سه‌شنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۷
نوید شاهد _ «عباسعلی دهقانی» رزمنده مدافع حرم که تلاش خستگی ناپذیر خود را برای اعزام به سوریه مستلزم قبولی در امتحان الهی میدانند، بعد از آمدنش از جبهه سوریه به عشق شهدا تمام زندگیش را وقف یاد شهدا کرده است. در گفتگویی که انجام شده وی از یک امتحان الهی صحبت می‌کند که شرح آن را در ادامه می خوانید.

به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ «عباسعلی دهقانی» رزمنده مدافع حرم، وی یکی از فعالین فرهنگی با موضوع شهدا است که در استان بوشهر فعالیت چشمگیری دارد. به مناسبت بزرگداشت روز مدافعان حرم در ادامه ماحصل گفتگوی نوید شاهد با این رزمنده مدافع حرم را بخوانید.

نوید شاهد بوشهر: لطفا خودتان را معرفی کنید؟

دهقانی: بسم الله الرحمن الرحیم «عباسعلی دهقانی»، متأهل و دارای سه فرزند (یک پسر و دو دختر) اصالتاً اهل استان فارس هستم و چندین سال است که ساکن استان بوشهر شدم. در حال حاضر در عرصه فرهنگی با موضوع شهدا در استان خود فعالیت دارم.

نوید شاهد بوشهر: چه شد که تصمیم گرفتید مدافع حرم شوید؟

دهقانی: بنده از ابتدای درگیری‌های سوریه پیگیر رفتن به جبهه سوریه بودم. بعد از چندین سال که به نتیجه نرسیدم، با یکی از برادران مجاهد عراقی ارتباط برقرار کردم و برگشتم ایران تا با خداحافظی از خانواده برگردم و در عراق و درکنار رزمندگان عراقی، به نبرد با داعش بپردازم.

همسرم که همیشه مشوق من جهت رفتن به سوریه بود اینجا مخالفت کرد و گفت: این فردی که شما درباره او صحبت می کنید زبان آن ها را متوجه نمیشوید، شناختی نسبت به این فرد ندارید، شاید این فرد شما را ببرد و در مقابل جبهه مقاومت قرار دهد، اینجا است که از جانت و آبرویت در خطر است. تصمیم گرفت خودش به تهران برود و با مسئول مرتبط صحبت کند و به او گفته بودن دو هفته آینده او را اعزام می کنیم. این دوهفته گذشت اما خبری از اعزام نشد.

مدتی بعد وسایلم را جمع کردم و کوله پشتی‌ام را برداشتم و به تهران رفتم. تا قبل از قبولی برای اعزامم به سوریه، هر روز به زیارت حضرت معصومه (س) میرفتم و بالاخره کار اعزامم درست شد و برای آخرین بار به زیارت رفتم. از تهران به سوریه حرکت کردیم، شب به آنجا رسیدیم بعد از زیارت حضرت زینب (س) و حضرت رقیه(س)، ما را به منطقه هدف در استان حلب بردن تا آن لحظه استرس داشتم که یک وقت مرا دوباره به ایران برنگرداند و این اولین حضور من در جبهه سوریه بود.

نوید شاهد بوشهر: هدفتان از رفتن به سوریه چه بود؟

دهقانی: هدفمان از رفتن به سوریه ادای تکلیف بود و اینکه به آقا امام زمان بگوییم که ما منتظر ظهور هستیم، منتظر ظهور نمیتوانست ظلم به مظلوم و نسبت به تهدید دشمن برای تخریب حرم عمه سادات زینب کبری (س) گرفته بود، بی‌تفاوت باشد و ما باید آمادگی خودمان جهت ظهور آقا صاحب الزمان (عج) در آن شرایط و در آن زمان با دفاع از مظلوم و دفاع از حرم عمه سادات زینب کبری (س) در سوریه نشان میدادیم.

نوید شاهد بوشهر: احساس شما از شهادت همرزمان خود چگونه توصیف می کنید؟

دهقانی: احساس ما از شهادت همرزمانمان این بود که اینان در این مسیر پذیرفته شده اند. آن ها برنده این راه شدند و مورد لطف عمه سادات و صاحب الزمان (عج) قرار گرفته اند و احساس می کردیم که ما جامانده این مسیر شده ایم تا چه نصیبمان شود.

روایت امتحان الهی یک رزمنده مدافع حرم

نوید شاهد بوشهر: لحظه ماندگار برای شما در سوریه چه بود؟

دهقانی: برای بنده، حضور در سوریه همه لحظاتش ماندگار و به یادماندنی بود. حضور در حرم عقیله بنی‌هاشم و لحظاتی که برای اولین بار با دوستان شهیدم آشنا شده‌ایم و تا قبل از شهادت آنان کنارشان بودم. لحظاتی که شدت درگیریها زیاد می‌شد و مورد امتحان قرار می‌گرفتیم که آیا تا آخر پای حرفمان می‌مانیم، همه این لحظات برایم به یادماندنی و ماندگار شد.

روایت امتحان الهی یک رزمنده مدافع حرم

نوید شاهد بوشهر: آیا حاضرید دوباره به سوریه و میدان نبرد بروید؟

دهقانی: بله مورد امتحان قرار گرفته‌ام اما شکی بین رفتن یا ماندن نداشتم. اوایل پیگیری یک بار در تهران با یک مسئول صحبت می‌کردم و مسئول مربوطه از ما سوال کرد که چند تا فرزند داریم و یکسری صحبت‌ها و سوال هایی از زندگی مشترکم کرد و در نهایت به من گفت: برو به زندگیت برس. من که مدتی پیگیر رفتن به سوریه بودم خسته و عصبی بودم، رو کردم به آن مسئول و گفتم: الان شما به ما بگو سوار بر هواپیما شو و برگردد و همسرم تماس بگیرد و بگوید: برگرد فرزندمان به کما رفته، آن موقع بین رفتن و ماندن، رفتن به سوریه را انتخاب می کنم.

