شهید دی ماه;
سه‌شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۲۳
شهید محمد شفیع شفیعی در سال 1345 در محله ولایت از توابع استان بوشهر دیده به جهان گشود.پس از چندین دوره حضور آگاهانه در جبهه های حق علیه باطل سرانجام در تاریخ 65/10/4 در عملیات(کربلای 4) و در منطقه عملیاتی (ام الرصاص) به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
زندگینامه و وصیت نامه شهید محمدشفیع شفیعی 


زندگینامه شهید محمد شفیع شفیعی

 

سال 1345 در محله ولایت از توابع استان بوشهر و در خانواده ای متدین که نام نیک از عارف جلیل القدر مرحوم حاج شیخ محمد شفیع محسنی جمی می برد کودکی متولد شد.پدرش محمد حسن وی را محمد شفیع نام گذاشت.محمد شفیع با توجه به استعداد ذاتی که داشت قرآن را در 7 سالگی و در کنار پدر بزرگش حاج محمد علی فرا گرفت .پس از آن دوره ی ابتدایی را با موفقیت در دبستان کامران(ولیعصر) به پاان رسانید.دوره راهنمایی را در مدرسه فاضل جمی و پایه اول متوسطه را در دبیرستان دکتر شریعتی جم پشت سر گذاشت. چون دانش آموز مستعدی بود نمرات بالایی را در پایه اول متوسطه کسب کرده بود.با توجه به علاقه ی خویش،رشته علوم تجربی را انتخاب نمود اما بدلیل این که این که این رشته در دبیرستان دکتر شریعتی جم تدریس می شد ناگزیر به شهرستان دشتی عزیمت نمود و در دبیرستان ابوذر غفاری خورموج مشغول به تحصیل شد.شهید شفیعی هزینه تحصیل خود را با عرق جبین و بازوی مردانه ی خویش تامین می نمود.اما تجاوز بعثی ها علیه ایران سرنوشتی دیگر را برای محمد شفیع رقم زد.وی مشتاقانه مصمم بود که در جبهه های نور علیه ظلمت شرکت نماید. ایشان پس از حضور آگاهانه در جبهه های حق علیه باطل بالاخره به آرزوی دیرینه اش دست یافت.شهید شفیعی در تاریخ 4/10/65 در عملیات  (کربلای 4) و در منطقه عملیاتی(ام الرصاص) به فیض عظیم شهادت نائل آمد.بدن مطهر ایشان در زادگاهش و در میان اندوه مردمان این دیار به خاک سپرده شد. نام شهیدان سرافراز را زنده کنید آن کسانی که عزیزترین و گران قیمت  ترین سرمایه خود را ایثار کردند.

 

وصیت نامه

 

اگر صد سال مانی ور یکی روز            بباید رفت از این کاخ دل افروز

هر انسان مردنی دارد چه خوش است که انسان مردنش در راه خدا باشد و مرگ با عزت بر زندگی با ذلت ترجیح دهد. در این برهه از زمان که استکبار شرق و غرب در پی نابودی اسلام و قرآن در مشرق زمین از جمله ایران بر آمده وکشور عراق را با ما درگیر جنگ کرده اند یه عنوان یک مومن و مسلمان بر خود واجب و لازم دانستم که به فرمان امام و رهبر خود لبیک گفته جهت دفاع و حفاظت از دین و قران و مکتب خویش به خود آیم و همراه دیگر دلاوران به جبهه های نور علیه ظلمت روانه شوم تا در کنار دیگر برادران به رزم و مبارزه علیه دشمن خدا مشغول گردم.

می دانیم که نزد پروردگار چه بکشیم چه کشته شویم پیروزیم .خداوند به بندگان صالحی که در راه او مبارزه بر علیه دشمنان می کوشند وعده بهشت داده و آنان را افضل دیگران می داند.آری پدر ومادر عزیز و گرامی:فراق و جدایی برای من و شما مشکل است و در تمام اوقات به یاد شما می باشم.لکن باید رفتن به جبهه و مبارزه با دشمن را بر ماندن در کنار خانواده ترجیح داد.چنان چه قرآن می فرماید:باید مبارزه را تا قطع ریشه ی فتنه در جهان ادامه داد. باری  برادران و خواهران مومن و مومنه من کوچکتر از آنم که برای شما نکات قابل تاکید را بازگو کنم ولی باید بگویم برادران مبادا جبهه ها را خالی و امام را تنها بگذارید و خواهران مبادا حجاب تان را از کف بدهید که حفظ آن از خون من افضل است.پدر و مادر گرامی دوستان و اقوام محترم!مبادا بعد از من گریه کنید.مرگ در راه خدا سعادت است که خداوند برای بندگان صالح خویش قرار داده باید شاد باشید و همواره لبخند بر لب داشته باشید.برای دشمن خاری در چشمباشید.قران خواندن را برایم فراموش نکنید.وصیتم برای دانش آموزان در سنگر مدرسه این است که مبادا جایم را در کلاس خالی بگذارید.دفتر قلم وتفنگ را به روی زمین نیاندازید .امیدوارم که ادامه دهنده ی این راه را با سعادت باشید. به امید پیروزی حق بر باطل. پدر و مادر عزیز:سال گذشته چهارده روز به دلیل امتحانات نتوانستم روزه بگیرم جبرانش کنید. پولی که پیش مادر بزرگم می باشد یک چهارم آن در راه خدا انفاق و بقیه در بین افراد خانواده تقسیم شود.ضمنا می توانید از وسایلم استفاده کنید.





































منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده