روستای ریکان

روستای ریکان
قسمت نخست خاطرات شهید «علیرضا حیدری»

پسرم خیلی زود موذن می‌شه

پدر شهید «علیرضا حیدری» نقل می‌کند: «چهار پنج سال بیشتر نداشت. دستش را حمایل صورت می‌کرد و دست و پا شکسته و پس و پیش عبادت‌ها را ادا می‌کرد. اگر غلطش را می‌گفتیم، بهش برمی‌خورد. آقاجون دستش را به نشانه تأیید به پشت علیرضا می‌زد و می‌گفت: پسرم خیلی زود موذن می‌شه.»

بازنشر تصاویر مراسم تشییع پیکر شهید «محمود احمدی»

به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمود احمدی»، تصاویر مراسم تشییع پیکر این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

«محمود» دوای دردم بود

مادر شهید «محمود احمدی» نقل می‌کند: «توی قبرستان بقیع بودم که حالم خیلی خراب شد. فشارم رسید به بیست. رفتم هتل برای استراحت. در خواب دیدم محمود آمد سراغم. یک دانه قرص فشار دستش بود. سرم را گذاشت روی زانویش و قرص را زیر زبانم. هر لحظه حالم بهتر می‎‌شد.»

پیکرش بیست و هفت روز، روی خاک گرم خرمشهر ماند

شهید "کیکاووس اکبری" متولد روستای ریکان از توابع شهرستان گرمسار است. استوار ارتش بود. ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد.او سوم خرداد 1361 در خرمشهر بر اثر اصابت تركش توپ به شهادت رسيد. پیکر مطهرش مدت بیست و هفت روز بر روی خاک گرم خرمشهر ماند و سپس به شهرستان منتقل شد. نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، مروری بر زندگی این شهید گرانقدر داشته است که تقدیم حضور مخاطبین می شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه