چهارشنبه, ۰۲ بهمن ۱۳۸۷ ساعت ۰۷:۲۹
شايد ندانيد كه خصوصا بعد از پايان يافتن جنگ هشت ساله اي كه عراقعليه ايران آغاز كرده ، گروه هاي تحقيقاتي بسياري از خارج آمده اند وروي فرهنگ جبهه و دفاع مقدس ما كرا كرده اند. حداقل براي ما فعالان دفاع مقدس بارها پيش آمده تا گروه هايي از محققان آمريكايي ، فرانسوي؛ هلندي ، فنلاندي و انگليسي روبرو شويم و گاه علاوه بر تعارفات معمولي مجلسه اي ، گپي هم بزنيم. به ياد مي آورم كه چند سال پيش هم انجمن دولتي ايران و فرانسه سميناري سهروزه را در تهران برگزرا كرد كه تبليغات داخلي روي اينمله مهم كمرنگ و دلسرد كننده بود. اين سمينار با عنوان بررسي خاطره نويسيدر جنگ ايران و عراق و در جنگ فرانسه از نظر ما اتفاقي بزرگ محلي براي تحقيقات ميداني و سيع و گسترده روي خاطات و مستندات شفاهي و كتبي جنگ بود.

شايد ندانيد كه خصوصا بعد از پايان يافتن جنگ هشت ساله اي كه عراقعليه ايران آغاز كرده ، گروه هاي تحقيقاتي بسياري از خارج آمده اند وروي فرهنگ جبهه و دفاع مقدس ما كرا كرده اند. حداقل براي ما فعالان دفاع مقدس بارها پيش آمده تا گروه هايي از محققان آمريكايي ، فرانسوي؛ هلندي ، فنلاندي و انگليسي روبرو شويم و گاه علاوه بر تعارفات معمولي مجلسه اي ، گپي هم بزنيم. به ياد مي آورم كه چند سال پيش هم انجمن دولتي ايران و فرانسه سميناري سهروزه را در تهران برگزرا كرد كه تبليغات داخلي روي اينمله مهم كمرنگ و دلسرد كننده بود. اين سمينار با عنوان بررسي خاطره نويسيدر جنگ ايران و عراق و در جنگ فرانسه از نظر ما اتفاقي بزرگ محلي براي تحقيقات ميداني و سيع و گسترده روي خاطات و مستندات شفاهي و كتبي جنگ بود.
علاوه بر عده اي از پژوهش گران صاحب نام دفاع مقدس ايراني در اين سمينار چندين پرفسور فرانسوي نيز حضور داشتد كه پرآوازه ترين آنها يكي ادوون روزو رئيس موزه جنگ فرانسه بود و ديگري "كريستف " بالايي رئيس وقت انجمن دوستي ايران و فرانسه و نيز پروفسور هوتكا و دكتر اريك بوتل كه محققان صاحب نام و صاحب سبكب در زميه جنگ هستند و عمري را وقف كار خود كرده اند.
رئيس موزه جنگ فرانسه جناب "روزو" در اين همايش يك سري اسلايد و عكس از موزه جنگ نشان داد و توضيح داد كه آثار جنگ علاوه بر حفظ تاريخ و جزئيات پراهميت تاريخي كه مي تواند براي همه اقشار سومند باشد. منبع درست و دست اولي براي فيلمنامه نويسان و كارگرداناني است كه مي خواهند درباره ي جنگ ها ، به خصوص جنگ هاي اول و دوم فيلم بسازند و تعدادشان هم اصلا هم كم نيست. ايشان بر ضرورت حفظ آثار جنگ براي مردم ، محققان و هنرمندان تاكيد بسياري داشت و مي گفت كه حدود بيست سال عمر خود را وقف اين كار پر اهميت كرده است . به شهادت سابقه اش او عمري وقف تحقيق دررابطه با جنگ كرده و جزو محققان تراز اول جنگ محسوب مي شود.
روز آخر سمينار ، اين دوستان رابا هواپيما به آبادان بردند و يك ساعتي هم در شلمچه آن ها را گرداندند. يكي از دوستان كه همراه اين اكيپ بود تعريف مي كرد آقاي "روزو" و بقيه محققان هم كدام جذب قسمتي شده بودند و چنان شگفت زده بودند كه گويي با منظره اي بديع روبه رو شده اند.
