معرفی کتاب;
شنبه, ۰۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۵۱
بیقرار وصال نوشته مسعود محمدی(-۱۳۶۹) است. این کتاب زندگی‌نامه و خاطرات شهید بسیجی محمدرضا شجاعی است.
معرفی کتاب / بی قرار وصال


در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

 

جمعمان جمع بود. همۀ بچه‌های محله بودند. ولی هر چه نگاه می‌کردم می‌دیدم جای یک نفر خالی است. سؤال کردم: محمدرضا کجاس؟ پیداش نیست؟

یکی از بچه‌ها جواب داد: همراه با پدرش رفته تا روستا، آخر شب برمی‌گرده.

آخر شب دیدیم آمد ولی چند تا چاقو دستش بود. تعجب کردیم. به او گفتیم: اینا چیه؟ خندید و گفت: حوصله کنید متوجه می‌شید.

بعد هم رفت از داخل حیاط چند تا سینی بزرگ آورد. با این اقدام، تعجب ما بیشتر شد دوباره به داخل حیاط رفت و بعد از چند دقیقه با تعداد زیادی خربزه که از روستا برای همۀ بچه‌های محل تهیه کرده بود برگشت. تا به حال این‌قدر خربزه نخورده بودیم. آن شب همه از دست و دلبازی محمدرضا حرف می‌زدند....

بار اولش نبود. چندین بار نیز دیگر دوستان را دعوت کرده بود و غذا می‌داد. بیشتر اوقات بچه‌ها را به ساندویچی می‌برد و خودش حساب می‌کرد. محمدرضا به اطعام دادن، خیلی اهمیت می‌داد. از این کار هم بسیار لذت می‌برد. هر وقت با بچه‌های محله در کوچه بودیم، تقسیم نان و حلوا بین دوستان را از یاد نمی‌برد. او معتقد بود روزی‌رسان خداست و باید آن را بین بچه‌ها تقسیم کرد.

این قلب رئوف و مهربان محمدرضا که باعث شده بود دست بخشنده‌ای داشته باشد این حدیث امام صادق (ع) را در ذهن ما تداعی می‌کرد: علامت اهل بهشت چهار چیز است: چهره‌ای گشاده، زبانی گویا و لطیف، قلبی مهربان و دستی بخشنده.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده