شهید بهمن ماه;
يکشنبه, ۰۷ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۱۴
شهید غلامعلی عبداللهی در تاريخ 1351 در روستاي «گزدراز» چشم به جهان گشود .دانش آموز بود و درس و مدرسه و را رها کرد و عازم جبهه جنگ شد.سرانجام در تاریخ 1364/11/29 به شهادت رسید.
 زندگینامه و وصیت نامه شهید غلامعلی عبداللهی 

غلامعلي عبداللهي

نام پدر: عبدالحسين

تاريخ تولد: 1351/4/10

محل تولد: گزدراز

ميزان تحصيلات: سوم راهنمايي

شغل پشت جبهه: دانش‌آموز

وضعيت تاهل: مجرد

عضويت: بسيج

تاريخ شهادت: 1364/11/29

محل شهادت: فاو

محل دفن: بوشهر

 

زندگي نامه شهيد

اين شماها هستيد كه بايد محيط استقلال و ناموس كشوري را به حصار سرهاي نترس و بي باك خود حفظ كنيد.

امام علي(ع)

در تاريخ 1351 در روستاي «گزدراز» در خانواده اي فقير و مذهبي، نوزادي چشم به جهان گشود كه پدر و مادرش او را «غلامعلي» ناميدند.

غلامعلي در زمان طفوليت خود چهره اي بشاش و خندان داشت. او در هفت سالگي روانه ي مدرسه شد و در همان زمان نيز مادرش را از دست داد. پس از آن، مسئوليت نگهداري او و برادرش به مادربزرگش (مادر پدري) واگذار گرديد.

شهيد غلامعلي تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسه ي «گزدراز» با موفقيت سپري نمود و چون در آن روستا معاش خانواده اش تأمين نمي شد، لذا به چغادك نقل مكان كردند.

وي در آن جا براي ادامه ي تحصيل، در مدرسه ي راهنمايي «مالك اشتر» ثبت نام و شروع به تحصيل نمود.

در همين ايام در گروه مقاومت «شهيد جمالي» نيز نام نويسي كرد و فعاليت هاي خود را آغاز نمود.  شهيد سال اول راهنمايي را با موفقيت به پايان رساند.  در سال دوم راهنمايي، به سبب علاقه ي زيادي كه به اسلام و انقلاب

و رهبر كبير انقلاب(ره) داشت، تمام فكر و ذهن او به اين موضوع  معطوف شده بود كه چگونه مي تواند، به نداي امام(ره) لبيك بگويد. سرانجام كلاس درس را ترك كرد و عازم جبهه گرديد.  او براي اولين بار در سال 1363 روانه ي پادگان آموزشي گرديد. پس از اتمام دوره ي آموزشي به جبهه رفت. پس از اتمام دوره ي  مأموريت به خانه بازگشت و كلاس دوم را با موفقيت پشت  سر گذاشت و وارد كلاس سوم گرديد.  وي مجدداً در تاريخ 18/9/64 براي دومين بار روانه ي جبهه گرديد  و در عمليات «والفجر 8» نيز شركت فعال داشت. تا اين كه پس از  عبور از شهر «فاو» عراق به درجه ي رفيع شهادت نايل آمد.

 

پدر شهيد (برادر عبدالحسن عبداللهي)

(اين سخنان در تاريخ 26/2/83 ، چند هفته قبل از فوت آن  مرحوم بيان شده است).  

من دو فرزند بيشتر نداشتم. غلامعلي فرزند دومم بود. فرزند اولم نيز چند ماهي بعد از شهادت برادرش، به اسارت نيروهاي بعثي  درآمد و الآن بحمدالله صاحب زن و فرزند است.  شهيد غلامعلي از كودكي پسري با خدا و مؤمن بود. پسرم 6 بار به جبهه رفت. هيچ وقت مانع از رفتنش به جبهه نشدم.  او در عمليات «والفجر 8» و در تصرف «فاو» به شهادت رسيد.  شهيد در جبهه تيربارچي بود و موقع شهادت نيز تير به پيشاني اش اصابت كرده بود. خبر شهادتش را دوستانش به من دادند. ولي پيكر شهيد بعد از 11 سال به ما تحويل داده شد. در مراسم تشييع جنازه اش مردم شهر چغادك سنگ تمام گذاشتند و بسيار باشكوه در تشييع شهيد شركت نمودند. هميشه به يادش هستم و اكثر مواقع در خواب مي بينم  كه فرزندم صحيح و سالم است.

 

نامادري شهيد

(با گريه) من خودم شهيد را بزرگ كردم و حمامش مي دادم.  از او راضي بودم و هيچ وقت حرف ناراحت كننده اي به من نزد. او مادرش را در كودكي از دست داده بود.

 

وصيت نامه ي شهيد

بسم الله الرحمن الرحيم

با درود و سلام بيكران بر «مهدي موعود»(عج)، و نايب بر  حقش امام امت «خميني» كبير رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي،  و سلام بر شهيدان از صدر اسلام تا كنون، و سلام بر معلولين  و مجروحين انقلاب اسلامي ايران.  شكر خدايي را كه اين توفيق را به من عطا فرموده كه بتوانم  وظيفه ي شرعي خويش را در حد توانايي ام نسبت به اسلام و  قرآن انجام دهم.  من در مدت 15 سال زندگي، به ياري حق به هدف بزرگ خود كه همان شهادت در راه خداست رسيدم.  وصيتي براي پدرم؛ براي من اشك نريزيد، و تو اي پدرم،  ناراحت مباش. چون مرگ با عزّت و سعادت بهتر از زندگي با ذلّت است.  پدرم، شكر كن كه فرزندت به شهادت رسيده است.  و تو اي برادرم، بايد اسلحه ي از دست افتاده ي مرا بگيري  و با كفر بجنگي.  چند كلمه اي با مردم مسلمان و غيور و شهيدپرور ايران؛ از شما مي خواهم مانع رفتن فرزندان خود به جبهه نشويد كه اينان  خود راه خدا را انتخاب كرده اند.  از شما مي خواهم كه امام را دعا كنيد و او را تنها نگذاريد.  بيش از اين مزاحم شما نمي شوم.

والسلام.

خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده