نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - استان فارس
خاطره خودنوشت شهيد "اکبر ربيعی"(2)؛
شهيد "اکبر ربيعی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: امروز عصر برادران فيلمبردار به پادگان آمدند و از آنجا به گردان کميل تشريف آورند و از ما در يک اتاق فيلمبرداري کردند و برادر حاج خليل داودي ضمن عرض سلام و سلامتي خود و ديگران آرزوي توفيق روز افزون کردند و پيامي که به مردم شهيد پرور دادند اين بود که امام را تنها نگذارند و تا جان و نيرو در بدن آنهاست ايستادگي خواهند کرد و امام عزيزمان را تنها نخواهند گذاشت و فرمودند که ما اهل کوفه نيستيم که امام را تنها بگذاريم .
کد خبر: ۴۷۲۱۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۳

خاطره خودنوشت شهيد "اکبر ربيعی"(1)؛
شهيد "اکبر ربيعی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: هنوز تا حالا نتوانستم نماز شب را بجا بياورم و همه به من مي گويند که تو حتما شهيد مي شوي و تو بايد در آن دنيا دست ما را بگيريد و تو بايد براي همه ما دعا کنيد نمي دانم که آنها چه اميدي در دلشان هست که اين حرفها را مي زنند.
کد خبر: ۴۷۲۱۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۱

مروری بر زندگی شهید "اکبر ربيعی"؛
شهید "اکبر ربیعی" در سال 1349 در نی ریز به دنیا آمد وی در وصیت خود می نویسد: اى انسانها شما مأموريت داريد، شما ازطرف خدا فرستاده شده ايد. براى انجام مأموريت...
کد خبر: ۴۷۲۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۱

معرفی کتاب؛
این کتاب به معرفی 420 شهید شهرستان آباده در قالب زندگی نامه و وصیت نامه می پردازد.
کد خبر: ۴۷۲۰۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۳

همرزم شهید "محمد اسلامی نسب" در خاطره ای می گوید: قرار بود بعد از نماز ظهر و عصر از پادگان معاد به سمت شلمچه حرکت کنیم . صدای اذان ظهر شور و شعفی در بین نیروها انداخت . همه خود را برای حرکت به سمت منطقه عملیاتی کربلای 4 آماده می کردیم. به محمد گفتم: حاج کاظم محمدی را در نمازخانه دیدم !
کد خبر: ۴۷۱۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵

همرزم شهید "سيدمحمد کدخدا" در خاطره ای می گوید: نوبت نگهبانی من بود خستگی عملیات، نه تنها من که همه ی بچه ها را از پا انداخته بود. به دنبال راهی برای فرار از نگهبانی بودم. تا اینکه رزمنده ای بسیجی که کنارم نشسته بود به دادم رسید...
کد خبر: ۴۷۱۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵

همرزم شهید "سيدمحمد کدخدا" در خاطره ای می گوید: در عملیات کربلای چهار گردان امام حسین (ع) دو دسته شد. یک دسته به فرماندهی حاج مهدی زارع و یک دسته به فرماندهی سید محمد کدخدا. پس از اعلام دستور عقب نشینی، سید محمد با نیروهایش برگشت اما از حاج مهدی خبری نشد. دیدم سیّد محمد با حالتی پریشان به سمت من می آید...
کد خبر: ۴۷۱۷۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵

وصیت نامه شهید "سيدمحمد کدخدا"؛
شهید "سيدمحمد کدخدا" در وصیت نامه خود می نویسد: از خداوند بزرگ طلب آمرزش مرا بکنيد و هروقت ياد مرا مي کنيد به ياد امام حسين بيفتيد و روضه امام حسين را بخوانيد و گريه کنيد گريه کردن براي امامانمان مخصوصا امام حسين عليه السلام قلب انسان را پاک مي کند و باعث مي شود که انسان گناه نکند.
کد خبر: ۴۷۱۷۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵

گزارش تصویری؛
مراسم هفتمین روز بزرگداشت سردار شهید سپهبد حاج "قاسم سلیمانی" توسط خانواده های معظم شهدا و ایثارگران فارس، تشکل های شاهد و ایثارگر و بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، سه شنبه ۲۴ دی ماه در مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) شیراز برگزار شد.
کد خبر: ۴۷۱۶۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵

تاملی در وصیت نامه شهید "سيدمحمد کدخدا"؛
شهید "سيدمحمد کدخدا" در وصیت نامه خود می نویسد: هميشه وقتي که به قطعه شهدا مي رفتم آرزويم اين بود که روزي بشود که مرا هم در کنار اين جوانان دلير خاک کنند.جواناني که براي خدا و گسترش يافتن دين اسلام جان خود را تسليم آفريدگارخود کردند.
کد خبر: ۴۷۱۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۲

مروری بر زندگی شهید "سيدمحمد کدخدا"؛
همرزمان "سید محمد" از روزهای آخر زندگی او می گویند: او روز و ساعت شهادت خود را پيش بيني کرده بود، یک روز قبل از شهادت با خانه تماس می گیرد و می گوید که براي چهار نفرمان(با شهیدان ظل انوار) يک مراسم بگيريد و تاکید می کند...
کد خبر: ۴۷۱۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۲

شهید "جمال ظل انوار"؛
شهید "جمال ظل انوار" در وصیت نامه خود می نویسد: اي امت اسلام يک چيز را از شما مي خواهم و تقاضا مي کنم که به اين موضوع فکر کنيد و آن را اجرا کنيد و اي امت اسلامي اين پير رنجديده ي زمان را آزار ندهيد...
کد خبر: ۴۷۱۳۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۱

مروری بر زندگی نامه شهید "جمال ظل انوار"؛
شهید "جمال ظل انوار" در دفتر خاطرات خود از حال و هوای عملیات کربلای 5 می نویسد: روز 18دی ماه 1365 بود ما تقريباً مي دانستيم که عملياتي در آينده ي نزديک صورت خواهد گرفت . شب بود مشغول نماز جماعت بوديم و نماز عشا را هم خوانده بوديم...
کد خبر: ۴۷۱۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۱

وصیت نامه شهيد "عبدالرضا قنبری"؛
شهيد "عبدالرضا قنبری" در وصیت نامه خود می نویسد: مادر و پدرم من واقعاً خيلي دلم مي خواست که شهيد بشوم اما نمي دانم زندگيم در مردن ختم مي شود يا در شهادت؟ بالاترين و زيباترين نوع مرگ است زيرا شهيد به وجه الله نظر مي کند .
کد خبر: ۴۷۰۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴

شهيد "عبدالرضا قنبری" در خرداد سال 1338 در آبادان به دنیا آمد. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت. او در وصیت نامه خود می نویسد: هرگاه انساني مي ميرد زنگ خطري است براي زنده ها. اي زنده ها براي آخرت خود توشه برداريد .
کد خبر: ۴۷۰۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴

شهيد "محمدحسن خواجه نژاد"؛
شهيد "محمدحسن خواجه نژاد" در وصیت نامه خود می نویسد: خواهران حجاب اسلامي خود را رعايت کنند و چه بسا که در بعضي مواقع سياهي چادر شما بيشتر از سرخي خون شهيد استعمار را مي ترساند.
کد خبر: ۴۷۰۴۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹

مروری بر زندگی شهید "محمدحسن خواجه نژاد"؛
شهيد "محمدحسن خواجه نژاد" در خرداد سال 1348 در شهرستان جهرم به دنیا آمد. او از همان اوان کودکی روضه خوان اباعبدالله الحسين (عليه السلام) بود و حب اهل بيت در خون او عجين شد. دانش آموز بود که به جبهه رفت.
کد خبر: ۴۷۰۴۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹

یادواره سردار شهید "باقر سلیمانی" با حضور فرماندار شهرستان کازرون، امام جمعه و بخشدار، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، رئیس و معاونین اداره آموزش، پشتیبانی حراست و فرهنگیان دوبخش شهر خشت، خانواده معظم شهدا و ایثارگران در دبیرستان شهید سلیمانی این شهر برگزار شد.
کد خبر: ۴۷۰۲۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۷

خاطره خودنوشت شهيد "علی نقى ابونصرى" (2)؛
شهيد "علی نقى ابونصرى" در دفتر خاطرات خود می نویسد: خدايا آيا اين ها بويي از انسانيت نبرده اند . خانه اي را مي ديدي که 4 تا 5 گلوله توپ خورده و آن را منهدم و ويران کرده بودند . مردم همه وسائل خود را گذاشته و خانه ها را تخليه کرده بودند . نمي دانستم به چه نگاه بکنم ،شيشه ي شکسته و ديوار فرو ريخته يا درب سوراخ شده ناشی از ترکش و فشنگ کلاشینکف و يا به خانه هاي سوخته شده ...
کد خبر: ۴۷۰۱۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۷

خاطره خودنوشت شهيد "علی نقى ابونصرى" (1)؛
شهيد "علی نقى ابونصرى" در دفتر خاطرات خود می نویسد: ... بايد از هجوم نيروها در اين روزها به اهواز ياد کرد و از دورترين نقاط ايران اکيپ اکيپ به اهواز اعزام مي شدند و گردان ، گردان به اينجا مي رسيدند . انسان به ياد حماسه کربلا مي افتد اما اين مهاجرت يک فرق با کربلا دارد
کد خبر: ۴۷۰۱۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۵