تقریبا یک سال از این ماجرا و حرف من به مسئول گذشت. در تاریخ 28 اردیبشهت ماه 1396 قرار شد برای اعزام آماده شویم اما در تاریخ 26 اردیبهشت ماه 1396، پسرمان تصادف کرد و به کما رفت همان شب من در بیمارستان با هسرم صحبت کردم و به او گفتم میخواهم به سوریه بروم. همسرم پذیرفت و با روی باز من را بدرقه کرد و گفت: همه چیز را به خدا بسپار و برو، مشکلی نیست. فردای آن روز من تماس گرفتم جهت هماهنگی اعزامم به سوریه که مسئول آن یگان به من گفت: نیروی قدس شما را از لیست اعزام حذف کرده و اعزام شما برای سه ماه دیگر است. آن لحظه به یاد یک سال گذشته صحبت خودم با آن فرمانده افتادم که به او گفتن در شرایط سخت زندگیم بین رفتن و ماندن در سوریه، ماندن را انتخاب میکنم و خدا را شکر کردم که از این امتحان الهی پیروز شدم.

نوید شاهد بوشهر: حرف شما با مدافعان حرم؟

دهقانی:حرف من با مدافعان حرم این است که، اینکه امروز اگرچه حضورمان در میدان جنگ در سوریه کمتر شده اما مسئولیت ما در مقابل کسانی که با هم به میدان رفتیم و ما برگشتیم و آنها به شهادت رسیدند، بیشتر از حضور در میدان جنگ است. امروز وظیفه داریم نگذاریم یاد و خاطره آنان برای لحظه ای به فراموشی سپرده شود، نکند غرق در دنیای خودمان شویم و فراموش کنیم که ما جا مانده چه کاروانی هستیم چه وظیفه ای داریم، شاید ما مانده ایم تا امتحان شویم و پخته شویم برای قرار گرفتن در لشکر آخرالزمان و دعا می‌کنم حالا که توفیق شهادت نداشتیم ماندنمان موثر در ظهور باشد نه مانع ظهور و انشاالله خداوند در نهایت عاقبت همه ما را ختم به شهادت کند.

نوید شاهد بوشهر:به عنوان یک رزمنده مدافع حرم که طعم جنگ را چشیده و شهادت همرزمان را با چشم دیده است برای آنانی که می گویند چرا مدافعان حرم به سوریه رفتن! چند کلامی را صحبت کنید؟

دهقانی: همه ما مدیون شهدا هستیم با وجود همه ی مشکلات بدانید امنیتمان را مدیون شهداییم .کاری نکنیم که روز قیامت فرزند خردسال شهید مقابل ما قرار بگیرد و ما شرمنده باشیم. باور دارم که اگر کوتاهی کنیم و عملی که باعث خدشه به این نظام اسلامی باشد انجام دهیم، فردای قیامت جواب اهل بیت شهدا که نمیتوانیم بدهیم ،جواب فرزند خردسال شهید هم نمی‌تواند دهیم.کاری نکنیم که باعث ناراحتی مادر و فرزندان شهدا شویم. در یک جمله شهدا رفتند تا زمینه ساز ظهور باشند ما کاری نکینم که مانع ظهور یا تأخیر در ظهور باشیم.

روایت امتحان الهی یک رزمنده مدافع حرم

نوید شاهد بوشهر: شما هم اکنون مشغول به کار فرهنگی به اسم شهدا هستید، راجع به این کار برایمان صحبت کنید؟

دهقانی: بنده کار فرهنگی را بعد از سفر اول که از سوریه برگشتم شروع کردم. با جمعی از دوستان نشستیم و تصمیم گرفتیم که در زمینه ترویج فرهنگ ایثار جهاد و شهادت و معرفی شهدا به پاس خدمات شهدا و دینی که بر گردن ما دارند کاری انجام دهیم.

موکبی و گروه جهادی را به نام «شهدای مدافع حرم مقاومت و جهان اسلام» راه اندازی کردیم که تمام کارهای فرهنگی از جمله مراسم های مذهبی، تهیه بسته معیشتی جهت نیازمندان، بسته های فرهنگی همراه با وصیت نامه شهدا برای عموم تهیه می کنیم و همچنین قربانی کردن در عید قربان و دیگر مراسم های مذهبی به نیت شهدا و در کنار قبور شهدا انجام میدهیم.

سعی و تلاشمان این است که در تمام برنامه ها نام و یاد شهدا زنده کنیم و چون که ما مدیون شهدا و خانواده های آنان هستیم و الحمدالله به برکت شهدا و نام اهل بیت مردم به ما کمک میکنند و ما توانستیم برنامه های خوبی را اجرا کنیم و تا زنده هستم در این مسیر فعالت خواهم کرد و نام یاد شهدا را فراموش نمیکنم.

نوید شاهد بوشهر: آرزوی شما چیست؟

دهقانی: اگر یک آرزو داشته باشم آن هم شهادت است، آرزو دارم که خداوند شهادت را یک بار قبل از ظهور جهت آماده سازی ام برای ظهور نصیبم کند و یک بار هم در زمان ظهور در رکاب امام زمان نصیبم کند و انشاالله که خداوند نعمت شهادت را همچون نعمت های دیگری که به من اعطا کرده نصیبم کند.

انتهای پیام/

گفتگو از حدیثه کامیاب

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده