به کوشش مشترک نشر شاهد و ایران صدا منتشر شد
نوید شاهد - همزمان با تولد شهید رجایی، کتاب «من، محمدعلی رجایی» نوشته «داوود بختیاری دانشور» از آثار «نشر شاهد» در قالب کتاب صوتی منتشر شد.
کد خبر: ۵۰۸۴۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۵
نویدشاهد- کتاب «دختر تبریز»، مسیر جست‌وجوگری، صیرورت(شدن) و هویت‌یابی همان آدم عادی را تا تبدیل به انسان انقلاب اسلامی به‌خوبی نشان داده است.
کد خبر: ۵۰۸۳۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۵
نوید شاهد _ کتاب "سربدار"، برگرفته از زندگینامه داستانی سردار شهید محمد فرومندی است که به قلم آقای «داوود امیریان» نگاشته شده است.
کد خبر: ۵۰۸۳۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۵
نوید شاهد_ پنجمین دوره ویراستاری کتاب های دفاع مقدس، در مرکز فرهنگی باغ موزه دفاع مقدس همدان برگزار شد.
کد خبر: ۵۰۸۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
به کوشش مشترک نشر شاهد و ایران صدا ممکن شد
نوید شاهد - پایگاه جامع کتاب گویای ایران صدا کتاب «مرغ های دریایی» نوشته محمد رضا بایرامی را در قالب صوتی منتشر کرد.
کد خبر: ۵۰۸۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
نویدشاهد- کتاب «نعمت جان» نوشته سمانه نیکدل، شامل خاطرات صغری بُستاک پرستار و امدادگر دفاع مقدس توسط انتشارات راه‌یار به چاپ دوم رسید.
کد خبر: ۵۰۸۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
نوید شاهد - تازه‌ترین اثر از منشورات مرکز اسناد انقلاب اسلامی با عنوان «انقلاب اسلامی در کردستان» روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۵۰۸۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
نوید شاهد - کتاب "رجایی در آینه مردم"، گزیده‌ای از ۶ هزار و ۵۰۰ جمله است که شهروندان قزوینی در رسای شهید "محمدعلی رجایی" به یادگار ثبت کردند.
کد خبر: ۵۰۸۱۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
نویدشاهد- کتاب «تیپ 83»، خاطرات جمعی از روحانیون رزمنده را که در لباس رزم و تبلیغ در جبهه‌های دفاع مقدس حضور یافته‌اند، در برابر دیدگان ما قرار می‌دهد.
کد خبر: ۵۰۸۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
نوید شاهد- کتاب «ترسو» از مجموعه «در هوای انقلاب» سیزده داستان کوتاه را از مبارزات انقلابی یک نوجوان را روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۰۸۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۹
نویدشاهد- کتاب «همیشه منتظر» خاطرات همسر شهید مدافع حرم، سردار قاجاریان نوشته مریم عرفانیان از سوی انتشارات «خط مقدم» به زودی منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۰۸۱۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
معرفی کتاب؛
نوید شاهد- کتاب «نذر» که نمایش‌نامه کوتاه دفاع مقدس را روایت می‌کند، در سال ۱۳۹۹ چاپ و منتشر شده است.
کد خبر: ۵۰۸۱۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
نوید شاهد - کتاب «استشهادی برای مسافر اردیبهشت» که نمایش‌نامه کوتاه دفاع مقدس را روایت می‌کند، سال ۱۳۹۹ چاپ و منتشر شده است.
کد خبر: ۵۰۸۰۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
نویدشاهد- کتاب «اینجا سوریه است»؛ صدای زنان راوی جنگ به قلم زهره یزدان‌پناه، از سوی انتشارات «راه یار» چاپ و راهی بازار نشر شد.
کد خبر: ۵۰۷۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۹
نویدشاهد- کتاب گویای «اطلس نبرد بیت‌المقدس» تهیه و بر روی پایگاه کتاب گویای ایران صدا در دسترس علاقه‌مندان قرارگرفته است.
کد خبر: ۵۰۷۹۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۹
معرفی کتاب؛
نوید شاهد - کتاب "مسافر مجنون" روایت سردار جانباز "عباس رنجبر" از روزهای نخستین انقلاب تا پایان هشت سال جنگ تحمیلی است. این کتاب از بخش های مختلفی از جمله: زندگینامه، خاطرات و یادداشت های مسافری از قافله عشق است که از همرزمان شهیدش جا مانده است. نوید شاهد تیزر معرفی این کتاب را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۰۷۹۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۹
نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: پوتین هایم را پایم کردم. پاهایم را به هم چسباندم. کپه ی گِل خشک شده از کفشم کنده شد و روی زمین ریخت. فرمانده نگاهم نکرد. روی گزارش کار خم شد و گفت: برو، حواست به همه چیز باشه.
کد خبر: ۵۰۷۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۶
نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: همه می دانستیم چون سروان فرزاد انقلابی است و فرماندهان رده بالا او را می شناسند، حرفهایش را قبول خواهند کرد. فرزاد در مورد آذری ها گفته بود که اینها از بهترین نیروهای یگان هستند و بیرون رفتن آنها از ارتش ضایعه جبران ناپذیری است.
کد خبر: ۵۰۷۹۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۹
نوید شاهد – مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: حمید را راضی کردیم و آرام پشت سرش راه افتادیم. همین که به جای خلوتی رسید، معطّل نکردیم و ریختیم سرش. تا می‌خورد زدیم و دقِّ دلی آزار و اذیت‌های چند ساله را سرش خالی کردیم. صدای آخ و ناله‌اش بلند شده بود که حمید داد زد: بسه دیگه! چند نفر دارن می‌آن. الآن گیر می‌افتیما!
کد خبر: ۵۰۷۹۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۵
نوید شاهد – مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: از بازار که بیرون آمدیم، یک‌دفعه چشم‌مان به همان مأمورها افتاد. کوچه را قُرق کرده و منتظر ما بودند. دوباره فرار کردیم و آنها هم افتادند دنبال‌مان.
کد خبر: ۵۰۷۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۸