شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۷
با بغض به من خیره شدی می فهمم، آن خنده ترد آخرت هم اینجاست دل، نامه کربلایی ات را آورد، سوغاتی خوب سفرت هم اینجاست

با بغض به من خیره شدی می فهمم، آن خنده ترد آخرت هم اینجاست

دل، نامه کربلایی ات را آورد، سوغاتی خوب سفرت هم اینجاست

این بار برای دیدنت آمده ام، این بار ببخش میهمانت شده ام

صد تکه شدم که با تو معنا بشوم، در آینه ها برابرت هم اینجاست

یادم آمد که با رفیقت رفتی، یک بچه شوخ طبع و خوش مشرب بود

در زیر ردیف اول اعزامی... یادت آمد؟ برادرت هم اینجاست

اما و اگر شد و نیامد بویت، پایان سفر شد و نیامد بویت

حالا که دوباره یوسفم برگشته، آن پیرهن معطرت هم اینجاست

آیینه شدن به شرط خون دیدنی است، شیدایی و آه بیستون دیدنی است

از چشم جهان طرح جنون دیدنی است، سجاده و مهر و سنگرت هم اینجاست

دلبسته آن عشق نهانی بودن، شیدای وصال جاودانی بودی

از روز ازل تو آسمانی بودی، جاری شده روح باورت هم اینجاست

آرامش این تاب و تبم آمده است، از دلهره های هر شبم آمده است

امروز غلام زینبم آمده است، پرواز بکن بال و پرت هم اینجاست

سرباز حسین بوده ای، غم بخوریم؟ کوی حسنین بوده ای غم بخوریم؟

بین الحرمین بوده ای غم بخوریم؟ جز عشق نبوده، همسرت ه اینجاست

از آه غریب من تراشیده شده، کوهی که شبیه زن تراشیده شده

برقامت این وطن تراشیده شده، پشتم نشکسته مادرت هم اینجاست

شبنم فرضی زاده

منبع: از آن زنان اساطیری/ گزیده اشعار کنگره ملی زنان عاشورایی/نشر شاهد/ 1395

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده