شهید تیرماه;
چهارشنبه, ۱۳ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۴
رضا صبوحي فرزند حيدر در تاريخ 1344 در مركز خطه دليرپرور تنگستان(اهرم) ديده به جهان گشود.در تاريخ 62/5/1 در بسيج اهرم تشكيل پرونده داد و در تاريخ63/4/18 دفترچه آماده به خدمت براي گذران دوران مقدس سربازي گرفت و سپس در تاريخ 18/5/63 به خاطر علاقه زيادي كه به سپاه پاسداران داشت خود را به عنوان پاسدار وظيفه مشغول به خدمت شد...
وضو با خون

نام و نام خانوادگي : رضا صبوحي 

نام پدر : حيدر

نام مادر:رباب هوشياري

تاريخ تولد:12 /1344/2

شماره شناسنامه:4265

شغل : كارگر

محل سكونت: اهرم

محل تولد: اهرم

تاريخ شهادت: 65/4/4

يگان اعزام كننده : بسيج

محل شهادت: جزيره مجنون

محل دفن : بهشت اكبر اهرم

سن:23  سال

وضعيت تحصيل: ابتدايي

عمليات: بيت المقدس 7

وضعيت تاهل: مجرد

 

 

زندگينامه شهيد رضا صبوحي

 

والسابقون السابقون اوئك المقربون في جنات النعيم

آنان كه در ايمان بر همه پيشه گرفتند. آنان به حقيقت مقربان درگاهند. آنان در بهشت در نعمت جاودانه تو به سر مي‌برند.

بار ديگر سخن از حماسه ساز و فاتحي سرخ پوش به ميان مي آوريم. از آنان كه غسل شهادت به خون كردند، وضو با خون گرفتند، پيمان نامه خونين امضاء كردند و سر بر مهر خون در نماز عشق پروردگار گذاشتند. از شهيد رضا صبوحي كه از اخلاق و رفتار و تقوايش كه در خور مقام  يك شهيد بود مي گوييم،‌آن هم گلي ديگر از گلزار محمدي انقلاب اسلامي بود كه به جمع شهداي كربلاي حسيني پيوست.

رضا صبوحي فرزند حيدر در تاريخ 1344 در مركز خطه دليرپرور تنگستان(اهرم) ديده به جهان گشود.

شهيد از دوران كودكي بسيار فعال بود و اين مسئله را در تمامي موارد به خوبي درك مي شد. ايشان پس از دو سال در دبستان شهيد مدرس، انوشيروان(سابق) شروع به تحصيل كرد و به دليل فقر مادي مجبور به ترك تحصيل شد و از سن 10 سالگي جهت امرار معاش به شغل مقدس كارگري پرداخت. تا اين كه به سن 13 سالگي رسيد و در همان دوران انقلاب اسلامي ايران طنين افكن شد و موج انقلاب رضا و رضاها را كه همان ياران شيرخوار امام در گهواره ها بودند جذب خود نموده و به دنبال تجاوز رژيم عراق عليه جمهوري اسلامي و فرمان حضرت امام مبني بر تشكيل ارتش بيست ميليوني ، ايشان با عشق و علاقه فراواني كه داشت با اين سن كم در تاريخ 10/5/62 در بسيج اهرم تشكيل پرونده و پس از تشكيل پرونده در ارتش بيست ميليوني خود را مهيا كرد و براي بار اول ايشان در تاريخ 21/8/62 به منطقه دشت عباس اعزام گرديد و پس از دو ماه ترخيص و به زادگاه بازگشت. شهيد پس از چند روز براي مرحله دوم يعني تاريخ 10/2/63 به يكي از محورهاي جنوب كشور جهت خدمت به اسلام داوطلبانه اعزام گرديد كه در همين حين عمليات محرم آغاز و ايشان در اين عمليات شركت نموده و از ناحيه شكم مجروح شد. رضا چون از ناحيه شكم جراحت برداشته بود مدت چند ماهي نتوانست در ميدان هاي نبرد حضور داشته باشد تا اين كه بعد از بهبودي در تاريخ 18/4/63 دفترچه آماده به خدمت براي گذران دوران مقدس سربازي گرفت و سپس در تاريخ 18/5/63 به خاطر علاقه زيادي كه به سپاه پاسداران داشت خود را به عنوان پاسدار وظيفه مشغول به خدمت شد كه در اين مدت دو سال و 4 ماه تمام ، مدت يك سال در منطقه كردستان و مدت 8 ماه در تهران و بقيه خدمت در منطقه جنوب كشور. بالاخره خدمت سربازي را با موفقيت كامل به پايان رساند ولي رضا اين طور نبود كه خدمت سربازي به اتمام رسانده و ميدان جنگ را ترك كند و درست 2 ماه بعد از اتمام خدمت سربازي براي چندمين بار از طرف بسيج سپاه پاسداران به ميدان هاي نبرد اعزام گرديد و در عمليات‌هايي از جمله كربلاي 3، فتح 1، كربلاي 5، كربلاي 10 و چند عمليات دريايي ديگر شركت داشته است و به خاطر رشادت ها و شهامت هايي كه از خود نشان داده بود چندين بار از طرف فرماندهان گردان هاي تيپ 13 اميرالمومنين تشويق‌نامه‌هايي گرفته بود. شهيد  از شهادت و شهيد شدن مكرراً صحبت مي كرد و به شهادت عشق مي ورزيد. شهيد رضا صبوحي از اولين نفراتي بود كه در سكوي الاميه بشكه هاي بنزين را بر روي اسكله ريخته و قسمتي از اسكله را به آتش كشيدند.