همين دوست مي گفت :جناب "روزو" دائم آه مي كشيد و مي گفت "اين جا كجاست؟" دوستان برايش خلاصه مي كردند كه اين نقطه ، قلب جنگ هشت ساله بود و ... اما رئيس موزه جنگ فرانسه مي گفت: اينجا توضيح زيادي نمي خواهد. خاك اين جا با آدم حرف مي زند. اگر يك وجب ازاين خاك در فرانسه بود به شما نشان مي دادم كه مردم چه زيارتگاهي براي آن درست مي كردند." آرزوي آقاي "روزو" كه مي گفت حتما در آينده بر آورده مي كنم. يك هفته قدم زدن با پاي برهنه بر اين خاك ها بود. روز وداع ه گفته بود:بيست سال كارتحقيقاتي بر جنگ هاي دنيا كرده ام. همه يك طرف و اين سه روز در طرف ديگر. قصد ندارم بازار گرمي كنم كه ديگران چه درباره دفاع مقدس ما مي گويند كه اگر مي خواستم حتما 10 صفحه نمونه از صحبتهاي محققان خارجي و يا ايرانيان مقيم خارج كه پايان نامه هاي شان به اين موضوع اختصاص دارد؛ مي آوردم. صحبت من در مورد بي مهري خود ما به فرهنگ نابي است كه دراين هشت سال پا گرفت- با تمام مولفه هاي خاص يك فرهنگ – خصوصا تاكيد مي كنم برروي هنر كه مي توانست مثلا آسايشگاهي را به تصوير مي كشند كه درآن اسراي ما روي تخت هاي دونفره مي خوابند يااسيري خود را به مشقت از اردوگاه بيرون مي كشد و فرار مي كند و بعد باز مي گردد و كل اردوگاه را به آتش مي كشد و عده ديگري راهم آزاد مي كند و يا "هاشم پور" خودمان با كاراته بازي و ... دمار از روزگار عراقي ها در مي آورد.
در سفري كه به عراق داشم و قصدم ديدن اردوگاه هاي اسارت بود، دريافتم كه اصلا در هيچ اردوگاهي اسرا تخت نداشته اند كه هيچ ، حتي جاي كافي براي دراز كشيدن و خفتن نداشته اند. البته اين را قبلا هم مي دانستم چرا كه حداقل با تعداد بسياري اسير صحبت كرده بودم و حتي مخصات محلي اردوگاه را قبل از بازديد براي خود تصور كرده بودم. اين يك نكته وديگر اين كه در تمام طول مدت اسارت رزمندگان ايراني ، فقط دونفر، آن هم در اوايل جنگ موفق به فرار از اردوگاه شده اند يك بار هم يك گروه بعد از چند ماه برنامه ريزي موفق مي شوند كه از آسايشگاه بيرون آمده موانع مختلف را رد كنند و 30 متر سيم خاردار حلقوي و ساده (قطر و عرض سيم خاردارها را رد عرض ي كنم نه محيط اطراف اردوگاه را يعني دورتادور اردوگاه به عرض 30 متر انواع سيم خاردار براي جلوگيري از فرار اسرا كشيده بودند) را در دوساعت و نمي طي كنند و تمام برنامه ريزي دقيق اين افراد از جان گذشته با پارس سگ هاو حساس شدن عراقي ها به هم مي ريزد و بازگشت دوباره اين افراد به داخل آسايشگاه به شكلي كه عراقي ها بويي از ماجرا نبرند ، خود داستاني است كه به زعم نگارنده حماسه اي بسيار باشكوه تر از فيلم هايي است كه خام دستانه از فرار اسرا ساخته اند .
به همه اين ها اضافه كنم كه حجت الاسلام ابوتراني فراراسرا و كلا قدغن اعلام ميكند، چرا كه پي آمد هاي بعدي آن براي ديگران بسيار گران تمام شده است. جاي خالي تحقيق و بررسي روي سوژه هاي دفاع مقدس به خصوص سوژه هاي كه باري فيلم شدن انتخاب مي شوند به شدت خود رابه رخ تماشگران فهيم و باهوش ايراني مي كشد و مثل دندان كرم خورده اي ميان رديف دندان هاي سفيد ومرمري توي ذوق مي زند . از همه اين ها بگذريم بايد به نكته اي خاص توجه كنمي و اين كه فيلمسازان در ديگر نقاط جهان حتما قهرمانان معروف و حتي گمنام جنگ هاي شان رابه عنوان سوژه اي ناب براي ساخت فيلم انتخاب كرده و بعد ا تحقيق و كارشناسي دقيق و به كارگيري مشاوران با تجربه آثاري خلق مي كنند ك ههنز هم ناشكران جهان رابه سينماها مي كشاند. احتياجي نيست كه اشاره كنيم، فيلم هايي مثل "نجات سربازان راين" ، دشمن پشت دروازه ها يا "پرل هاربر" و ... كه جزو پرخرج ترين ها در فيلمسازي محسوب مي شوند ، محمل واقعيت يك جنگ رابرگزيده اند تا داستان پر سوناژي خيالي را به هنرمندانه ترين شكل بازگو كنند. در حالي كه ما درايار به تعداد هررزمنده اي يك نمي خواهم به اين نكته هم مستقيم اشاره كنم كه 20 دقيقه ابتدايي فيلم"نجات سرباز رايان" كه به نظر نگارنده يكياز استثنايي ترين و زنده ترين سكانسهاي فيلم هاي جنگي است، به اعتراف كارگردانش باديدن چندين و چندباره فيلم هاي زنده يا آويني (روايت فتح ها) خصوصا در صحنه هايي كه دوربين مثل شخصيتي حركت مي كند و واقعه را از چشم يك رزمنده به مخاطب نشان مي دهد ، ساخته و پرداخته شده است. حال انصاف بدهيد آيا به سوژه هاي بكر و ناب جنگ تحميلي ما از داخل بي مهري نشده است؟ شعر و رمان و هنرهاي ديگر به كنار ، آيا نمي شد از اين همه سوژه ناب در خلق آثار ماندگار سينمايي بهره گرفت؟
البته مشكلات بودجه و هزينه چنين فيلم هايي را نيز در نظر مي گيريم و با اين حال باز هم تاكيد مي كنم كه مي شود فيلم كم هزينه ساخت و حتما تمام فيلم راسرشار از صحنه هاي جنگ و درگيري نكرد ، دراين هشت سال چنان سوژه هايي شكل گرفته كه جرات مي توانم بگويم مي توان با كمترين هزينه فيلمي ساخت كه به جنگ و مسائل آن مي پردازد و مي توان اصلا هم صحنه هاي نگي را نشان مخاطب نداد.
