زندگینامه شهید فوتبالیست «عبدالرسول قادریان»
بسم الله الرحمن الرحیم
زندگینامه : شهید عبدالرسول قادریان
در سحرگاه 24 بهمن سال 1342 در شبی بارانی از خانواده ای متدین در شهر بوشهر پا به عرصه جهان گشود از کودکی روحیه جنگ جوئی و سلحشوری داشته و بر اساس همین روحیه به اصرار از پدرش اسلحه ساچمه ای می خواست در همان حال به تحصیل اشتیاق وافر و همت عالی داشت و آگاهانه با مسائل برخورد می نمود از خانواده اش نقل میشود که هرگاه تصویر شاه معدوم بر صفحه تلویزیون ظاهر می شد با تمسخر و استهزاء شهید رسول مواجه می شد که این برخورد باعث وحشت و هراس مادرش می گردید که مبادا دستگاه جهنمی شاه (ساواک) از موضوع مطلع گردد. قبل از رسیدن به سن بلوغ ، به فرایض مذهبی همت گماشت در اوج گیری انقلاب با وجود اینکه نوجوان بود فعالیتش چشمگیر و چشمان مشتاق را به خود جلب می نمود و در این ایام بود که از عارف شهید باقر میگلی نژاد لقب سرباز کوچک امام زمان گرفت و از افراد خاصی بود که در پائین آوردن مجسمه شاه معدوم نقش به سزایی داشت و در درگیری و تعقیب با مامورین گارد، شبی را تا سحر در بهشت صادق به سربرد در این ایام از مرشدین و اساتیدی نظیر شهید حاج باقر میگلی نژاد و شهید حاج قاسم هندیزاده و برادر بزرگوارش حاج رضا استفاده شایانی میبرد. پس از پیروزی انقلاب در هنگام بازگشایی مجدد مدارس مقتدارانه در مقابل مخالفین جمهوری اسلامی قد علم کرده و با شهامت بی نظیری، با منافقین و ملحدین پیکار داشته به مشکل که مورد دلگریم دوستان و وحشت دشمنان بوده او دوستان خود نمونه بارزی از « اشداء علی الکفار و رحماء بینهم » بود.
و از دوستان و همکلاس هایش نقل میشود که ما می نگریستیم که شهید رسول با چه کسی دوست می شود، او نیز دوست می شدیم به امام امت عشق می ورزید دشمن کسانی بوده مخالف ولایت فقیه هستند شهید رسول تیراندازی قابل وشناگری ، در هر دو و سایر ورزشها تبحر داشته و عضو شورای انجمن اسلامی حسینه ارشاد و از اعضای فعال پایگاه مقاومت امام موسی کاظم علیه السلام و مسئول واحد ترتیب بدنی پایگاه بود با شروع جنگ تحمیل با وجود سن کم اما اراده آهنین در جنگهای نامنظم به همراهی شهید علیرضا ماهینی که در آن شهید هنگام توسط شهید دکتر چمران رهبری می شد پا به عرصه پیکار گذاشت . دلاوری و رشادت این شهید عزیز را می توان در ماموریتها و عملیاتهای سنگین دریافت ، میزان علاقه ای که بین شهید دلاور علیرضا ماهینی و شهید رسول و تعاریفی که این دو هرکدام از رشادت دیگری داشت حاکی از روحیه سلحشوری این دو شهید والامقام می باشد . این دو در عملیات طربق القدس آزادسازی بستان به همراه شهید ناصر میرسنجری ، محمد فشنگ ساز، رسول بیخوف و.......
حماسه های شورانگیزی از مقاومت و ایثار بجای گذاشتند که تاکنون نقل مجلس دلاورانی است که از آن عملیات یادگار مانده اند . شهید رسول با اینکه همواره در جبهه بود ولی هیچگاه ازتحصیل غافل نبود تا اینکه موفق به اخذ مدرک فوق دیپلم در رشته دلخواه خود، تربیت بدنی ، از دانشکده شهید چمران اصفهان شد او از دانشجویان پرکار خوب آنجا محسوب می شد که پس از اتمام به استخدام آموزش وپرورش در آمد و بعنوان معلم ورزش در آموزشگاههای دیر واز جمله دبیرستان طالقانی آن شهرستان انجام وظیفه می نمود در دوره کوتاه خدمتش همواره سخت کوش و با جدیت بود وبه تمام دانش آموزانی که عازم جبهه جنگ حق علیه باطل بودند نمره 20 داده و منطقش این بود که اینان قهرمانان واقع جامعه اند چهره جذابش بحدی بود که چنانچه یکبار با ایشان برخورد می کردی دیگر مایل نبودی که او را رها کنی و لذا مورد علاقه تمام دوستان و دانشجویان و شاگردان خود بود هم اکنون تماتم مشخصات و آدرس و شماره تلفن دوستان خودش از وی بجا مانده است . با وجود اینکه حدود سه ماه از استخدام وی در آموزش وپرورش نگذشته بود، شور وشوق جبهه که همیشه در ذهنش بود به همراه راهیان کربلا (1) استان بوشهر عازم جبهه گردید و در حالکیه ماموریت 45 روزه داشت اما بر حسب احتیاج فرماندهان به وی مامویت خود را تمدید کرد و به خاطر اینکه چهره آشنایی در جبهه داشت چندین مرتبه زا مقرها و لشکر های مختلف بدنبال ایشان آمدند اما از طرفی گردان و ناو تیپ در جمع رزمندگان سریعا" اعلام کرد که در آینده نزدیک عملیاتی در پیش است و احتیاج به نیرو می باشد ناگهان شهید رسول از جا برخاست و با فریاد " ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند" فضای مسجد محل تجمع تیپ را به لرزه انداخت و همچنان غیر قابل وصفی در دل رزمندگان بوجود آورد . در 29 بهمن 64 ، شب عملیات در حالیکه باران رحمت می بارید در یک عملیات متهورانه در حالیکه مردان در صف اول خط قرار دادشت و همرزمان خود را به حمله و جلو وامیداشت با دشمنان اسلام نبردی جانانه آغاز کرد و مردانه جنگید وسرانجام مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت و پیکرش همانند مولایش امام حسین (ع) بر زمین افتاد و به لقاء اله پیوست و هم اکنون جسد مطهرش که پس از یازده سال تشیع گردید در بهشت صادق ( گلزار شهدا) شهر بوشهر به آغوش خاک سپرده شده است.
منبع :
بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر