان واقعی بخوانید و به آن عمل کنید و نگذارید منافقین به دانشگاه ها راه یابند که فردا نگهبانان و حافظان این مرز و بوم شما هستید در آخر اینکه ای ملت به خانواده های شهدا بیشتر احترام بگذارید ونگذارید دل شکسته آنان شکسته تر بشود
خاطراتی از شهید سید جمال احمد پناهی

می دانست لحظات آسمانی شدن نزدیک است...

سید جمال بود بلند شد دست دادیم و احوالپرسی، می خندید و از شب سختی که گذرانده بود می گفت از آتش دشمن، از تلاش بچه ها، خیلی سرحال بود نمی دانم چقدر طول کشید خداحافظی کردم و از او دور شدم در حالی که برایم دست تکان می داد. ساعتی نگذشته بود که خبر دادند سید جمال شهید شده یکه خوردم و متاثر، آخر ما از یک محله و مسجد بودیم لحظات آخر را در ذهنم مرور می کردم خوشحالی سید جمال بی دلیل نبود او می دانست لحظات آسمانی شدن نزدیک شده است.
روایتی از دوری و دلتنگی فرزند و همسر " شهیدفارس خالوندی" ؛

با چشم های معصومش او را دید

پسرم گفت: بابا! بابا بود خندید و دست برایم تکان داد. من که نفس نفس می زدم و دستهایم می لرزید، گفتم: آرام باش پسرم. گفت: مادر بابا رفت توی همین باغ بزرگ! اما آنجا جز چند درخت کاج چیز دیگری نبود.

در باورشان به غیرخون‌ریزی نیست

در باورشان به غیرخون‌ریزی نیست/جز فتنه و روح فتنه‌انگیزی نیست

کرامات شهیدان؛(90) ممكن است فردا خبر شهادت مرا به تو بدهند

یکی از روزهایي كه از جبهه به منزل باز مي گشت، پيراهن خود را به من داد و خواهش كرد مقداري از آن را كه پاره شده بود، بدوزم . به او گفتم: مادرجان، چطور شده پيراهنت پاره شده؟...
در سالروز عروج «رمز علی جعفری بروجهانی» منتشر می شود؛

خاطره مجاهدت های شهیدی ازتبار « بدر » / بخش دوم

از طرفي هم مردم دهكده به او مي گفتند: اگر پسرتان به جنگ برود به زودي از دستتان خواهد رفت. مادر من هم چون ساده بود باور مي كرد خلاصه راضيش كرديم و با بدر قة پدرم و برادر بزرگم به ابهر آمديم.
در سالروز شهادت «رمز علی جعفری بروجهانی» منتشر می شود؛

خاطره مجاهدت های شهیدی ازتبار « بدر » / بخش اول

آري! بعد از پيروزي انقلاب ما در تهران بوديم و در تظاهرات شركت مي كرديم تا زماني كه انقلاب پيروز شد. ما هم در تهران در كار كنتراتي كه در دست داشتيم كار مي كرديم. ناگهان ديديم هواپيماهاي عراقي به تهران حمله كردند نمي دانم چه روزي بود ولي بعد از ظهر بود.
در سالروز عروج شهید « عباسعلی آتشگاهی» منتشر می شود؛

جرعه ای از فرات با طعم شهادت

این آب را بنوشید که شاید این آخرین آب باشد که می نوشید و شاید ما این لیاقت را داشته باشیم که شهد شهادت را بنوشیم و به درستی که اخرین آبی بود که شهید نوشید و بعد به مقام عالی شهادت رسید.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه