سقز - صفحه 6

سقز

انس با قرآن در زندگي شهيد سيد رئوف دارا

سيد رئوف با همه مشكلات و تنگناهاي مالي در شهر سقز به ادامه تحصيل پرداخت و سال سوم متوسطه را با موفقيت پشت سر نهاد و در همان دوران نوجواني در ايام فراغت نزد ماموستاي محل با قرآن انس گرفت..
زندگينامه

درنگي در زندگي شهيد سيد شريف سيدي

در رژيم ستم‌شاهي به‌جرم انتقاد نسبت به برنامه‌هاي ضد ديني شاه توسط ساواك دستگير شد و به 3 سال حبس محكوم گرديد و در همان سالها مدتي به كشور عراق مهاجرت نمود با پيروزي انقلاب اسلامي و نابودي رژيم منحوس پهلوي به صف سپاهيان اسلام پيوست..

درنگي كوتاه در زندگي شهيد صالح خاني

با و جود چهل و نه سال سن همچون سایر رزمندگان سپاه اسلام که غالباً در عنفوان جوانی بودند با شور و نشاط خاص در عملیات‌ها حضور پیدا می‌کرد ...

ماجرای درگیری های غرب و فرماندهی شهید شاهرخ ضرغام

گفتم: من قبل انقلاب همه اين دوره ها رو گذراندم. كمكت مي كنم. ديگر بچه هاي هم حرف مرا تائيد كردند. بالاخره شاهرخ فرمانده ما شد!
در سالروز شهادت شهید « ولی اشرفی نژاد»

شهادت «سرباز فراری» دوران ستم شاهی در سقز

وی در دوران خدمت سربازی در شهربانی به علت مشاهده نمودن حق کشی ها و جنایات رژیم از خدمت متواری شد و به شهرستان کرج آمد و در آنجا اقامت گزید...سرانجام در تاریخ هفتم آبان ماه 1363، در حین انجام ماموریت در سقز ...
در سالروز شهادت فرمانده شهید « ولی اشرفی نژاد»

شهادتی که به دلش «برات» شد

همسر باوفا و مهربانم به دلم برات شده که این آخرین سفر من می باشد و فکر می کنم بازگشت دوباره ای نداشته باشم لذا از شما می خواهم بعد از شهادتم همچون گذشته صبورانه...
در سالروز شهادت شهید«پرویز فیروز بخت»

خاطره خود نوشت شهید؛ اعزام ششمين كاروان راهيان كربلا

بعد از اتمام خدمت سربازي به فكر رفتن به جبهه افتادم. بعد از اسم نوشتن در سپاه كرج معلوم شد كه 21 مرداد 1365، اعزام ششمين كاروان راهيان كربلاي مي‌باشد كه ما يكي از افراد اين كاروان بزرگ بوديم. روز 21 مرداد براي اعزام رفتيم پس از مختصري راهپيمائي ازميدان شهدا به طرف ميدان كرج از آنجا با 10 اتوبوس راهي تهران شديم...

گذری بر زندگی شهید مرتضی کیانی

شهادت: 24/ شهریور/ 1361؛ شهید مرتضی کیانی فرزند مختار در 5 بهمن سال 1343 در شهر بابل بدنیا آمد، از همان اوایل عشق به اسلام در او پیدا بود بسیار مقاوم و با صبری زیاد در برابر مشکلات ایستادگی میکرد
مادر شهيد آزاد حسن زاده مي گويد:

خاطراتي از زبان مادر شهيد آزاد حسن زاده

مادر شهید نقل می‌کرد: ناجوانمردانه فرزندم را شهید کرده بودند دندانهایش شکسته بود فکر می‌کنم در مقابل آنها ایستادگی کرده بود و چشمانش را از حدقه بیرون آورده بودند تا بدین وسیله رعب و وحشت را در بین سایر رزمندگان و پیشمرگان مسلمان ایجاد نمایند...

خلبان هليكوپتر 205 و كبرى بود؛ سرهنگ شهيد حسين قاسمى

شهادت: 2/ خرداد/ 1362 شهيد حسين قاسمى فرزند حسن در چهارم فروردين سال 1333 در يكى از روستاهاى كوچك شهرستان آمل بنام طاهرآباد ديده به جهان گشود. بيش از چهار بهار از سن او نگذشته بود كه بعلت سختى زندگى پدر و مادرش به روستاى ديگرى بنام كاشى محله عزيمت كردند

برای من افتخار است که به اسلام خدمت کنم

شهادت: 22/ اردیبهشت/ 1359 ( سقز بانه) شهید حجت خرازی در بهار سال 1339 خورشیدی در شهرستان بهشهر در یک خانواده کارگری بدنیا آمد، در همان زمان کودکی و نوجوانی بسیار فعال بود و در آن دوران خفقان و سیاه رژیم طاغوت مرتب به مساجد میرفت و در مراسم و آیین های دینی شرکت میکرد و ...

نگاهي به زندگينامه و خاطرات شهيد محمد آبدرم

در عین حال که ورزشکار قابل قبولی بود و با کسب مقام‌های متعدد استانی در سال 1348 مقام دوم کشوری را نیز کسب کرده بود. از لحاظ درسی هم دانش‌آموزی تیزهوش و موفق بود و
امیر سپهبد علی صیاد شیرازی/

ناگفته های جنگ(20)؛ فتح بانه

نوید شاهد: آمديم به طرف سقز . در ديواندره، مسأله ی زيادي نداشتيم؛ چون منطقه، تقريباً صاف و تپه ماهوري است. چند جايش خطرناک است که آن‌هم قابل کنترل است. از طرف لشکر 16 زرهي، تا سقز راه باز شده بود.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه