برادران و خواهران عزیزم پرچم خداپرستی بر دوش بگیرید
به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ شهید «رضا دهداریان» حاجی در تاریخ ۴ فروردین ماه ۱۳۴۳ در خانواده محروم و مستضعف در محله دهران شهرستان اهرم از توابع استان بوشهر به دنیا آمد.
او به علت فقر مالی که بر خانواده اش حاکم بود نتوانست در مدرسهای ثبت نام کند ودر دوران کودکی در کنار پدر و مادر خود مشغول فعالیت دامداری و کشاورزی شد.
پیوسته با پدر همکاری میکرد در سنین ۱۵ تا ۱۶ سالگی در نانواییهای استان مشغول فعالیت شد. وی در کنار پدر نیز کارباغداری و کشاورزی را انجام میداد و پیوسته و در همه حال یار و یاوری مهربان در کنار پدر بود و پدرش نیز به او علاقمند بود.
در سال ۱۳۶۲ به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و در ارتش جمهوری اسلامی اسلامی ایران با قدرت و تلاش وافر در این لباس مقدس با کافران بعثی در ستیز بود.
سرانجام در تاریخ ۹ مهرماه ۱۳۶۳ در جبهه شرهانی مجروح و شد و در تاریخ ۱۱ مهرماه ۱۳۶۳ به ندای حق لبیک گفت و به شهادت رسید.
پیکر غرق به خون این جوان نا کام به استان بوشهر شهر اهرم انتقال و با تشییع جنازه با شکوهی در بهشت شهدا اهرم بهشت اکبر به خاک سپرده شد.
متن کامل وصیت نامه شهید «رضا دهداریان»
من رضا دهداریان فرزند حاجی ساکن محله دهران اهرم هستم. سن قانونی ام اجازه میداد که به ندای امام خمینی لبیک بگویم و به همین دلیل با عشق و علاقه در خدمت اسلام در آمده ام و خیلی مایلم که در همین لباس و در جبهههای حق بمیرم نه در بستر بیماری و پیری.
شنیده ام که میگویند شهدا همیشه زنده هستند و ایمان پیدا کرده ام که این سخن راست و حقیقی است زیرا ایام عزاداری سیدالشهدا و شبهای تاسوعا و عاشورا، این قضیه را خوب روشن میکند.
امام حسین (ع) در کربلا شهید شد و ما امروز بعد از هزار و چهارصد سال نام و آثار خود و یارانش بر زبان داریم و معلوم میشود که زنده اند به همین خاطر به پدر و مادرم سفارش که شما هم مثل یاران امام حسین (ع) که جوانان خود را به نبرد با کفار فرستادند باشید و اگر من در میدان نبرد از پا در آمدم شعار این گل پرپر ماست هدیه به رهبر ماست فراموش نکنید و نگویید پسرمان کشته شده یا مرده، بگویید شهید شده است.
پدرو مادر عزیزم هر چند که من سواد و معلوماتی ندارم که به دلخواه خودم برای شما بنویسم ولی به برادرانم و خواهرانم سلام برسانید و بگویید که اگر رضا در جبهه کشته شد شما پرچم خداپرستی و کمک به رهبرانقلاب اسلامی را بر دوش بگیرید؛ و از خون من با این کار و نماز و دعا و حجاب پاسداری کنند مخصوصاً خواهرانم که به آنها سفارش پاکدامنی و خداپرستی دارم.
مادرم در مراسم عزای من به همه زنها بگو پسرم شهید شده و بگو که من به خاطر شهادت پسرم افتخار میکنم که مثل حضرت زینب (س) که پسرانش در راه خدا کشته شدند من هم صبر میکنم.
به همسایگان و دوستانم سلام مرا برسانید و بگویید راه رضا که راه شهیدان است را ادامه دهید.
بیرقی برسر درب حیاطمان نصب کنید و مرا ببخشید اگر یک وقت شما را اذیت کرده ام یا حرف شما را خوب گوش نکرده ام.
مرا حلال کنید تا در قیامت پیش شهیدان شرمنده نباشم و خدا هم مرا بیامرزد.
«فرزند کوچک شما رضا»
انتهای پیام/