در خصوص حضور شهيد در جبهه تنها اين را مي توان گفت كه رضا مكرراً در جبهه عراق به مجنون حمله ور مي شوند و رضا بعد از ساعت ها مقاومت و دلاوري  در همان شب حسين گونه به سوي معبود خويش به پرواز در آمده و به فيض شهادت رسيد كه پيكر پاك و مطهرش بعد از 6 ماه در آن جزيره به جاي مانده بود و بدست نيروهاي اسلام  مي افتد و در كنار پيكر شهداي زادگاهش به خاك سپرده مي شود.

اين بود قسمتي از دلاوري ها و تقواي بسيجي عاشق الله شهيد رضا صبوحي.

يادش زنده و نامش براي هميشه تاريخ ماندني باد

 

 

وصيت نامه شهيد رضا صبوحي

 

ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.

كشته شده گان در راه خدا را مرده مپنداريد كه آنان زنده و در نزد خدا روزي مي خورند.

با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار حكومت عدل اسلامي و با درود به شهدا كه با ايثار جان خود پرچم پر افتخار جمهوري اسلامي را برافراشتند و درود بي پايان به دلير مردان جبهه هاي نبرد حق عليه باطل كه با حضور خود در صحنه هاي جنگ شيطان بزرگ را در منطقه منزوي نمودند.

اينجانب رضا صبوحي فرزند حيدر، اينك كه افتخار دارم در جبهه حق عليه باطل عازم شوم تا به اين كار خدمتي براي اسلام و مردم كرده باشم، بدين وسيله به صورت وصيت نامه چند كلمه اي مزاحمتان مي شوم، من هم اكنون قدم به ميدان مبارزه عليه دشمنان اسلام ميگذارم به خاطر رضاي الله و براي نجات مستضعفين مي جنگم .

پروردگارا! ياريم كن تا بهتر بتوانم درراهت جهاد كنم و هر گلوله اي كه بر قلبم مي خورد احساس يكتائيت كنم و به يادت تحمل كنم.

بار خدايا! اين قطره خون ناچيز و ناقابل مرا در راه گسترش اسلام و انقلاب بپذير.

پروردگارا! همانگونه كه ابراهيم را براي سرنگوني كاخ نمروديان و موسي را براي سرنگوني كاخ فرعونيان و حسين (ع) را براي سرنگوني بساط يزيديان ياري فرمودي امام خميني (ره) را در سرنگوني و بر چيدن بساط طاغوتيان شرق و غرب ياري فرما.

امت حزب الله از ولايت فقيه تا سر حد جان دفاع كنيد كه  من راهم را انتخاب كرده ام و از كشته شدن در راه الله هراسي ندارم، راه من  راه مسلمانان صدر اسلام و راه علي (ع) و حسين (ع) مي باشدو خلاصه قدر اين انقلاب و اين رهبر عظيم و ولايت فقيه را بدانيد كه به شما راه و رسم آموزنده اسلامي مي دهند و شما  را در سر حد مقصود كه همان الله است راهنمائي خواهند كرد.

از كليه دوستانم مي خواهم كه براي محكم تر شدن پايه هاي حكومت اسلامي ، به  فعاليت هاي خود اضافه كنند تا با اين فعاليت و زحمت هاي شما پرچم پر رنگ توحيد در سراسر جهان برافراشته گردد.

گوش به فرمايشات امام دهيد تا شايد مورد لطف و عنايت پروردگار و امام زمان (عج) قرار گيريد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 

 

 

 

منبع:

کتاب : انوار شفق

نویسنده : حسین حیدری

ناشر: ناشران: کنگره بزرگداشت سرداران و 2000 شهید استان بوشهر، دریانورد

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده