شهیدی که به سخاوتمندی شهره بود

به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ خانواده‌ای این شهید و به ویژه مادرش از دوران کودکی و نوجوانی وی خاطراتی ناب دارند که نشان از منش و سیرت پاک و انسانی یک نوجوان الهی دارد.
احترام بیش از حد به والدین و برادر و خواهر، او را زبانزد اقوام و محله کرده بود و هر کس مراودتی با وی حتی در حد سلام و تعارف معمول داشت، نمی‌تواند سیرت و سیمای او را از یاد ببرد به طوری که خضوع و خشوع مثال زدنی اش انسان را شرمگین می‌ساخت.
شهید فروتن با آغاز تابستان و فراغت از تحصیل به کارگری می‌پرداخت و پس از پرداخت خمس و زکات پولش، به زیارت امام رضا (ع) مشرف می‌شد تا قلب پاکش را در زلال اقیانوس توحید شست و شو دهد و در سفر‌های مشهد یک لحظه از وقت گرانبهایش را تلف نمی‌کرد و در مجالس و تکایای مذهبی حضور می‌یافت.
شرایط بد اقتصادی و مالی، جواد را مجبور کرد تا کمک خرج خانواده پر جمعیت خود باشد، از این رو شروع به کارگری کرد و با تامین قسمتی از مخارج تحصیل خود و کمک به خانواده، بار‌ها با پول به دست آورده از رنج کارگری کتاب‌های داستان و مذهبی می‌خرید و به بچه‌ها هدیه می‌داد.
در دوره راهنمایی با اعزام مبلغان حوزه علمیه با تمام عشق و ایمان خود به توحید در کلاس‌های تدریس قرآن مشتاقانه حضور فعال می‌یافت و در مجالس سخنرانی، تفسیر قرآن و ذکر فضائل و مناقب اهل بیت پاک عصمت و طهارت (ع) حاضر می‌شد.

تنها میعادگاه جواد، مسجد بود و همین اخلاق مسجد بود که به وی اخلاص آموخت و سرآمد همه دوستان و برادرانش بود.
در سال‌های بعد با پیوند با روحانیون جوان اعزامی از قم به عنوان یکی از بهترین شاگردان کلاس‌های آموزش قرآن شناخته شد.
دوران متوسطه را در دبیرستان طالقانی به تحصیل ادامه داد و در رشته فرهنگ و ادب به تحقیق در مبادی قرآن می‌پرداخت؛ او همواره یکی از چهره‌های فعال مدرسه بود که با هجرتش درس توحید را به همسالان خود آموخت.
در اواخر سال ۵۶ و در حالی که نوجوانی ۱۵ ساله بود، با همکاری چندین تن از دوستان خود گروه «میثم» را که عمده فعالیت آنان، تکثیر و توزیع گسترده اعلامیه‌های امام خمینی (ره) و نظم بخشیدن به حرکت‌های بیداری سیاسی آن زمان بود، تشکیل داد.
با خروش مردم مسلمان گناوه، در کنار آنان بود و در نخستین راهپیمایی، مزدوران ساواک وی را به سختی مجروح کردند، اما دست از مقاومت نکشید.
در یک راهپیمایی دیگر حامیان رژیم سفاک پهلوی وی را دستگیر و در حسینیه معتمدی این بندر در زیر شکنجه آن دژخیمان دو روز تمام مقاومت کرد و به نقل از همرزمانش در زیر باران سرنیزه‌هایی که بر بدنش فرود می‌آمد، با شعار «لا اله الا الله» و «یا صاحب الزمان» ماموران دژخیمان رژیم پهلوی را دیوانه کرده بود.
مقاومت شدید این شهید انقلابی باعث شد تا مزدوران مجبور به آزادی وی شدند.
مادرش می‌گوید: آن روز در حالی که آخرین فرزندم را باردار بودم، در حال پختن غذا متوجه شدم آرد نداریم و برای تهیه آرد از خانه خارج شدم؛ در کوچه برادرم به من گفت که او را دستگیر کرده اند، خواستم دنبالش بروم که مانع رفتنم شدند.
پس از سه روز، جواد را شیخ عبدالخالق دشتی غرق خون به خانه آورد و او را استحمام کرد.
بردار این شهید نیز می‌گوید: رفتار‌های تحسین برانگیز و گاهی خیره کننده بردارم در دوران کودکی حکایت از آغاز توفانی بزرگ را می‌داد.

روح الله فروتن افزود: به بیان مادرم او از سن پنج سالگی نماز خواندن را شروع کرد و به شدت سعی در شناخت محیط اطراف خود داشت و در دوران دبستان و راهنمایی از همه امکانات برای تکاملش به سوی الله یاری می‌جست و از دانش آموزان ممتاز بود.
شهید جواد فروتن در سال ۱۳۴۱ در گناوه به دنیا آمد و در غروب روز جمعه هشتم خرداد ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی شوش دانیال مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و به آرزوی همیشگی خویش نایل شد.
تشییع پیکر پاک این شهید والا مقام به عنوان نخستین تشییع جنازه شهدا در گناوه با شکوه و عظمتی به یاد ماندنی و عاشورایی انجام گرفت.
شرکت کنندگان به مثابه عزاداری‌های محرم پیکر این شهید گرامی را با چشمانی اشکبار و پا‌هایی برهنه تا گلزار شهدای گناوه تشییع و به خاک سپردند.

انتهای پیام/