بازم هم اصراردارم كه دولت بايد باري ساخت فيلم هاي جنگي بودجه و هزينه مناسب اختصاص دهد و با تبليغات صحيح و استاندارد حتي بودجه رانيز با سود باگرداند كه البته به اين موضوع به نگاه جديد به فيلم سازي در ايران و صنعت – هنر و دانستن آن باز مي گردد كه قصه اش سر درازي دارد.
فرهنگ ايثار و شهادت كه دردفاع مقدس ما شكل گرفت در صورتي كه به شكل فيلم هاي فاخر به مخاطب عرضه شود مي تواند در لايه لاي توده هاي احتمالي نفوذ كرده و تبديل به فرهنگي عمومي شود و بي اعتنايي به فيلم هاي دفاع مقدس و موضوعات ايثار و شهادت مي تواند ضررهاي بسياري را متوجه ما ايرانيان كند چرا كه ايثارگري و اصطلاح ايثار و شهادت امتياز ويژه اي است كه ما از آن برخورداريم . سردار داوود غياثي راد كه علاوه بر مدرك مهندسي دستي در هنر و نوشتن نيز دارد، معتقد است :"ضعف فيلم هاي جنگي ما به فرهنگ غلطي باز مي گردد كه درتمام جامعه سازي و جاري شده است."
اين صاحب هر پروژه اي چه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي مي خواهد با كمترين هزينه بيشترين سود رااز آن خود كند و اصلا دلش نم آيد تا پولي براي تحقيق حول محورسوژه اش خرج كند و ازاين جا بگير و برو تا آخر . ديگر اين كه كار گردان اصلا وقت نمي گذارد تا با چند رزمند صحبت كند يا حداقل سري كاملي از فيلم هاي روايت فتح را ببيند و يا حتي يك سري عكس جنگي درست ببيند و فضاي كارش را با فضاي موجود آنروزها منطبق كند و به همين دليلاكث فيلم ها آبكي و كليشه اي از كار در مي آيد... البته بايد چند كارگردان را ازديگران مسثني كرد. ولي به هر حال مشكل اصلي مشكل اصلي ما اين است در حالي كه دفاع مقدس ما سوژه هاي بسيار آن قدر فراوان است. فيلم هاي جنگ ما نسخه آبكي اكشن هاي جنگي دست جندم هاليوودي از آب در مي آيد . "وقتي كسي كه خود جنگ را از نزديك ديده و يا لمس كرده يا صحنه هاي مضحكي در فيلم ها مواجه مي شود، كليت فرهنگ دفاع مقدس برايش زيرسوال مي رود.
اين توهين به شعور بيننده است كه مثلا شخصيتي به لوله تانك آويزان شود و با پرتاب نارنجك داخل لوله توپ تانك را منهدم كند.
فلز لوله تانك از فولاد آبديده است كه اولا آنقدر داغ ميشود كه اگر دست روي آن بگذاري گوشتت آب مي شود و ديگر اين كه يك نارنجك داخل لوله اي كه گلوله بزرگي پرتاب مي كند كه حدود 40 برابر نارنجك ، قدرت انفجاري دارد و حتي به خان هاي لوله نيز خراشي وارد نمي ساد. همه اين ها نشان ازسر هم بندي و كاربا پايين ترين كيفيت براي بردن سود بيشتر دارد. در پايان نقل و قولي از سردار پارسي ، فرمانده گردان هاي لشكر 14 ثارالله مي آورم تا حسن ختامي بربحث اجمالي من باشد كه جادارد روي آن هزاران صفحه تحقيق صورت گيرد .
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده